صحنهٔ سیاسی ایران با وجود تمام تلاش اتاق فکر نظام آخوندی برای مشوش کردن آن با پروژهسازی توسط خدمتگزاران سلطنتی، به دوران نهاییِ تعیینتکلیف طرفهای درگیر پای نهاده است.
برخلاف فضای مبتذلی که عدهیی برای غسل تعمید دادن جلادان و دژخیمان ساواک ایجاد کردهاند، آنچه که دارد در محتوای این شرایط رقم میخورد، رو شدن ماهیت همهٔ نیروهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در این شرایط است.واقعیت این است که جامعهٔ ایران باید روزی روزگاری به مرحلهٔ تعیینتکلیف همهٔ نیروهای سیاسی در مقابل حاکمیت ولایت فقیه میرسید. از قضا این تعیینتکلیف برخلاف روندی که سال۱۳۵۷ طی شد، اگر قبل از رقم خوردن آیندهٔ محتوم پیروزی مردم ایران صورت گیرد، بهنفع جبههٔ خلق خواهد بود. این بهایی است که باید در مسیر تحقق آزادی و دموکراسی پرداخته شود.
اصل موضوع این است که خروجی قیام ۱۴۰۱ تا همین الآن گویای دو واقعیت است:
ــ نظام آخوندی و سلطنتطلبی و پادشاهیخواهی دو بازندهٔ اصلیِ این قیام هستند.
ــ خط قاطعیت در نفی تمامیت نظام ملایان پیش رفته است.
با توجه به همین دو واقعیت، آیا بیسبب است که ناگهان پروژهٔ «وکالت» با میدانداری یک مهرهٔ تبلیغاتیِ نظام آخوندی راه میافتد و اصلاحطلبان قلابی مبلغ آن میشوند؟ آیا بیسبب است که یک سلبریتی ورزشی ــ که هرگز ذرهیی وجهه و وزن سیاسی نداشته است ــ ناگهان «شاهزادهدوست» دوآتشه میشود و اولین نشانهٔ این شیفتگی را با توهین به مقاومت ایران و مجاهدین آشکار میکند؟
آیا بیسبب است که در پیشبرد پروژهٔ «وکالت»، تمام ناسزاها بهجانب انقلاب ۱۳۵۷ و نافیان سلطنت و پادشاهی روانه میشود؟ آیا بیسبب است که دژخیم پرویز ثابتی، ناگهان پس از ۴۳سال، در تظاهرات لسآنجلس رونمایی میشود؟
نخ نبات همهٔ این پروژهها، تلاش برای مشوش کردن فضای سیاسی ایران با هدف دور کردن مردم و رسانهها از تمرکز بر قیامی است که بازندههای اصلیاش نظام آخوندی و سلطنتطلبی میباشد.
بنابراین راهنمای روشنگر که این پردهها را کنار میزند، هماینک صحنهٔ سیاسی ایران را به این موارد مهم توجه میدهد:
ــ این روزها شعور سیاسی و هوشیاری تاریخی، ضرورت فعالیت روزانه در مبارزه با دسیسههای دیکتاتوری ولایت فقیهی است.
ــ دشمن اصلی و هدف اصلی که باید بر آن تمرکز داشت، نظام جمهوری اسلامی است و نه هیچ نیرو یا جریانی دیگر
ــ هر نیرو یا شخصی که این مرزبندی ملی و میهنی را زیر پا میگذارد، بیهیچ تردیدی خدمتگزار این رژیم و دشمن قیام ۱۴۰۱ و اهداف آن است.
ــ اتاق فکر نظام آخوندی با ترفند و دسیسهٔ حسابشده، پشت سر چماقداران سلطنتطلب قرار گرفته تا از بلاهت سیاسی و عقدهگشاییِ حسرتمآبانهٔ آنها علیه تمرکز مردم بر قیام برای سرنگونی، بیشترین سودها را برای بهدر بردن خودش ببرد.
ــ در صحنهٔ مشوشی که جلادان ساواک را هم بهخدمت گرفتهاند، سلطنتطلبان در سنگر جلویی بازیگران اتاق فکر نظام ملایان واقع شدهاند.
ــ نتیجه: با تمرکز بر دشمن اصلی ایران یعنی حاکمیت آخوندی، وظیفهٔ ملی و تاریخی در این مرحلهٔ مهم قیام ۱۴۰۱ ایجاب میکند که تأسی به جلادان و دژخیمان ساواک توسط سلطنتطلبان افشا شده و روشنگری سراسری شود. این روشنگری فقط بهخاطر تمرکز بر دشمن اصلی و خنثی کردن دسیسههای اتاق فکر ج. ا ضروری شده است. این روشنگری برای رهایی قیام ۱۴۰۱ از این فضای مشوش و تضمین استمرار آن و نیز رقم زدن اتحاد تمام اقشار مردم بر گرد مطلبهٔ مشترک نفی هر گونه دیکتاتوری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر