خبر فوری «حمایت۲۲۵ نمایندهٔ مردم آمریکا از خواست مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک» که «قطعنامه ۱۰۰ در کنگره آمریکا» معرف پیام و کیفیت آن میباشد، یک تحول بسیار مهم در پشتیبانی بینالمللی از استمرار قیام ۱۴۰۱ است.
این پشتیبانی دارای ابعادی گوناگون است که با توجه به شرایط سیاسیِ ویژهیی که در آن هستیم، آثار آن را بسا فراتر از قطعنامههای پیشین میکند.آبشخور این قطعنامه، اعتبار تاریخی و سیاسی یک مقاومت طولانی در مقابل دو دیکتاتوری است. این اعتبار با پرداخت بهایی سنگین در مبارزهٔ ۴۴سال گذشته با دیکتاتوری ولایت فقیهی کسب شده است. دقت کنید:
«قیام کنونی که توسط زنان رهبری شده و در صدها شهر در سراسر ایران ماهها ادامه داشته است، ریشه در بیش از چهار دهه مقاومت سازمانیافته علیه دیکتاتوری ایران دارد».
این اعتبار طی سالیان متمادی از کف خیابانهای ایران، از مقاومت حماسی نسل به نسل مبارزان و مجاهدان در زندانها، از افشاگریها و روشنگریها در مجامع سیاسی و حقوقبشری در سطح جهان و با برخوردار بودن از یک تشکیلات سراسر فدا و پرداخت در داخل و خارج ایران کسب شده است.
«گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری، شود ولیک به خون جگر شود» ـ حافظ
قطعنامه ۱۰۰ علاوه بر دستآورد کمنظیر سیاسی در حمایت از قیام سراسری مردم ایران و حق مشروع مبارزه برای سرنگونی نظام ملایان، معرف مشروعیت بینالمللی یک مقاومت سترگ و سازماندهی شده است که رژیم آخوندی و ملازمان رنگارنگ اپوزیسیوننمای آن هرگز توان درک آبشخور اعتبار تاریخی و سیاسی آن را نداشتهاند.
برجستگی قطعنامه ۱۰۰ را باید در رقم خوردن تعادلقوای سیاسی جدید در مقابل نظام آخوندی دانست. تأکید بر «تعادلقوای جدید» ناشی از موقعیت قیام ۱۴۰۱ و تلاشها برای منحرف کردن مسیر و مطالبات آن است؛ تلاشهایی که صورت گرفته تا مشروعیت بینالمللی اپوزیسیون اصیل و واقعی نظام آخوندی را زیر سؤال ببرند.
هدف عمدهٔ جمعی از اصلاحطلبان، سلطنتطلبان، ساواکیها، نایاکیها و سلبریتیهای نوکیسهٔ تازه از پیلهٔ سیاست سر برآورده، در اتحادی بالفعل و مشترک و همسو با تلاشهای نظام ملایان، ملکوک نمودن اعتبار بینالمللی و دیپلماتیک شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق است. اینان با تمام لابیگریهایشان ــ که جز آب و جارو کردن درگاه بیت ولایت فقیه علیه تداوم قیام ۱۴۰۱ نیست ــ تلاش نمودند جبههٔ دیپلماسی سرفراز مقاومت ایران را خدشهدار نموده و حامیانش را علیه آن برانگیزند! تلاشهای اینان آنقدر وطنفروشانه، ننگآلود، خفیف و همسویی با تقلاهای ظریف و عبداللهیان علیه منافع مردم ایران بوده است که نتوانستند یک نماینده را هم در حمایتش از مقاومت ایران مردد کنند؛ از طرفی تمام تیرهای بهاصطلاح بسیجشان به سنگ خورد و از قضا موجب بیشتر شدن تعداد امضاکنندگان قطعنامه ۱۰۰ تا حد اکثریت کنگره گردید.
حمایت اکثریت کنگرهٔ آمریکا از «خواست مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک» با تأکید بر راهحل «برنامهٔ ۱۰ مادهیی مریم رجوی»، پیامی رسا و قاطع به نوکیسههای سررسیده از گردنههای راهزنی علیه مطالبات قیام ۱۴۰۱ است؛ قیامی که محور مطالبهاش نفی هر گونه دیکتاتوری میباشد. از این رو پیام مهم سیاسی قطعنامه ۱۰۰ در شرایط متحول و سرنوشتساز کنونی، سوزاندن برگ بازی روی میز دیکتاتوری آخوندی علیه مقاومت ایران با هر عنوان و باندرول سیاسی است.
درخشش یک پیام قاطع قیام ۱۴۰۱ در قطعنامه ۱۰۰ از جانب ۲۲۵ نمایندهٔ کنگره آمریکا تصریح میشود: «مردم ایران از آزادیهای اساسی خود محروم شدهاند و به همین دلیل دیکتاتوری سلطنتی و استبداد مذهبی را همچنانکه در شعارهای تظاهرات آنها مشهود است رد میکنند».
این پیامیست رسا که اعتبار یک مسیر تاریخی و استراتژی قیام ۱۴۰۱ را به سراسر ایران و مخاطبان جهانیاش ابلاغ میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر