حجم شیطانسازیهای گسترده علیه مقاومت ایران و رهبری پاکباز آن از جانب شیخ و دم و دمبالچههای شاه آبشخوری جز آن ندارد که آنها میخواهند ایران را تیول خود کنند ولی این مقاومت در پی آن است که حاکمیت را به مردم بازگرداند.
شیخ چنان که در چهار دهه و اندی نشان داد، میهن ما سکویی برای ترکتازیها و مطامع بیپایان خود قرارداده است. کارنامهٔ او در خلاصهترین شکل آن جز کشتار حرث و نسل نبوده است و نیست. شاه نیز تحت عنوان فریبنده مدرنیسم، ایران را جزیرهٔ ثبات قدرتهای جهانی کرده بود. وابستگی را تبلیغ میکرد و آن را بهزور سرنیزه پیش میبرد. در نظام شاهنشاهی، ایران قبرستانی از سلاحهای انباری و تاریخ مصرفگذشته بود. هدف از این انباشت سلاح در ازای فروش بیوقفهٔ نفت، تبدیل ایران به ژاندارم منطقه و منافع استعماری بود.کینهٔ هیستریک این دوقلوهای نامیمون تاریخ ایران نسبت به جایگاه و موقعیت شورای ملی مقاومت و مجاهدین همانطور که اشاره شد بهخاطر این است که اعادهٔ حاکمیت به مردم ایران را نقطهٔ پایان خود میدانند. آنها برای از دور خارج کردن این جایگزین مردمی، مدعی هستند که مجاهدین در ایران جایی ندارند. وقتی کنه این ادعا را پی میگیریم، راه به اتاق فکر وزارت اطلاعات میبریم. این گزارهٔ غلط آنقدر از جانب این تاریکخانهٔ اشباح تکرار و بازتکرار شده است که گویی یک واقعیت مسلم است. کسانی که آن را بلغور و رله میکنند، هیچگاه به کنه نمیروند و به ریشهیابی خاستگاه و نقطه عزیمت آن نمیپردازند.
مروری بر سخنرانی معروف خانم مریم رجوی به تاریخ ۹تیر ۱۳۹۷ بهروشنی وجوه تمایز آلترناتیو واقعی را از دیگر مدعیان آلترناتیو و شبه آلترناتیوها برجسته میسازد. این سخنان پس از گذشت سالیان هنوز تازگی و مصداق خود را حفظ کرده است:
«اگر بدون تشکیلات و سازمان رهبریکننده، بدون عبور از کورههای گدازان سنجش و آزمایش و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، میتوان به کار این رژیم پایان داد، ما میگوییم: بفرمایید، درنگ نکنید.
اگر بدون سابقه و پشتوانه جنگیدن با دو رژیم، بدون مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی، بدون مقاومت سراسری و کهکشان شهیدانش و بدون در افتادن با اصل ولایت فقیه و اصلاحطلبان قلابی، میتوان حاکمیت مردم را جایگزین کرد، بفرمایید، درنگ نکنید.
اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گِلگرفتن تنور جنگ و شعار فتح قدس از طریق کربلا، بدون تحمیل آتشبس با یکصد رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی و فتح مهران و پیشروی تا دروازه کرمانشاه و بدون افشای جهانی برنامهها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی، میتوان آخوندها را بهزیر کشید، بله درنگ نکنید.
اگر بدون افشای جهانی نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در ۶۴قطعنامه ملل متحد و بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعام شده در سال ۶۷، بدون کارزار اشرفنشانها در چهارگوشه جهان و پایفشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام، بدون رهبری آزموده و مشخص که ۵دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰ساله را یکشبه طی کرد و صرفاً با رویای حمایت خارجی در ایران تغییر واقعی ایجاد کرد، بفرمایید این گوی و این میدان... سرنگونی این رژیم، لاجرم قیمت میخواهد. صداقت و فدا میخواهد. سازمان و تشکیلات و جایگزین مستحکم سیاسی میخواهد. کانون شورشی میخواهد و ارتش آزادی.»
تک به تک این مؤلفههای صلاحیت و قدرت را میتوان مورد بررسی قرار داد. از قضا نقطه قوت اصلی مقاومت ایران، برخورداری از یک حمایت مردمی مؤثر و توانمند است. از آنجا که در شرایط اختناق مطلق نمیتوان به ارزیابی آن نشست، اما میتوان با غور در دیگر عوامل جانبی میزان این حمایت را دریافت.
بارزترین وجوه این حمایت، استمرار حیات مقاومت ایران به مدت چهار دهه و اندی در سهمگینترین شرایط مبارزاتی بوده است. بیگمان اگر مجاهدین و شورای ملی مقاومت از ریشههای عمیق در جامعهٔ ایران برخوردار نبودند، قلعوقمع آنان از سوی ارتجاع، بورژوازی همزاد و استعمار بهسادگی امکانپذیر بود. از دیگر مؤلفههای برخورداری مجاهدین از حمایت مردمی، برنامههای گلریزان همیاری با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است که هر بار دارای نمونههای تکاندهنده و اثرگذار است.
مولفهٔ سوم، شکلگیری و گسترش کانونهای شورشی در سپهر سیاسی – اجتماعی ایران است. این کانونها که با تأثیرپذیری از ارزشها و اسطورههای مقاومت بهوجود آمدهاند، به مقاومت ایران این توانایی را دادهاند که در هر شرایطی جامعه را در آمادگی انقلابی و انفجاری نگهدارد.
مؤلفهٔ چهارم، حجم شیطانسازی و یقهدرانی حاکمیت نسبت به شنیدهشدن مجاهدین در افکار عمومی ایران است. حتی یک روز رسانههای این رژیم خالی از لیچاربافی نسبت به مجاهدین نیست. بهترین شیوهٔ شناخت، شناخت پدیدهها از روی آنتیتز آنهاست.
با این اوصاف با قاطعیت میتوان گفت ذیقیمتترین گنجینهٔ مقاومت ایران، حمایت مردمی است که باید آن را پاس داشت و قدر شناخت.
قیامهای سراسری و انقلاب، محصول گرهخوردگی دو شرط ذهنی و عینی هستند. این پدیدهٔ مبارک در حال رخ دادن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر