آموزش های ایدئولژیکی مجاهدین در اشرف
... چگونه که شما می گویید مجاهد خلق هستم و می خواهم مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم در مفهوم فراگیرتر خدا خطابش به صاحبان ایمان است صاحبان عقیده و آرمان که برای آن حاضر به فدا و پرداخت بها هستند آنوقت بشارت ها یکی پس از دیگری در زمان خودش در می رسند و تازه فرازی پشت سر فراز دیگر فرا می رسد.
ایمان همان چیزی است که هیچوقت حیوانات نمی توانند داشته باشند ایمان همان چیزی است که هیچوقت نصیب کفر و شرک و ارتجاع نخواهد شد در حالیکه می توانند داشته باشند چرا؟
چون صاحب عقیده و ایمان صاحب ایمان و آرمان برخلاف بقیه برخلاف حیوانات برخلاف موجودات زنده دیگر برخلاف بنی بشر دیگر که حاضر به پرداخت نیست این یکی به خاطر ایمانش حاضر به پرداخت قیمت و بها و هزینه است منطق او بی هزینه گی نیست منطق او منطق فدا است صدق و فدا
که باور به آن خیلی مشکل است چون در لحظه و روزمره باید بپردازد چون پیوسته باید آماده پرداخت قیمت باشد اگر که می شد که خیلی مشکل است اگر دهه های مختلف متوالی کرد که خیلی مشکل است یا یک دهه ای که در اشرف گذراندید که خیلی مشکل و بود .... در این صورت و فقط در این صورت طبق این آیات بشارت ها یکی پس از دیگری در زمان خودش در می رسد و فرازی پشت فراز دیگر که گفت ... کاملا واقع بینانه می گوید که اینطوری نیست که در تبار ابراهیم و حتی حضرت اسحاق نیز همه یک جور باشند نه اینجا محسن و ظالم هست اینجا هم صادق و ناصادق هست اینجا هم وفادار و خائن هست اینکه داستان بنی بشر است تا بوده و خواهد بود.
.... اگر این مجاهدت کلمه آزمایش شده ایستادگی است در دهه های مختلف و مخصوصا در این یک دهه اشرف زبان حال این است که من چه در اشرف و چه در زندان آزادی و چه در زندان اوین و چه در هر کجای جهان اشرفی و اشرف نشان هستم و خواهم بود فقط همین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر