انقلابهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی، مفاهیم را نو میکنند و ارزشها را بازسازی کرده و گسترش میدهند.
به سیر رشد واژههای «آزادی» و «برابری» از آغاز پیدایش آنها تا هماکنون نگاه کنیم؛ با رشد سطح شناخت و آگاهی و غنای فرهنگ ملتها و نسلها، حوزه و ساحت این واژهها و کیفیت نیازمندی به آنها متحول شده و تکامل یافته است.سیر تحول و تکامل مفاهیم واژهها
روزگاری واژهٔ «آزادی» برای اسپارتاکوس، تجسم آرزوی رهایی بردگان از مالکان استثمارگر جان و جسم انسانها بود. روزگارانی جلوتر، حد و سقف «آزادی»، محدود کردن سلاطین به حکومت مشروطه و... اکنون در عصر ارتباطات، مفهوم «آزادی» به تمام وجوه زندگی فردی و اجتماعی نوع انسان گسترش یافته است.
روزگاری واژهٔ «برابری» برای زنان جهان، تجسم آرزوی بهرسمیت شناختن وجودی انسانی بود و نه جنسیتی. روزگارانی، آرزوی درسخواندن. روزگارانی جلوتر، آرزوی رأی دادن و... اکنون در عصر ارتباطات، «برابری» به حق مساوی با مردان در تمام وجوه حیات شخصی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی، هنری، ورزشی و رهبری گسترش یافته است.
جایگاه «روز جهانی زن» از منظر ۴۴سال تجارب زن ایرانی
باز بینی «روز جهانی زن» نیز از این قاعدهٔ تحول مفاهیم و تکامل ارزشها مجزا نیست. با این قاعده، آیا پیشتازی زنان ایران در جنبش بزرگ سیاسی ــ اجتماعیِ سال۱۴۰۱ عجیب است؟ هرگز! این حاصل مبارزات زنان ایران طی دهههای متمادی و تکامل بخشیدن مطالباتشان بهطور خاص در چهار دههٔ گذشته میباشد که زنستیزترین حاکمیت ارتجاعی بر ایرانزمین سلطه داشته است.
همین چهار دهه نیز آیینهٔ بازتابدهندهٔ رشد تکاملی مبارزات زنان ایران است. از فردای ۲۲بهمن ۱۳۵۷ بیشتر زنان پیشتاز مبارزه علیه استبداد ــ که بهطور عام در گروههای سیاسی فعالیت داشتهاند ــ در کار فروش نشریات یا کارهای پشتیبانی یا حداکثر کاندید نمایندگی سیاسی بودند؛ سپس پیشتازان مقاومت در زندانهای قرونوسطایی ارتجاع آخوندی شدند؛ در ادامه، مبارزان و مجاهدان دوشادوش مردان در تمام عرصههای سیاسی و نظامی و دیپلماتیک شدند و حتی به مسؤلیتهایی فراتر از مردان پرسابقه در عرصهٔ سیاسی ارتقاء یافتهاند.
دگرگون کردن جامعهیی سنتی با «میتوان و باید»
آیا در جامعهٔ ایران با توجه به ساختار سنتی، طبقاتی و سلطهٔ سیاسی ــ فرهنگی ــ مذهبیِ تحت تیول پادشاهان و آخوندها، قابل تصور بود که زنان پیشاپیش و الگوی مردان در میدان مبارزه علیه دیکتاتوری و ستم طبقاتی و جنسیتی قرار بگیرند؟ آیا قیام ۱۴۰۱ این واقعیت محققشده را گواهی نمیدهد؟ آیا تصوری محیرالعقول نبود که حتی زنی همچون مریم رجوی رهبری سیاسی و مبارزاتیِ گستردهترین تشکیلات ایرانی را برای سرنگونی رژیم ملایان برعهده داشته باشد؟
تحقق چنین مفاهیم نو و گسترش چنین ارزشهایی را انقلابهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی ممکن نمودهاند. بازتاب این واقعیت در دسترس را در اظهارات برخی از زنان حاضر در کنفرانس روز جهانی زن در آستانه ۸مارس در بروکسل شاهدیم. کنفرانسی با عنوان «پیش بهسوی یک جمهوری دموکراتیک، پیشتازی زنان ایرانی در صف مقدم».
نمونههای مبارزات مشترک، خالقان مفاهیم نو، آثار رهبری زنان
نمونههای زیر[در کنفرانس روز جهانی زن در آستانه ۸مارس در بروکسل] بازتاب و بیانی از ظهور مفاهیم نو و گسترش و تعالیِ ارزشهای انسانی بر اثر مبارزات مشترک زنان و مردان است:
خانم آنگرت کرامپ کارنبائر وزیر دفاع سابق آلمان:
«من در اخبار و چهرههای شما تصاویر زنان و زنان جوان و همچنین مردانی را میبینم که هر روز در ایران به خیابانها میروند. این تصاویر به من انگیزه میدهد. این، توان و قدرت زنان ــ بهخصوص زنان در ایران ــ را نشان میدهد. این قدرت و توانی است که از انسانیت، قاطعیتی نشان میدهد که مرزهای ایران را نیز درنوردیده است. آنها برای زنان در سراسر دنیا و بهخصوص برای ما الهامبخش هستند که ما زنان میتوانیم در یک دنیای آزاد زندگی کنیم. این قدرت بیسابقه و الهامبخش به ما نشان میدهد که اجازهٔ زندگی در آزادی امری مسلم است. همانطور که خانم مریم رجوی گفت، بحث این نیست که به زنان کمی آزادی داده شود، بحث این نیست که حجاب اجباری برداشته شود، بحث بر سر یک مسألهٔ بنیادی و بر سر حقوق هر انسان است».
خانم دومینیک آتیاس رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپا:
«زنان ایرانی! چهل سال خونریزی به شما حق شورش میدهد؛ سابقهٔ طولانی رنج و مبارزات. آنچه اکنون در حال رخ دادن است، نشاندهندهٔ مبارزهٔ طولانی و دردناکی است که زنان ایران در هر سن و سال و در همهجا پیش بردهاند. اکنون آنها با حمایت جوانان شجاع ایرانی که آرزوی آزادی دارند، آمدهاند تا بگویند: بس است، بس است. نه شاه و نه آخوند! این آخوندهای خونخوار دنبال تحمیل حجاب اجباری بودند. با شعار خودشان: یا روسری یا توسری! زنان ایرانی باید در انتخاب پوشش خود، اعم از حجاب یا عدم حجاب آزاد باشند. مرگ بر قانون حجاب اجباری! مرگ بر این همه قوانینی که حقوق زنان را نقض میکند، آنها را قضاوت میکند و به بردگی میکشد. قوانینی که توسط مردان وضع شده و زنان را جزو اموال خود میدانند. این زنان به تو فریاد میزنند: آزادی! هزینهاش هر چه باشد. من مریم رجوی و این زنان را کشف کردم که با کارآیی و ارادهٔ آهنین، رهبری جنبش را برعهده داشتند. آنها روسری به سر میکنند و من نه. شکستن نابرابری بدون تغییر عمیق غیرممکن است. لازم است بدون کمترین ترس، وظیفه رهبری را به شایستهترین زنان سپرد».
خانم کاتلین دوپورتر نماینده پارلمان فدرال بلژیک:
«زنان ایرانی نقش رهبری را در مبارزه با این رژیم سرکوبگر داشتهاند. در روز جهانی زن از تمام زنانی که نقش مهمی در قیام و همچنین در شورای ملی مقاومت ایران ایفا کردهاند، تجلیل میکنم. خانم رجوی اثبات کرده که رهبری زنان یعنی چه و رهبر سیاسی چطور سرنوشت را در دست میگیرد. توجه داشته باشیم که این حرکت خود به خود اتفاق نیفتاده. این برخاسته از چهار دهه مبارزه برای آزادی و برابری بوده است».
خانم سروناز چیتساز مسؤل کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت:
«پس از سرنگونی شاه هزاران تن از زنان مجاهد به مبارزه در کادر سازمان مجاهدین پیوستند. با رهبری مریم رجوی زنان مجاهد به رهبری سازمان ارتقا پیدا کردند. این الزام مبارزه با رژیم آخوندی بود. مشارکت زنان در رهبری الزام تساوی واقعی است. جنبش مقاومت ما راه مبارزهٔ تمامعیار علیه رژیم زنستیز را در این ۴۴سال نشان داد. این تغییرات و اهداف در طول سالیان با تلاش خستگیناپذیر بهدست آمده است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر