ماده ۴: جدایی دین و دولت، آزادی ادیان و مذاهب
جدایی دین از دولت
جدایی دین از دولت همان (separation of church and state) همان «جدایی
کلیسا از دولت» است که در بین ما فارسی زبانان به مفهوم جدایی دین و دولت جا افتاده است.جدایی دین و دولت نوعی نگرش سیاسی است که بر مبنای آن دین و حکومت باید از یکدیگر جدا بوده و در امور مربوط به هم دخالت نکنند. جدایی دین از دولت با سکولاریسم تفاوتهایی دارد. این مفهوم بیشتر در مقابل تئوکراسی یا حاکمیت دینی قرار میگیرد.
جدایی دین و دولت، دو شرط لازم و ملزوم لائیسیته
«جدایی دین و دولت بهزبان ساده یعنی نه دین بر دولت حاکم باشد، نه دولت دین را کنترل کند. این دو تا باید از هم جدا باشند.
پیروان اسلام یا هر دین دیگری بهخاطر دینشان صاحب امتیاز خاصی نباشند و همه در مقابل قانون متساوی باشند. قوانین را نمایندگان منتخب مردم وضع میکنند و نیازمند تصویب بهاصطلاح شرعی نیست. از طرف دیگر هر کس در فعالیت مذهبی خودش آزاد است و دولت برایش منعی ایجاد نمیکند.
دولت دینی و دین دولتی
دین دولتی یا دولت دینی، همان خلافت به گور سپرده شده مادون قرون وسطا بود که خمینی با خیانت به اعتماد تودههای میلیونی شرکتکننده در انقلاب ضدسلطنتی، تحت عنوان «جمهوری اسلامی» بر سر کار آورد. اعمال تبعیض در مورد سایر آیینها و پیروان آنها در طینت این خلافت ارتجاعی بود. تشکیل مجلس خبرگان به جای مؤسسان و نگارش قانون اساسی بر مبنای منسوخشدهترین و ارتجاعیترین قوانین [با سوء استفاده از اسلام و تحریف آن]، هدفی جز این نداشت که سلطنت فقیه را به ضرب تازیانه و از طریق قطع دست و پا، سنگسار و حلقآویز به ملت ایران تحمیل کند. به راهانداختن و استمرار یک جنگ ضدمیهنی، دخالت تروریستی در کشورهای اسلامی و عربی، با عنوانهای فریبنده «راه قدس از طریق کربلا» و «دفاع از حرم»، تبلیغ ترور، کینه، نفرت، شقاوت و خشونت و تفرقهافکنی بین ادیان و شکنجه و کشتار پیروان آنان، فقط گوشههای ناچیزی از دستآوردهای این نظام اهریمنی هستند.
هراس خامنهای از ایده جدایی دین و دولت
دیکتاتوری آخوندی که دین را ملعبه برای قدرت و حکومت و توجیه اعمال آن قرار داده بهشدت از هر گونه طرح جدایی دین و دولت هراسان است. علی خامنهای به تاریخ ۱۹دی۹۵در این مورد گفت:
«هیأتهای اندیشهورز آمریکایی و انگلیسی دور هم مینشینند، فکر میکنند، طراحی میکنند، دارند ارائه میدهند، این است که میگویند با دین سیاسی باید مخالفت کرد؛ یعنی تبلیغ جدایی دین از سیاست؛ یعنی جدایی دین از زندگی؛ دین گوشه مسجد، دین داخل خانه، دین فقط در دل، نه در عمل، که اقتصاد غیردینی باشد، سیاست غیردینی باشد، زیر بار دشمن رفتن غیردینی باشد، با دوست جنگیدن، با دشمن همراه شدن ـ برخلاف نص دین ـ وجود داشته باشد، اما ظاهر هم ظاهر دینی باشد؛ این را میخواهند».
بهرغم این دجالگری مذبوحانه علی خامنهای، امروزه دیگر تشت رسوایی تحریف اسلام و تبدیل آن به ابزاری برای سرکوب و چپاول از بام دنیا به زیر افتاده. مردم قهرمان ایران در قیام دی۹۶ به وضوح تنفرشان را از آخوندها و سوءاستفاده آنها از اسلام اعلام کرده و شعار دادند:
«اسلامو پله کردن ـ مردمو ذله کردن».
«مرگ بر اصل ولایت فقیه»
«خامنهای حیا کن! ـ سلطنت رو رها کن!»
مردم ایران حتی با آتش زدن حوزههای جهل آخوندی یا خانه امام جمعهها میزان تنفرشان را از این حکومت نشان دادند. بنابراین عمر تاریخی این شکل از حکومت در ایران و جهان بهسر آمده است.
جدایی دین و دولت در اندیشه مریم رجوی
مریم رجوی در زمینه جدایی دین و دولت میگوید:
بهعنوان یک زن مسلمان ضمن تأکید بر لزوم جدایی دین و دولت و از جانب نسلی که پنج دهه است، به دفاع از اسلام اصیل محمدی در برابر ارتجاع و بنیادگرایی برخاسته، اعلام میکنم:
۱ـ ما دین اجباری و اجبار دینی را رد میکنیم، حکومت استبدادی تحت نام اسلام، احکام شریعت ارتجاعی و تکفیر مخالفان، چه به نام شیعه و چه به نام سنی، ضد اسلام و ضد آیین رهاییبخش محمدی است.
۲ـ از نظر ما گوهر اسلام، آزادی است؛ آزادی از هر گونه جبر و ستم و بهرهکشی.
۳ـ ما از اسلام حقیقی، یعنی اسلام بردبار و دموکراتیک پیروی میکنیم؛ اسلام مدافع حاکمیت مردم، اسلام مدافع برابری زن و مرد.
۴ـ ما تبعیض دینی را مردود میشماریم و از حقوق پیروان همه ادیان و مذاهب دفاع میکنیم.
۵ـ اسلام ما برادری همه مذاهب است. جنگ مذهبی و تفرقهافکنی میان شیعه و سنی، ارمغان شوم ولایت فقیه برای استمرار خلافت ضداسلامی و ضدانسانی است. آری، خدای ما خدای آزادی است، محمد ما پیامبر رحمت و رهایی است و اسلام ما دین انتخاب آزادانه است (قسمتی از سخنرانی رئیسجمهور برگزیده مقاومت در کنفرانس اسلام دموکراتیک و بردبار علیه ارتجاع و بنیادگرایی در پاریس به تاریخ۱۲تیر۹۴)
***
بیتردید در ایران آزاد فردا، ایده جدایی دین از دولت، میتواند به حاکمیت دین دولتی و دولت دینی برای همیشه پایان دهد. آزادی پیروان ادیان و مذاهب در انجام آیین و مناسک مربوط به خود، فصلی جدید از برادری در میهنی میگشاید که سالهای متمادی از سلطه دینفروشان ریایی رنج برده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر