«تفرقهافکنی» سیاست، حربه یا دستاویزی است که در طول تاریخ بارها توسط دیکتاتورها استفاده شده. اصطلاحی که هم توسط شاه و هم توسط رژیم به کار برده میشود.
همواره در تاریخ شاهد ایجاد نفاق و تفرقه پراکنی بین اقوام ترک و کرد و... از سوی دیکتاتورهای حاکم، هم سلطنتی و هم آخوندی بودهایم. بازی کثیفی که توسط نفوذیهای رژیم فعلی و با هدف ممانعت از اتحاد مردم در قیام علیه دیکتاتوری در پیش میگیرند.
تفرقه ریشه مشترکی با تبعیض نژادی داشته و بهمعنای دیگر جداگری محسوب میشود، جدا کردن شهروندان از یکدیگر برحسب گروههای قومی و بهخصوص نژادی (قومگرایی، نژادباوری یا راسیسم) از طریق جداییخواهان و تجزیهطلبان. اکثر این افراد با پیشوند“ پان ”شناخته میشوند که هدفشان گردآوردن مردم همنژاد یا همدین است.
در اثنای خیزش اخیر وقتی در دیگر شهرهای مرز جغرافیایی ایران، اعتراضات شروع میشود عدهیی نفوذی سعی در ایجاد تفرقه جهت فروکش کردن قیام دارند. مثلا میگویند اعتراضات اصلاً به ما ربطی ندارد، مگر زمانی که به اقوام تورک توهین شد فارسها به طرفیت ما اعتراض کردند؟ ما نباید در اعتراضات شرکت کنیم! عیناً شاهد چنین ترفندهایی در طول خیزش سراسری بودیم. عدهیی دیگر میگفتند، تشکلها و فعالان در خواب ناز هستند و... ، اما وقتی همین تشکیلات و احزاب فراخوان برای اعتراضات در شهرهای آذربایجان میدادند، همانها میگفتند، احزاب خارجهنشین جوانان و مردم را گوشت دَم توپ کردهاند و مردم را به کُشتن میدهند و نقش دایه مهربانتر از مادر ایفا میکردند. باز عدهیی دیگر اذعان میکردند، که هیچ رسانهیی از اعتراضات تورک ها حمایت نمیکند ولی موقعیکه برخی رسانهها اعتراضات را پوشش میدادند، بار دیگر این افراد میگفتند تفرقه نیاندازید و تجزیه طلبی نکنید! این افراد اجیرشدگان رژیم (اصطلاحاً سایبریها) بودند و مأموریتی جز این نداشتند.
اقدامات رژیم به همینجا ختم نمیشود چنانچه در بحبوحه قیامهای چند سال اخیر همواره از این حربه استفاده کردند.
در قیام ۹۶ بحث اختلاف جمهوری آذربایجان و ارمنستان را علم کردند تا محوریت و هدف قیام را منحرف سازند حتی اخیراً در یک اقدام برنامهریزی شده با احداث کنسولگری در ایروان نیروی محرک بر این احزاب وارد آوردند تا باز هم مقصود قیام که سرنگونی ولایت مطلقه است را منحرف نمایند.
تفرقهافکنی میان ترک و فارس و ترکستیزی در زمان رژیم پهلوی نیز وجود داشت. در این عصر ترور شخصیت شاهان قاجار به یک اصل تبدیل شد و تحت لوای تحقیر قاجار، تُرکها را تحقیر میکردند، وضعیتی که همچنان ادامه دارد. رضا میرپنج کسی بود که حتی از چاپ اشعار ترکی همسر خود نیز جلوگیری نمود. او با سرکوب نهضت مترقی و میهنپرستانه خیابانی کینهٔ حیوانی خودش را نسبت به مردم آذربایجان نشان داد و پسرش محمدرضا که برخی سینهچاکش شدند ناتمامش را با سرکوب قیام تبریز تمام کرد. حتی در ۲۸اسفند ۱۳۵۶ پرویز ثابتی سرشکنجه دربار پهلوی که الآن هم در کابینه بچه شاه جا خشک کرده است دستور محرمانه به ایجاد تفرقه و اختلاف بین فارس و ترک را صادر کرد. در متن این دستور محرمانه آمده: «بهنحو مقتضی به اختلافات بین فارسها و ترکها دامن زده و از این جریان بهطور مطلوب بهرهبرداری و نتایج حاصله اعلام گردد». [مرکز بررسی اسناد تاریخی]
همچنان که فوقاً هم اشاره شد سیاست رژیم ایران هم در عرصه آموزش و پرورش در ادامه همان سیاست دوران رضا قلدر اما با عناوین اسلامی است. بهعنوان مثال زمانی که در دوره ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی رؤسای کشورهای تازه استقلالیافته آسیای مرکزی به خراسان دعوت شده بودند و رفسنجانی در زیر چادر بزرگی برای آنان سخنرانی میکرد، گفت که جمهوری اسلامی میخواهد زبان فارسی را زبان سیاسی اسلام بکند...
اکنون نفاق و تفرقهپراکنی میان ترک و فارس و تُرک ستیزی در تهران دامنه وسیع پیدا کرده و حتی در مراسم مذهبی نیز خودنمایی میکند. بهگفته شاهدان عینی، دستاندرکاران سپاه از مراسم مرثیه خوانی ماه محرم سوءاستفاده کرده و جهت ایجاد تفرقه، صحنههای جنگ کربلا بهصورت تعزیه و نمایشنامه مذهبی را اینگونه اجرا میکنند که امام حسین و اطرافیانش فارسی صحبت میکنند ولی شمر و حرمله با لهجه غلیظ ترکی حرف میزنند. بعضی از نقاشیهای مذهبی، امامان را بشکل شاهزادگان سفید پوست و کفار را با قیافه ترکی و مغولی با سبیلهای از بناگوش در رفته تصویر میکنند که پلانول پوستر جنگ امامزاده ابراهیم با یک کافر را بهعنوان نمونه ضمیمه مقاله خود کرده است.
ما این بار نخواهیم گذاشت با ایجاد نفاق و تفرقه هدف قیام خلق را منحرف کنید، و اجازه جولان به اینچنین افرادی را نخواهیم داد که جزء بهانه جویی برای ایجاد اختلاف بین مردم مأموریتی ندارند، چون رژیم فعلی ایران بهخوبی میداند اگر ملت آذربایجان و سایر ایرانیان همگی متحد شوند و به خیابانها بیاییند کار رژیم یکسره خواهد شد و شک نداشته باشند ما جوانان ایران از داخل ایران این بار بر سر انقلاب خود ایستاده و تا پایِ جان مبارزه خواهیم کرد. فراتر از قومیت و فرهنگ، آزادی و مبارزه برای آزادی یک وظیفه مبرم ملی و بر دوش همه اقوام ایران است.
پویا حسابگر - حقوقدان از آذربایجان غربی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر