سازندگی اقتصادی و رفاه اجتماعی
تخصص بهقیمت طلا یا بیشتر…
سازندگی و اقتصاد
نقل از مصاحبههای مطبوعاتی مسئول شورای ملی مقاومت
مسئول شورای ملی مقاومت: اگر به ابعاد خرابكاری آخوندها نظر كنیم،روشن میشود كه در همهٌ زمینهها،انبوهی كار نكرده هست. مسیر گسترش شورا چه در وهلهٌ اول و چه در مراحل بعدی را قبلاً اشاره كردم. ما نیازمند طرح و برنامهریزیهای مفصل در زمینههای مختلف هستیم. چون این آخوندها چیزی را سالم نگذاشتند. از مسائل سیاسی گرفته تا مسائل اقتصادی و اجتماعی، از آموزش و پرورش و آموزش عالی تا دادگستری و صنایع سنگین و... مسكن در همهٌ این زمینهها باید فكر كرد و طرح و برنامه ارائه داد...
یك وجه قضیه این است كه ما باید دیكتاتوری آخوندی را سرنگون كنیم و بعد از ۶ ماه نیز همه چیز را به تصمیم مردم واگذار كنیم...
جنبه دیگر این است كه وقتی رژیم سرنگون شد حالا چطوری باید این مملكت را ساخت؟...
بهخاطر اینكه امكان و فرصت ساختن را پیدا بكنیم، اول باید این یكی را زد و ساقط كرد. اما بعد، اصل قضیه این است كه چطوری باید ساخت؟...
ما یك جامعه ۶۰ میلیونی داریم، كه نه معیشت دارد، نه آزادی، نه آموزش و پرورش،نه بهداشت و نه حكومت قانون و در یك كلام، هیچ چیز وجود ندارد. تا بخواهید خرابكاری شده، پیكر مجروحی است كه از همه جای آن دارد خون میریزد،این را باید مداوا كرد. برای مداوایش كارشناسها و متخصصین باید بنشینند طرح دربیاورند. آن هم طرحهای عملی كه بشود دردها را درمان كرد. نه فرمایشی و تبلیغاتی و صوری. یك زمانی خودمان میگفتیم كه در اثر همین جنگ، خمینی ربع قرن كشور را عقب برد. آن موقع كه ما علیه این جنگطلبی ضدمیهنی موضع میگرفتیم، اضداد مقاومت به ما ایراد و اشكال میگرفتند. حالا میبینید وزرای خود رژیم و مسئولین سازمان برنامه و بودجهاش هستند كه میگویند ما ۳۰ ـ ۲۵سال (عین كلمات آن موقع ما) عقب رفتهایم. واقعیت، البته بیشتر از این رقمهاست، نیمقرن عقب رفتهایم. حالا باید به جلو برد، این جلو بردن نیازمند مسئولین، متخصصین و افراد میهنپرست و ملی است كه به درد مملكتشان برسند...
اگر ما خواهان توسعه و پیشرفت هستیم، اگر میخواهیم در امر آموزش و پرورش، علوم، صنایع، كشاورزی، بهداشت و درمان و … پیشرفت بكنیم، طبعا بهعنوان پایه و مبنای لازم، نیازمند تخصصهای حرفهیی و فنی هستیم. اینها كه با باد هوا درست نمیشود. ایران انبوهی سرمایههای تخصصی داشته و باز هم دارد اما همه یا در داخل ایران دربند اختناقند یا در خارج ایران در حالت تبعید و خانه بهدوشی.
حرف ما چیست؟ حرف ما این است كه تخصص در خدمت منافع ملی، یعنی در خدمت رشد و توسعهٌ اقتصاد، صنایع و كشاورزی و فرهنگ ملی بسیار حیاتی و ضروری است. در یك كلام تخصص در خدمت منافع ملی به بهای طلا، بلكه بیشتر از آن. چون قابل جایگزینی نیست...
خمینی كه این كار را با متخصصین كرده اگر یادتان باشد میگفت ـ حرف خودش را میگویم ـ «اقتصاد مال خره»! و یا میگفت: «ما انقلاب نكردیم كه خربزه را ارزانتر بخریم». این اندیشهٌ ارتجاعی صرفنظر از همهٌ دعاوی سخیفش در عمل التزامی ندارد كه مسألهیی را حل كند و یا چیزی را پیش ببرد.تا آنجا كه به مسایل و نیازمندیهای جامعه مربوط میشود خمینی و آخوندهای خمینیصفت هیچ كاری و مسئولیتی ندارند.
اما درست در نقطهٌ مقابل خمینی باید بگوییم آری، ما مقاومت میكنیم كه مردممان ارزانتر بخرند، معاش و اقتصاد آنها غنیتر و قویتر بشود. بله ما انقلاب كردیم و انقلاب میكنیم تا مردممان تأمین و رفاه بیشتری داشتهباشند، كشورمان آباد و آزاد شود و مردممان سالمتر باشند. البته همهٌ قضیه این نیست. آرمانهای آزادیخواهانه و عدالتگرایانه مسلما جای والای خود را دارند. اما پیشرفت مادی، پایهٌ ضروری و مبنای لازم برای پیشرفتهای معنوی در پهنهٌ اجتماعی است.
مگر ریشهٌ بسیاری از مفاسد و بلاهای اجتماعی امروز مثل اعتیاد، فساد، فحشا و قتل و تجاوز، در فقر و مسكنت جانكاه ناشی از رژیم آخوندی نیست؟ مگر جامعهٌ آرمانی ما جز در اوج ترقی علمی و تكنیكی و اقتصادی محققشدنی است؟ هرگز! تحقق آن آرمانهای بزرگ و والای انسانی قطعاً ملازم با پایههای مستحكم علمی و فنی و اقتصادی و رشد تصاعدی قوای مولد است.دنیای انسانی دنیای غنا و سرشاری است و با دنیای فقر و ناداری در تعارض است.
پس از هربابت كه نگاه كنیم ما نیازمند علم و تخصص هستیم و قدر و ارزش متخصصین میهنپرست خود را خوب میشناسیم. آری به بهای طلا! رژیم بسیاری از متخصصین را به ناحق از كار بركنار كردهاست. باید دعوتشان كرد. بسیاری دیگر از آنها خودشان به دلیل ضوابط ارتجاعی و تفتیش عقیده توسط رژیم، جلای وطن كردهاند آنها را هم باید دعوت كرد. ما مشخصاً دنبال این هستیم كه متخصصین را به خدمت فرا بخوانیم. خدمت شایستهیی كه وطن و مردمشان از آنها انتظار میكشند و طبعا منتهای آرزوی خودشان هم هست.
* * *
اكنون پس از اطلاع از نقطهنظرهای شورای ملی مقاومت و مسئول شورا یادآوری میكنیم كه در ماده ۹ فصل ۳ برنامه دولت موقت نیز از جمله وظایف مبرم دولت موقت آمده است: «و ـ جذب مغزها و هموطنان متخصص در خارج و داخل كشور و دعوت از آنها برای خدمت به مردم و میهنشان و فراهمنمودن امكانات پژوهشی و علمی مورد لزوم».
در پایان این فصل خوبست مروری به مهمترین سرخطهای سیاست اقصتادی دولت موقت نیز بكنیم:
* ـ به رسمیت شناختن سرمایهداری و بازار ملی، مالكیت شخصی و خصوصی و سرمایهگذاری فردی.
* ـ خروج از مدار تكپایگی اقتصادی و اقتصاد و بودجهٌ متكی به درآمد نفت از طریق توسعه و رشد كشاورزی و صنایع ملی.
* ـ قایل شدن اولویت برای كشاورزی، گسترش سطح زمینهای زیر كشت و احیا، و فعالنمودن اراضی قابل كشت.
* ـ احیای صنایع ملی و تقویت روزافزون تولید صنعتی و آموزش فنی و حرفهیی، استفاده از پیشرفتهای تكنیكی درعین توجه اكید به رشد صنایع متوسط و كوچك بهویژه در حوالی روستاها.
عدالت و رفاه اجتماعی
مروری بر برنامههای دولت موقت
نقل از مواد۲، ۷، ۸ و ۱۱ برنامه دولت موقت
* مهار كردن هرگونه هرج و مرج و عوامل مخل آسایش و امنیت اجتماعی.
* تأمین و تضمین امنیت قضایی و شغلی تمامی آحاد مردم.
* گسترش بیمههای سراسری در رشتههای مختلف (بهخصوص بیمههای ازكارافتادگی و بازنشستگی)
* به حداقل رساندن مالیاتهای غیرمستقیم بر روی كالاهای اساسی مورد نیاز تودهٌ مردم و افزایش اینگونه مالیاتها بر روی مصارف لوكس.
* لغو كلیهٌ مطالبات كمرشكن رژیمهای پیشین از اقشار كمدرآمد.
* لغو تمام كسور دولتی از قبیل مالیات و بیمه و امثالهم از دستمزد كارگران و تأمین تدریجی هزینههای ضروری نظیر بیمه و بازنشستگی.
* تأمین معیشت، مسكن و تحصیلات كارمندان جزء دولتی و دوایرخصوصی و فرزندانشان بهخصوص آموزگاران و دبیران و لغو دیون مختلف آنان به مراجع دولتی.
* تلاش برای تأمین مسكن، حمل و نقل و بهداشت برای همهٌ كارگران و تهیهٌ شیرخوارگاه و كودكستان برای فرزندان آنها و تقدم حق تحصیل مجانی در دانشگاهها و مدارس عالی.
* تأمین مسكن برای روستانشینان از طریق ایجاد شهركهای مناسب روستایی با خدمات ضروری بهمنظور ممانعت هر چه بیشتر مهاجرت به شهرها …
* تأكید بر بیمهها و درمان روستایی و گسترش شبكهٌگاز و برق و راهآهن و جادههای ارتباطی در نواحی روستایی.
* ارتقای كیفی سطح تغذیهٌ عمومی و بهویژه میزان مصرف پروتئین، بهخصوص برای كودكان و اقشار كمدرآمد.
* ملیكردن طب و بهداشت عمومی و بهخصوص گسترش شبكه بهداشتی روستایی.
* تلاش برای ریشهكنی بیسوادی و آثار جاهلیت گستردهٌ رژیمهای شاه و خمینی
* اشاعهٌ دست جمعی و سراسری ورزش و تربیتبدنی بهمنظور حفظ سلامت و بنیه عمومی و تعادل پرورش جسمی و روحی در روستاهای كشور.
تلاش برای تثبیت حداقل سطح زندگی تمام كارگران به نسبت افزایش هزینهها.
* سهیمكردن كارگران در ادارهٌ كلیه صندوقها و بانكهای مختلف كارگری و حتیالمقدور سپردن این مراكز به خود آنها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر