ماده ۹: حفاظت و احیای محیطزیست قتلعام شده در حکومت آخوندها
در سطح جهان، حفاظت از محیطزیست یکی از ۸هدف توسعه هزاره و یکی از ۳پایه
توسعهٔ پایدار شناخته میشود. محیطزیست ربط غیرقابل انفکاکی با انسان و فعالیتهای او و نیز تنظیم دولتها با آن دارد.در ایران کنونی، محیطزیست با یک بحران بزرگ مواجه است. این بحران یکی از عوارض انهدام اقتصاد کشور در سلطهٔ نظام ولایت فقیه است.
سیاستهای بهغایت ضدملی و ضدمردمی چنان زیستبوم ایران را در لبه پرتگاه نابودی قرار داده که سالیان پس از سرنگونی این رژیم باید به ترمیم آن پرداخت تا به نقطه صفر برگردد.
فرو نشست زمین
فرو نشست زمین در ایران ۱۵ برابر سطح بحرانی اعلامشده از سوی اتحادیه اروپاست. ۷۰ درصد دشتهای کشور درگیر پدیده فرو نشست هستند. ۴۹ درصد مردم ایران در معرض فرو نشست زمین قرار دارند. بیشترین خطر فرو نشست متوجه تهران، خراسان رضوی و اصفهان است.
مرگ دریاچهها و تالابها
روند شتابان و رو به قهقرای انهدام میراث طبیعی چند میلیون ساله میهن چنان گسترده و وسیع میباشد که بیم آن میرود ایران در ۵۰سال آینده به سرزمینی لمیزرع بدل شود.
دریاچه ارومیه روزگاری نه چندان دور با مساحت بیش از ۵۰۰۰کیلومترمربع، با طول ۱۴۰کیلومتر و عرض ۸۵کیلومتر و با عمق نزدیک به ۱۷متر، اکنون با بحران خشکشدن درگیر است.
دشتهای نمکی بهوجود آمده در بستر دریاچه میتواند با گردبادهای منطقهیی شهرها و روستاها را در استانهای آذربایجان و کردستان غیرقابل زیست نماید.
از دریاچه بختگان که دومین دریاچه بزرگ بعد از ارومیه محسوب میشد بهجز گنبدهای نمک چیزی باقی نمانده است. سایر دریاچههای استان فارس مانند مهارلو، طشک و هیرم، پریشان، تالاب ارژن، برمشور و کافتر نیز رو به خشکی رفتهاند.
بهدلیل مرگ زایندهرود که مهمترین رودخانه فلات مرکزی ایران بود، مرداب یا باتلاق گاوخونی در اصفهان به برهوت بدل شده است.
دریاچه هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه بهعنوان هفتمین تالاب بینالمللی جهان و بزرگترین دریاچه کشور با وسعت ۲۴۰هزار هکتار در حال حاضر به بیابانی خشک تبدیل شده است.
عمق تالاب یا مرداب انزلی معروف به «تالاب لالهمردابی» از ١١متر به کمتر از ٢متر کاهش یافته و اینک از این تالاب غارتشده، لجنزاری بیش نمانده است.
تالاب بینالمللی شادگان، پنجمین تالاب از سال ۱۳۷۲ وارد فهرست قرمز تالابهای بینالمللی (لیست مونترو) شده است.
بحران آب
فاجعه بیآبی مسأله مرکزی و اساسی برای حیات مردم ایران است. بحران آب را در کنار تخریب محیطزیست باید یک فرابحران، یا قتلعام طبیعت نامید. بحران آب در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، نشان از یک فاجعه ترسناک است. از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی آبخوان، ۴۱۰ محدوده وارد وضعیت ممنوعه و ممنوعه بحرانی شدهاند.
فرسایش خاک، نابودی جنگلها و کوهها
از دیگر آسیبهای وارده به محیطزیست، فرسایش خاک ایران در دوران استیلای استبداد دینی است. ایران دارای رتبه اول فرسایش خاک در جهان است. فرسایش خاک در ایران ۴برابر میانگین جهانی است.
جنگلها از ارزشمندترین سرمایههای ملی یک کشور هستند. ایران دارای ۱۸میلیون هکتار جنگل بوده است. طی بیش از ۴دهه حاکمیت عمامهداران این میزان به ۷میلیون هکتار کاهش یافته است. یعنی ۶۰درصد جنگلهای ایران نابود شده است.
تخریب محیطزیست ایران در دوران ایلغار آخوندی حتی به کوهها نیز سرایت کرده است. در حال حاضر با فاجعهیی بهنام «کوهخواری» مواجه هستیم. کوهخواری در ایران پدیدهیی است که زیر نظر و حمایت سازمانها، نهادها و تعاونیهای وابسته به سپاه پاسداران انجام میشود.
ریزگردها، علامت نابودی محیطزیست ایران
وضعیت هوای نفس کشیدن بهتر از آب نیست. آلودگی هوای شهرها از دیگر فجایعی است که محصول مستقیم تخریب محیطزیست ایران در نظام عمامهداران است. مرگی منحوس و شناور در بالای سر شهرها و استانهای ایران که بهگونهیی تدریجی و خاموش تلفات میگیرد و صدای قربانیان آن در جایی نمیپیچد.
یک میهن و این همه زخم با یک خلق و آن همه عشق
با توجه به آنچه گفته شد که تنها مشتی از خروار بود، بازسازی محیطزیست منهدم شده ایران و برطرف کردن آثار ایلغار دهشتناک آخوندها از جغرافیای ایران، کاری است صعب؛ کاری که تنها باید با مسلح شدن به عشقی سرشار و امیدی به بزرگی خورشید از پس آن برآمد. این امید را از هماکنون میتوان در نگاه روشن مریم رجوی و در ماده نهم برنامه ۱۰مادهای او دید.
بیتردید او به دلهایی امیدوار، عزمهایی برانگیخته و ارادههایی استوار نیاز دارد که «همچون خودش» مشکلات را به هیچ انگارند و با برافراشتن شعار آشنای «میتوان و باید» به جنگ محالها و غیرممکنها بروند. عشق به آزادی ایران و سپس آبادانی آن، تنها محرک و انگیزهٔ تمامی ماست. پس برای گستراندن این عشق، به پهنه جامعه ایران باید از هماکنون بهپاخاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر