ولیفقیه قصد دارد با شیوه گرفتن امتحان از کاندیداهای خبرگان، توسط شورای نگهبان مانع دستیابی باند رفسنجانی روحانی به خبرگان شود. روشن است که بهکار گرفتن این شیوه بهظاهر غیرسیاسی و تخصصی، ناشی از ضعف و بیجربزگی ولیفقیه است که نمیخواهد و نمیتواند خیلی علنی دست به حذف و تصفیه بزند. اگرچه خامنهای این شیوه را در دورههای قبلی هم بهکار گرفته، اما این بار بهدلیل تعادل قوای موجود درون رژیم، مشکلات و محذورهای بیشتری دارد. از جمله این که:
کاندیداها به آسانی زیر بار این امتحان نمیروند و آن را توهین و تحقیر تلقی میکنند؛ چرا که خودشان را بالاتر از ممتحنین که فقهای شورای نگهبان هستند، میدانند. علاوه بر آن ملاک و معیار سنجش و قضاوت چیست و کیست؟ از مهمترین افرادی که تا کنون حاضر به تندادن و پذیرش این شیوه نشدهاند، حسن خمینی، نوه دجال است که بنا بهنوشته یکی از رسانههای حکومتی (بولتن نیوز -۱۱/۹/۹۴) «او اگرچه برای شرکت در انتخابات خبرگان مصمم است اما تا این لحظه هنوز نپذیرفته که برای تأیید اجتهاد خود، در امتحانات شورای نگهبان شرکت کند».
این شیوه، خامنهای را در برابر همه این آخوندها و حتی مراجع قرار میدهد، چرا که وقتی فردی در این امتحان رد میشود، علاوه بر خود او، مرجعی که جواز اجتهاد او را صادر کرده نیز زیر علامت سؤال میرود.
یک محذور دیگر خامنهای این است که با این شیوه، حذف رفسنجانی و همه کسانی که در دوره کنونی خبرگان حضور دارند، ناممکن یا بسیار دشوار است. چون مسخره است از کسی که هماکنون در خبرگان حضور دارد و بسیاری از آنها بیش از یک دوره عضو خبرگان بودهاند، امتحان گرفت و سپس ردشان کرد و در این صورت کل خبرگان زیر سؤال میرود که چگونه این اعضا که فاقد صلاحیت و سواد لازم بودهاند، در دوره یا دورههای قبلی وارد خبرگان شدهاند؟!
مشخص است که باند رفسنجانی روحانی بهشدت با این طرح مخالفند و سعی میکنند که همه کاندیداها و مراجع را علیه آن برانگیزند و با خود همراه کنند. این، در واقع فرصتی برای رفسنجانی است تا جبهه خودش در برابر خامنهای را تقویت کند و گسترش دهد. همان منبع خبری (بولتن نیوز) از شروع رایزنیهای رفسنجانی با مراجع قم خبر داده و خاطرنشان کرده است که «رفسنجانی تلاش دارد برخی مراجع تقلید را متقاعد کند، اجتهاد برخی نامزدهای مورد حمایت جریان میانهرو را که شورای نگهبان حاضر به تأیید اجتهاد آنها بدون آزمون کتبی و شفاهی نیست را تأیید کنند».
علاوه بر این، باند رفسنجانی روحانی از یک سو همچنان با نظارت استصوابی شورای نگهبان مخالفت میکنند و آن را غیرقانونی میدانند؛ از سوی دیگر بحث پولهای کثیف را که توسط کاندیداها در تبلیغات انتخاباتی خرج میشود، علیه باند ولیفقیه و کاندیداهایش گهگاه فعال میکنند. در همین رابطه ماه گذشته دولت روحانی «لایحه شفافسازی منابع مالی و هزینههای انتخاباتی داوطلبان» را با قید فوریت به مجلس فرستاد، اما مجلس فوریت آن را رد کرد، اما خود طرح همچنان در دستور کار است و دو باند سعی میکنند از آن بهعنوان یک حربة تبلیغاتی علیه باند رقیب استفاده کنند.
به هر حال نقطه کانونی این جنگ و جدالها، بر شورای نگهبان متمرکز است چون این نهاد، مؤثرترین ابزار دست ولیفقیه برای قلع و قمع باند رقیب است؛ اما بهکارگیری بیمحابای آن هم ساده نیست و میتواند پیامدهای خطرناکی برای ولیفقیه و تمامیت نظام در پی داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر