ایران امروز در نقطهای ایستاده که دیگر نمیتوان آن را با واژههایی مانند «بحران»، «چالش» یا «اختلاف سیاسی» توصیف کرد. موضوع، بسیار عمیقتر و بنیادینتر است:
نبرد نهایی میان آزادی و استبداد.
«صورت مسئلهٔ ایران» سالهاست ثابت مانده؛ نه تحتتأثیر موجهای مقطعی، و نه وابسته به تغییرات ظاهری در سیاست و اقتصاد. این صورت مسئله روشن است و یکطرفه:
نفی حاکمیت ولایت فقیه از سوی اکثریت مردم.
این خواست جمعی نه زادهٔ هیجانهای مقطعی است و نه محصول بحرانهای گذرا. ریشهٔ آن در تجربهٔ تاریخی مردم، در حافظهٔ سرکوبشدهٔ نسلها و در آگاهی اجتماعی انباشتهشده طی چهار دهه است. همین آگاهی، نقطهای است که هیچ عملیات روانی، رسانهسازی یا بحرانسازی امنیتی قادر به محو آن نیست.
حاکمیت تصور کرده که با فشار اقتصادی، با تورم افسارگسیخته، با کوچککردن سفرهها و تحمیل فقر میتواند ستون فقرات جامعه را خم کند. اما جامعهٔ ایران برخلاف انتظار آنها، نهتنها تسلیم نشده، که این فشار را به سطح بالاتری از تحلیل سیاسی تبدیل کرده است. امروز مردم نه فقط قربانی بحراناند، بلکه تحلیلگران دقیق آنند؛ میدانند بحرانها از کجا آغاز میشود و به سود چه کسانی است.
همین شناخت جمعی است که اتاق فکر نظام هیچگاه نتوانسته تغییرش دهد.
در دانشگاهها نیز تلاش برای خفهکردن تاریخ و هویت دانشجویی ادامه دارد: دانشگاه، از مرکز نقد و آزادی، به محیطی پادگانی و خاموش بدل شده است. اما تجربهٔ دههها نشان میدهد که دانشگاه، دیر یا زود، به اولین نقطهٔ انفجار تبدیل میشود. هر دورهٔ سرکوب، روح آزادیخواهی را در عمق دانشگاه رسوب داده و نیروی خفتهای ساخته که در لحظهٔ مناسب دوباره سر برمیآورد.
در جامعه نیز حکومت از هر ابزاری برای سرگرمکردن مردم به بحرانهای ساختگی استفاده کرده است: از دشمنسازی تا شایعهپراکنی و پروژههای امنیتی. هدف همیشه یکی بوده:
پوشاندن مطالبهٔ اصلی مردم — پایان حاکمیت.
اما این مطالبه از حافظهٔ اجتماعی پاک نشده؛ بلکه میان میلیونها نفر، در سکوت اما پیوسته، به اشتراک گذاشته شده است.
امروز حاکمیت در هر حوزهای که ورود میکند، به دیوار نفی خود میرسد؛ تعارضی که دیگر راهحل ندارد.
آزادی و استبداد در ایران وارد مرحلهٔ نهایی رویارویی شدهاند.
تحولات داخلی حکومت، فشارهای اجتماعی، واقعیتهای اقتصادی و شرایط منطقهای همگی نشانهای واحد دارند:
نظام راه فراری از این نقطهٔ تعیینتکلیف ندارد.
اگر شرطی باقی مانده باشد، در سوی مردم است:
اینکه بپذیرند هزینهٔ جمعیِ پایان این فصل تاریخی را بپردازند و این نبرد ناتمام را به سرانجام برسانند.
آیندهٔ ایران، اکنون در انتظار پیوند و تصمیم جمعیِ مردمی است که سالهاست انتخابشان را کردهاند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر