آقای رابینسون و اریک داوید قتلعام سال۶۷ را نسلکشی اعلام کردند و این یک جمعبندی بسیار خوب است.
من هنوز نسبت به واقعه قتلعام شوکه هستم کسانی که بهخاطر فتوای خمینی بازجویی و شکنجه و اعدام میشدند.
قتلعام سال۶۷ یک نسل را هدف قرار داد و آنچه که آن سال اتفاق افتاد از قبل برنامهریزی شده بود.
قتلعام سال۶۷ یک معنای بسیار عمیق دارد و سالگرد قتلعام برای سوگواری نیست بلکه بیانگر این است که چه بهایی برای آزادی داده شده است.
بعد از سه دهه جامعه جهانی شکستخورده در مورد تحت تعقیب قرار ندادن عاملان این جنایت، طوری که یکی از عاملان آن رئیسجمهور رژیم شده است. کسی که میدانیم چه نقشی در اعدامها و قتلعام داشته است.
آنچه دادگاه سوئد انجام میدهد قابل توجه و مهم است و سایر کشورها هم میبایست کسانی مانند حمید نوری را تحت تعقیب قرار بدهند ولو اینکه جنایت آنها در کشورشان اتفاق نیفتاده باشد.
زمان آن فرار سیده که ابعاد جنایت قتلعام روشن شود و اگر ما نتوانیم این کار را انجام بدهیم به در دو رنج خانوادهها بیتفاوتیم.
مورد قتلعام باید توسط سازمان ملل بررسی بشود و باید تحقیقات رسمی آغاز شود همچنانکه در رواندا و یوگسلاوی سابق انجام گرفت.
اتحادیه اروپا نقش ویژهیی در این رابطه دارد و ما باید به وعدههایمان وفادار باشیم.
من ابتکار عملی را به دست میگیرم و اعلام میکنم که ما میخواهیم نامهیی را برای جوزف بورل ارسال کنیم تا به سازمان ملل فراخوان داده شود یک دادگاه تشکیل شود.
وظیفه اتحادیه اروپا این است که یک درخواست رسمی از سازمان ملل کند تا یک دادگاه برای بررسی این جنایت تشکیل شود تابه مصونیت علیه جنایت علیه بشریت پایان داده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر