«و امروز در آستانه انتخابات مجلس شورای ملی با اهمیتی که این دوره داره بایستی به عرضتان برسانم ما نشستیم شورایی تشکیل دادیم که صالحترین کاندیداها را که در کادر برنامه 12 مادهای که برای ریاستجمهوری خود من عنوان شده بود به مجلس بفرستیم… از آنهایی که در کادر گزینه دعوتمان را پذیرفته بودند از شورایی که تشکیل داده بودیم و هیأتی که تشکیل داده بودیم سعی کردیم بهترینها را انتخاب بکنیم و برای شما و برای تبریز، بهخاطر اهمیتش، بهخاطر اینکه گفتم زادگاه عقیدتی، سیاسی و تشکیلاتی ماست، بهترین خودمان را برادر مجاهدم موسی را انتخاب کردیم و به شما پیشنهاد میکنیم، من امروز محور و لنگر تشکیلات ان را به شما پیشنهاد میکنم، بارها از برادر شهید و بنیانگذارمان محمد شنیدم که گفته بود در دورانی که ما زندان بودیم و مدت کوتاهی که اون هنوز در بیرون بود، جزء کسانی نام میبرد که تا آخر در این راه خواهند ماند در صدرشان موسی بود چه در روزگاری که یک سال در فلسطین بهسر برد و چه در زمانی که دستگیر شد و ساعتی بعدی بعد ما پیکر نیمه جان و بیهوش او را دیدیم که سیاه شده بود و بعد فهمیدیم، که لدیالورود با سر زده بود به میز و فرقش شکافته بود و خونین شده بود و بعد به بیمارستان بردند و جراحیاش کردند و هنوز غدهای در سر دارد ولی باز هم دژخیمان از سیاه کردنش از سیاه کردن تمام پیکرش خودداری نکردند بعد در دادگاه هم، در بیدادگاه هم مرد و مردانه دفاع کرد، از تبریز گفت از خلق گفت از ایران گفت، از سرداران گفت، یادم هست وقتی که در زندان کارها بر ما خیلی سخت میشد بهراستی او تکیهگاه ما بود، نه تکیهگاه ما بل، تکیهگاه همه زندانیها، بهخاطر برخوردهای قاطعش، بهخاطر سازش ناپذیریش، اگر موسی نبود سازمان ما هم نبود بهراستی میگم، عادت ما به تعریف نداریم اما بهمثابه یک گزارش به شما هم شهریهاش به شما خلق قهرمان تبریز بایستی گزارش بدهم، بعد از ضربه چپ نماها اگر موسی نبود بهراستی که سازمان ما هم نبود و خیلی چیزها امروز در صحنه انقلابی هم نبود، یادم هست یک سالی خود منرا هم از اوین برده بودند به کمیته و اونجا بسیاری از برادران هم آنموقع در زندانهای دیگه تبعید بودند در یک کلام بگم اگر مردان استوار و آهنین عزمی همچون موسی نبودند بهراستی که اثری از ما دشمن بهجا نمیگذاشت، باز هم در یک کلام وقتی که چپ نماها شایع میکردند که تمام مجاهدین تغییر مکتب و مسلک دادند و از اسلام خارج شدند مسأله موسی آنقدر روشن بود که خودشان هم میگفتند بجز موسی بعد هم بسیاری گزارشات از ساواک شنیدیم که اگر خیابانی را نبرید تعداد نادمین زندان کم خواهد بود، ببریدش تا نادمین زیاد بشوند، پس امروز مادران تبریزی من، پدرها، برادرها و خواهرها من به شما تبریک و تهنیت میگم برای چنین کاندیدایی، ما چکیده و عصاره مکتبی و تشکیلاتی خودمان را تقدیم شما کردیم و در معرض انتخاب شما قراردادیم».
موسی محور و لنگر تشکیلاتی مجاهدین ـ سخنرانی مسعود رجوی، تبریز - ۱۳۵۸
«و امروز در آستانه انتخابات مجلس شورای ملی با اهمیتی که این دوره داره بایستی به عرضتان برسانم ما نشستیم شورایی تشکیل دادیم که صالحترین کاندیداها را که در کادر برنامه 12 مادهای که برای ریاستجمهوری خود من عنوان شده بود به مجلس بفرستیم… از آنهایی که در کادر گزینه دعوتمان را پذیرفته بودند از شورایی که تشکیل داده بودیم و هیأتی که تشکیل داده بودیم سعی کردیم بهترینها را انتخاب بکنیم و برای شما و برای تبریز، بهخاطر اهمیتش، بهخاطر اینکه گفتم زادگاه عقیدتی، سیاسی و تشکیلاتی ماست، بهترین خودمان را برادر مجاهدم موسی را انتخاب کردیم و به شما پیشنهاد میکنیم، من امروز محور و لنگر تشکیلات ان را به شما پیشنهاد میکنم، بارها از برادر شهید و بنیانگذارمان محمد شنیدم که گفته بود در دورانی که ما زندان بودیم و مدت کوتاهی که اون هنوز در بیرون بود، جزء کسانی نام میبرد که تا آخر در این راه خواهند ماند در صدرشان موسی بود چه در روزگاری که یک سال در فلسطین بهسر برد و چه در زمانی که دستگیر شد و ساعتی بعدی بعد ما پیکر نیمه جان و بیهوش او را دیدیم که سیاه شده بود و بعد فهمیدیم، که لدیالورود با سر زده بود به میز و فرقش شکافته بود و خونین شده بود و بعد به بیمارستان بردند و جراحیاش کردند و هنوز غدهای در سر دارد ولی باز هم دژخیمان از سیاه کردنش از سیاه کردن تمام پیکرش خودداری نکردند بعد در دادگاه هم، در بیدادگاه هم مرد و مردانه دفاع کرد، از تبریز گفت از خلق گفت از ایران گفت، از سرداران گفت، یادم هست وقتی که در زندان کارها بر ما خیلی سخت میشد بهراستی او تکیهگاه ما بود، نه تکیهگاه ما بل، تکیهگاه همه زندانیها، بهخاطر برخوردهای قاطعش، بهخاطر سازش ناپذیریش، اگر موسی نبود سازمان ما هم نبود بهراستی میگم، عادت ما به تعریف نداریم اما بهمثابه یک گزارش به شما هم شهریهاش به شما خلق قهرمان تبریز بایستی گزارش بدهم، بعد از ضربه چپ نماها اگر موسی نبود بهراستی که سازمان ما هم نبود و خیلی چیزها امروز در صحنه انقلابی هم نبود، یادم هست یک سالی خود منرا هم از اوین برده بودند به کمیته و اونجا بسیاری از برادران هم آنموقع در زندانهای دیگه تبعید بودند در یک کلام بگم اگر مردان استوار و آهنین عزمی همچون موسی نبودند بهراستی که اثری از ما دشمن بهجا نمیگذاشت، باز هم در یک کلام وقتی که چپ نماها شایع میکردند که تمام مجاهدین تغییر مکتب و مسلک دادند و از اسلام خارج شدند مسأله موسی آنقدر روشن بود که خودشان هم میگفتند بجز موسی بعد هم بسیاری گزارشات از ساواک شنیدیم که اگر خیابانی را نبرید تعداد نادمین زندان کم خواهد بود، ببریدش تا نادمین زیاد بشوند، پس امروز مادران تبریزی من، پدرها، برادرها و خواهرها من به شما تبریک و تهنیت میگم برای چنین کاندیدایی، ما چکیده و عصاره مکتبی و تشکیلاتی خودمان را تقدیم شما کردیم و در معرض انتخاب شما قراردادیم».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر