جاودانگی و درگذشت دکتر محمدعلی شیخی
مسئول کمیسیون دانشگاهها در شورای ملی مقاومت ایران
دکتر محمدعلی شیخی مسئول کمیسیون دانشگاهها در شورای ملی مقاومت ایران در پاریس درگذشت و جاودانه شد. این استاد وارسته مقاومت چندی بود که بهخاطر بیماری در بیمارستان بستری بود.
دکتر شیخی یار و غمخوار همیشگی مجاهدین عضو شورای مدیریت دانشکده فنی دانشگاه تهران از بدو انقلاب ضدسلطنتی تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، از مؤسسین تشکل «استادان متعهد دانشگاهها و مدارس عالی کشور» و از اعضای اولیه شورای ملی مقاومت ایران بود.
خانم رجوی فقدان استاد دکتر محمدعلی شیخی را که یک سرمایهٔ بزرگ علمی و سیاسی از آغاز انقلاب ضدسلطنتی در دانشگاه تهران بود، به جامعه اساتید و دانشگاهیان، و همسنگران او در شورا و تمام مقاومت ایران، به خانواده و بستگان او و بهویژه به مسئول شورا که دکتر شیخی ۵ دهه در تمام فراز و نشیبها و تحولات یار و یاور او بود، تسلیت گفت.
استاد وارسته دکتر محمدعلی شیخی متولد ۱۳۲۵ در تهران که به راستی تا آخرین روز حیات، دلش برای کانونهای شورشی پر میکشید، از اولین روزهای حاکمیت فاشیسم دینی به مخالفت با سیاستهای ارتجاعی این رژیم پرداخت و پشتیبان مستحکم انبوه دانشجویان مبارز و آزادیخواه بهویژه انجمن دانشجویان مسلمان هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
دکتر شیخی در سال ۱۳۴۹ با اخذ رتبه اول در رشته مهندسی معدن با ارائه تز خود در رابطه با تهیه مواد معدنی فوقلیسانس مهندسی معدن گرفت و در فروردین سال ۱۳۵۰ از سوی دانشگاه تهران جهت ادامه تحصیل و اخذ درجه دکترا به انگلستان رفت و در دانشکده متالورژی و تهیه مواد در دانشگاه بیرمنگام به تحصیلاتش ادامه داد.
دکتر شیخی:
بله من، در کنکور سال ۴۴-۴۵ یعنی عملاً مهر ماه ۴۴ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شدم. خوشبختانه بعدها البته فهمیدم خوشبختانه یک تعدادی از هم کلاسیهای ما همکلاسیهای خود من بعدها از میشه گفتش که از کادرهای بسیار بالای سازمان مجاهدین بودند. مثلا آقای مهدی ابریشمچی یا ابراهیم ذاکری کاک صالح و علی میهندوست و اینا ما هم کلاسی بودیم با همدیگه. یعنی هم دوره بودیم. از جمله یکی دیگر از افتخاراتی که نصیب من شد این بود که ما مربی ای داشتیم در رشته شیمی آنالیتیک شیمی تجزیه به اسم آقای مهندس علی اصغر بدیع زادگان که از بنیانگذاران سازمان مجاهدین بود و به اضافه حنیفنژاد و شهید سعید محسن.
دکتر شیخی در سال ۱۳۵۳ با ارائه تز خود درباره «تأثیر نیکل در استخراج مس» فوقلیسانس مهندسی متالورژی استخراجی گرفت. سپس تحصیلات خود را در رشته مهندسی متالورژی صنعتی با تحقیقات در مورد «تأثیر کار مکانیکی بر روی ساختمان کریستالی صفحات مسی و مطالعه تغییرات خواص مکانیکی این نوع صفحات» ادامه داد
من خودم از سال سوم که رفتم رشته معدن سال سه و چهار و پنج دانشکده رو رتبه اول رشته معدن بودم. خوب دوستان دیگهای هم که مال رشتههای دیگه بودن مثلاً رشته شیمی رشته مکانیک رشته برق رشته راه و ساختمان و دانشگاه اون موقع تصمیم گرفته بودش که بورسیه بده به شاگرد اولها از جمله من. که ما بریم به دوره دکترا رو بگذرونیم برگردیم بیا تعهد بدیم که برگردیم بیایم دانشکده تدریس میکنیم. از جمله خودش به من گفت و شاگرد اول رشته شیمی دانشکده ما مهدی ابریشمچی بود بهش گفته بودن ولی چون اون سر و سودای دیگری داشت گفته بودش که من میخوام برم کار بکنم و فلان و از این حرفا و بعد اون نیومدما یازدهم فروردین پنجاه راهی انگلستان شدیم تقریباً میشه گفتش که از مهر و آبان پنجاه، هوادار مجاهدین شدم و در طول مدتی که تا سال پنجاه و هفت که من انگلستان بودم کارهایی که میتونستم بکنم و کمکهایی که میتونستم بکنم از جمله که با شرکت بزرگ زیراکس و اینا آشنا بودم و کار تکثیر جزوات و اینچیزا رو به عهده گرفته بودم و من میرفتم کار میکردم.
دکتر شیخی در اردیبهشت سال ۱۳۵۷ در مهندسی متالورژی صنعتی درجه دکترا گرفت.
دکتر شیخی سریعاً در تیرماه ۱۳۵۷ بهخاطر جنبش انقلابی به ایران بازگشت و بهعنوان استادیار در رشته معدن در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
او در اغلب تظاهرات و تمام فعالیتها در دانشگاه در جریان انقلاب ضدسلطنتی شرکت و نقش پیشتاز داشت.
پس از بازگشایی دانشکده فنی در ۱۵اسفند ۱۳۵۷ دکتر شیخی عضو «کانون مستقل استادان» بهعنوان نماینده گروه مهندسی معدن در شورای مدیریت دانشکده فنی انتخاب گردید و این نمایندگی را تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بهعهده داشت.
علاوه بر این دکتر شیخی بهعنوان نماینده دانشکده فنی در سلسله جلسات تدوین طرح مدیریت دانشگاه تهران شرکت داشت
وی بهعنوان نماینده شورای دانشکده در جلسات ارتباط صنعت معدن با دانشکده فنی که از سوی بنیاد مستضعفان در ابتدای انقلاب تشکیل میشد، شرکت کرد اما از نخستین جلسه با گماشتگان آخوندهای انحصارطلب و غارتگر درگیر شد و تحت پیگرد قرار گرفت.
==============================
ارتباط مستقیم یکشنبه ۲ مهر ۸۵
پس از سرنگونی رژیم ضدسلطنتی به دست خلق قهرمان ایران و روی کار آمدن رژیم خمینی دانشگاه همچنان برای مبارزه خودشون برای آزادی برای بهدست آوردن حقوق دموکراتیک خودشون، اساتید، دانشجویان، کارمندها ادامه میدادند اوایل انقلاب میشه گفت بعد از ۱۴ اسفند ۵۷ که از جمله دانشکده فنی دانشگاه تهران باز شد شوراهایی در دانشگاهها تشکیل شد به اسم هماهنگی که متشکل بود از استادان دانشجویان و کارمندها و اینها بهاصطلاح شوراهای دانشگاهها دست اینها بود که مسائل دانشگاه در حیطه اینها بود خوب رژیم در این شوراها در حداقل ممکن بود هیچگونه کاری رو نمیتونست رژیم در دانشگاهها انجام بده و شوراهای هماهنگی که در دانشگاهها بودند مسلط بودند بر وضع دانشگاهها، یادمون نره کلاسهای تبیین مسعود در دانشگاه صنعتی شریف با حضور بیش از دههزار دانشجو، دههزار مشتاق دانستن اسلام راستین و اینکه سازمان مجاهدین خلق برای اولین بار پس از انقلاب رو در روی مردم رهبر این سازمان چی داره می گه، اینها باعث میشد که رژیم بیش از بیش وحشت پیدا کنه، بنا بر این توطئه انقلاب فرهنگی رو چیدند و اینکه آمدند دانشگاهها رو به خاک و خون کشیدند
حمایت مستمر از مجاهدین و بهویژه دعوت مسعود رجوی به گردهمایی اساتید دانشگاهها در دانشکدههای ادبیات دانشگاه تهران و اقتصاد دانشگاه ملی برای سخنرانی و کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای ملی از جرایم دکتر شیخی بود.
دکتر شیخی در ایجاد تشکل استادن هوادار مجاهدین در سال۱۳۵۹ در بحبوحهٔ حملات چماقداران و تشدید سرکوبگریهای خمینی نقش برجستهیی داشت.
دکتر شیخی پس از کودتای سیاه ضدفرهنگی خمینی در اردیبهشت ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاهها به برگزاری گردهمایی نیروهای مترقی و روشنفکران علیه این کودتا و انتشار جزواتی به نام «گزارش به خلق» مبادرت کرد که تا سالگرد تعطیل دانشگاهها ادامه داشت. این جزوات بیانگر جنایتها و خیانتهای رژیم خمینی در رابطه با دانشگاههای ایران بود و باعث تعقیب او گردید.
استاد شورشگر از آن پس ناگزیر به زندگی مخفی روی آورد و سپس مخفیانه از ایران خارج شد و به شورای ملی مقاومت پیوست و در تصویب تمام مصوبات و اسناد شورا به مدت ۴۴ سال فعال و پیشقدم بود.
دکتر شیخی در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ همراه با ملیپوش فوتبال ایران حسن نایب آقا نمایندگی شورای ملی مقاومت در یونان را برعهده داشت.
دکتر شیخی در سال ۱۳۶۶ با شمار دیگری از پناهندگان ایرانی، در یک معامله کثیف با رژیم خمینی، از فرانسه به گابن تبعید شد و پس از یک اعتصاب غذای ۴۲ روزه دولت شیراک ناگزیر از بازگرداندن آنها به فرانسه گردید.
از دکتر شیخی کتابها، مقالهها و تحقیقات مختلفی مانند کارنامه ۲۰ ساله رژیم آخوندها در دانشگاهها و کارنامه خاتمی در دانشگاه. به جای مانده است.
او در یکی از مقالاتش در ویژهنامهٔ شورای ملی مقاومت ایران در تیر ۱۳۷۷ نوشت:
«در فردای ۳۰خرداد۶۰ دو راه بیشتر پیش پا نبود، یا تسلیم بسان حزب توده در فردای ۲۸مرداد۳۲، که باز هم همین حزب و گروههای مشابه بعد از ۳۰خرداد۶۰، در پیش گرفتند یا مقاومت مسلحانه و رودررویی با رژیم. سازمان مجاهدین و در پی آن شورای ملی مقاومت راه دوم را برگزیدند.
در برابر استبداد عریان چارهیی جز ایستادگی و مقابله نبود.
از روز نخست، شورا برای پذیرش نیروها و شخصیتها تنها بر یک مرزبندی پای میفشرد که آنهم مرزبندی کاملاً مشخص «نه شاه و نه خمینی» بود.
تاریخ ۱۷ساله شورا بیانگر واقعیت غیرقابل انکار دیگری نیز هست که کمتر به آن پرداخته شده است و آن نقش بلاجایگزین مسئول شورای ملی مقاومت یعنی آقای مسعود رجوی است. بهجرأت میتوان گفت ـو این را تمامی اعضای شورای ملی مقاومت معترفندـ که اگر شورای ملی مقاومت چنین مسئولی نداشت در این تندبادهای سهمگین از میان رفته بود»
دکتر شیخی در جلسات شورای ملی مقاومت همیشه فعال بود و در پیشبرد بحثها و تصمیمگیری نقش برجستهیی داشت. بهویژه در مورد اداره و پیشبرد امور شورای ملی مقاومت و گامهای عملی در مسیر سرنگونی نظام ننگین ولایت فقیه همیشه حرف و سخن نو داشت:
==============================
اجلاس میاندورهای شورا -دکتر شیخی- ۹۱۰۴۲۰
یک نکته را میخواستم بگویم اینکه ما امروز در آستانه شصتمین سال قیام سی تیر هستیم در سال ۳۱ و امسال سال ۹۱ هستش و آن چیزی که در سی تیر ۳۱ اتفاق افتاد آن چیزی نبود بازگرداندن قدرت مردم به خود مردم و تحت رهبری محمد مصدق و اتفاقاً همین نقطه آغازین بودش که مسئول شورای ملی مقاومت هم روز تأسیس شورای ملی مقاومت را هم روز سی تیر گذاشتش روزی که بهمناسبت آن بایستی قدرت جامعه به مردم برگردد و کانالش هم شورای ملی مقاومت
. بهرغم همه تشبثاتی که علیه این مقاومت صورت گرفته این مقاومت تا به امروز آمده است و طبیعی است که همین گفته آخر بیژن بهعنوان تشکیلات عنصر محکم رهبری بر فراز تشکیلات ولی من دلم میخواهد این نکته را بگویم که ما هر چه امروز داریم
این یک خالقی داشته و یک آرشتیکتی داشته. لازم میدانم بهش بگویم که هر کجا هست خدایا سلامت دارش
اجلاس میاندورهای شورا ـ ۹۳۰۴۱۷
در دنیا در مقابل رژیم خمینی تنها حرفی که پیاده میشود گفته میشود و عملی میشود موضعگیریهای شورای ملی مقاومت موضعگیریهای مقاومت موضعگیریهای مجاهدین و در رأس همه آنها موضعگیریهای خود برادر و شخص خانم رجوی هستند و ما افتخار میکنیم بهرغم تمام جنایتهایی که علیه این مقاومت کردند ما توانستیم و انشاالله هم از این به بعد هم بتوانیم ادامه دهیم که سر بلند در راه آن هدفی که سی و سه سال پیش در آستانهٔ سی و چهارمین سالش هستیم مسعود شورا را برقرار کرد به اهداف این شورا برسیم که همان آزادی و دموکراسی برای مردم ایران هستش
اجلاس میاندورهیی شورا ـ ۹۷۱۲۰۱
نکته دیگری که میخواستم بگم
این فعالیتهای کانونهای شورشی است ما هنوز لااقل تا آنجاییکه نشان میدهند توی سیمای آزادی میبینیم که فعالیتهایشان را بهطوریکه من شنیدم رژیم امسال از ترس همین کانونهای شورشی آتش زدن بنرها خیلی از بنرهایی که قرار بود برای ۲۲ بهمن و برای خامنهای و خمینی و کی و کی و کی اینها بزنند از ترس آتش زدن آنها خلاصه جا زدند.
اجلاس میاندورهیی شورا ـ۱۴۰۳۰۶
ودر این کهکشان آمده بودند خود داستان دیگری است. من شخصاً به همه این کار و این همه فعالیت در عین امنیت بینظیر و مهماننوازی بسیار از همه به خود میبالم که عضوی از این مقاومت غرقه به خون هستم و بهویژه افتخار میکنم به مسعود که در روز 6شهریور سال ۷۲آن پیشنهاد غرورآفرین را داد و خواهر مریم را بهعنوان رئیسجمهور منتخب شورا برای دوران انتقال حاکمیت برای مردم ایران، شورا تصویب نمود.
پرداختن به مایه اصلی این مقاومت یعنی کانونهای شورشی خود بحث جداگانهیی را میطلبد و اگر از کانونها نگوییم بهقول یک مثال ایرانی بیمایه فطیر است. این کانونهای شورشی هستند که مبنا و اساس این کهکشان و دیگر فعالیتهای مقاومت غرقه به خونند. رشد کیفی و کمی فعالیتهای کانونها که در سال ۱۴۰۰ تعداد آنها به هزار فعالیت میرسید؛ در ۱۴۰۱به ۵هزار در ۴۰۲به ۱۰هزار و امسال به ۲۰هزاررسید و حتی پس از کهکشان و انتخابات رژیم فرتوت خامنهای فعالیتهای آنان در حمایت از کهکشان و بر علیه انتخابات در هر دو مرحله از سرزندگی این فعالیتها سخن دارد. چه افتخاری بیش از اینکه مسعود مبدع این کانونها بود
اجلاس شورای ملی مقاومت ۱۴۰۴۰۶۲۶
گرچه سازمان مجاهدین خلق در ۱۵ شهریور ۴۴ بهدست محمد حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان پایهگذاری شد ولی متأسفانه در ۴ خرداد ۵۱ این سه یار راهگشای مقاومت بزرگ و شصت ساله توسط رژیم جنایتکار شاه بهشهادت رسیدند و از آن پس بهگفته عباس داوری و بهنقل از سعید محسن هدایت سازمانٍ به دست پرتوان مسعود تداوم یافت و در اینجا بایستی دکتر کاظم را تا بینهایت شکرگذار بود که با همت او مسعود از اعدام نجات یافت. این تاریخ ۵۳ ساله از فردای ۴ خرداد تا به امروز نشان داد که اولاً سخن سعید محسن چه بهجا بود، و در ثانی اگر مسعود زنده نمیماند، ما حتماً به این شکوه و عظمتی که هستیم نمیرسیدیم، نخستین بروز این هدایت مسعود در مصاف با اپورتونیستهای چپنما بود که با انتشار بیانیه ۱۲ مادهای مرزهای این مبارزه را بهخوبی نشان داد.
همچنان که بعد از انقلاب ضدسلطنتی و آمدن خمینی این سارق رهبری انقلاب بهخوبی نشان داد که خطر عملکرد اپورتونیستها در چه سوئی بود. با انقلاب ضدسلطنتی، دوران فاز دو سال و پنج ماهه سیاسی بهخوبی اثبات کرد که راه مجاهدین در این دوران چقدر درست و با شناخت ماهیت خمینی تطابق داشت، در این دوران تشکیل میلیشیای مجاهدین در سوم آذر ۵۸ که بعدها بهمثابه تشکیل ارتش آزادیبخش، ما را به جایی رساند که عملیات ارتش آزادیبخش و بهخصوص فروغ جاویدان که یک سال پس از تشکیل ارتش شروع شد چقدر راهگشا بود و بیمهنامه حضور این ارتش و مجاهدین بود، در این رابطه بایستی بیان کرد که مسعود در مجموع عملیات و راهبردهای سازمان خود یک فروغ جاویدان است.
انقلاب ایدئولوژیک سال ۶۴ که بزرگترین دستاورد سازمان و مسعود و مریم بود، خود جهشی در سازمانٍ ایجاد کرد که امروز هر چه داریم از آن انقلاب ایدئولوژیک است و تداوم آن. از دیگر دستآوردهای مسعود بایستی شورای ملی مقاومت ایران را گفت که امروز بهجرأت میتوان گفت که تنها آلترناتیو رژیم خیانتکار خمینی و خامنهای دجال است. از بیان دستآوردهای شورا میگذرم، ولی این نکته را ضروری میدانم و آن اینکه انتخاب خانم رجوی بهمثابه رئیسجمهور برگزیده مقاومت در دوران گذار امروز نه تنها مجاهدین، هوادارانشان، اعضای شورا بلکه تمامی سیاستمداران دنیا اذعان دارند که این انتخاب چقدر شایسته و بهجا بود، دستآوردهای مسعود آنقدر زیاد است که در این کم نمیگنجد. از انتخاب خواهر مریم بهعنوان همردیف رهبری و دستآوردهای بعد از آن از جمله مسئولان سازمان مجاهدین که هر یک خود بینهای از این انتخاب دارند و بیجهت نیست که همه هواداران یک دل و یک زبان میگویند”خلق جهان بداند، مسعود رهبر ماست. “ و نکته آخر که لازم است بگویم تشکیل کانونهای شورشی بهمثابه بخشی از ارتش آزادیبخش است که همین جمله را بگویم که بهرغم سرکوب و خفقان بیشتر و بیشتر رژیم، این رژیم است که از آنها ترس و واهمه دارد و به حق هم حضور آنان و جوانان و زنان داخل کشور هستند که با بقیه افراد ملت، این رژیم را سرنگون خواهند کرد. متشکرم.
با یاد استاد وارسته دکتر محمدعلی شیخی
برادر: بفرمایید آقای دکتر
شیخی: آقای رجوی ضمن ۱۶ سال گذشته که بر تاریخ این شورا گذشته و بر مقاومت جلسات و اجلاسهای بسیار باشکوه و بهاصطلاح پر دردسر از یکطرف با شکوه از یکطرف پرنتیجه از یکطرف دیگه بوده ولی من فکر میکنم که ضمن تشکر از لطفی که شما دارید نسبت به سازمانها بهخصوص به من و شخصاً به من، من واقعاً شرمنده هستم و اینرا جز لطف بیکران شما در مورد خودم چیز دیگهای احساس نمیکنم.
شیخی در مراسم آزادی گروگانهای اشرف- ۱۳۸۸
یکی اینها میبینند که اشرف و اشرفیان با پایداری خودشان به آنچه که همه فکر میکردند ناشدنی است رسیدند این بشارتی است برای آنها برای دانشجویان برای جوانان برای دانشگاهیان برای معلمین
و آن چه که در سی تیر ۳۱ اتفاق افتاد چیزی نبود جز بازگرداندن قدرت مردم به خود مردم تحت رهبری محمد مصدق
شیخی: مسعود شورا را بنابرکرد به اهداف این شورا برسیم که آزادی و دموکراسی برای مردم ایران هست
شیخی: ایران و با گرامیداشت سالروز ۱۶ آذر روز مبارزه دانشجویان بر علیه رژیم ددمنش شاه
مراسم یادبود شهیدان لیبرتی – آبان ۱۳۹۵
شیخی: انشاءالله که با هدایت و رهبری مسئول بالای اینها که خود برادر باشه
نشاندهنده این است که چقدر پیگیرانه دنبال این امر سرنگونی هستند بهویژه در رابطه با کانونهای شورشی
شیخی : امیدهایی که مردم به این قیام دارند به این انقلاب دارند نشون دهنده این هستش که خواست همگی مردم خواست همگی ملت ایران در محو و نابودی این رژیم جنایتکاری است که چهل ساله خون مردم رو به شیشه گرفته
شورا – مرداد ۱۴۰۰
دکتر شیخی: و از طرف دیگر تنها امید و آرزوی مردم ایران برای رهایی از دست رژیم ضدبشری خمینی است
خواهر مریم: با سلام و هزاران درود بر آقای دکتر شیخی بسیار خوشحالم که دیدمتون مجدداً و نمیتونم شما رو ببینم و نگم که جای مصی چگونه سبز و خرم است و من در عید بر مزار اون حضور خودتون و سارا و مریم آمیتیس عزیز دیدم که چگونه که او تکثیر شده و بر عزم جزم این خانواده برای نبرد بیشتر و پایداری بیشتر خودشو نشون میده
سالگرد انقلاب ضدسلطنتی – بهمن ۱۴۰۲
دکتر شیخی: اشرف رجوی الگوی زن رها ی ایرانی که راه رشد و تعالی زن ایرانی را در برابر دیدگان همگان قرارداد
اجلاس شورا – اسفند ۱۴۰۲
دکتر شیخی: امروزه به هر گوشهیی می نگری این جوانان مجاهد هستند که سکان عملیات و کارکردهای سازمان را به عهده دارند
خواهر مریم: بادرود به شما آقای شیخی که اینقدر نکته سنج همه این نسل جدید را پیگیری میکنید و هر کدام که اضافه می شوند خوشحال می شیم ما هم که آمیتیس آمد خیلی خوشحال شدیم
شیخی: خیلی ممنون متشکرم مرسی.
اجلاس شورا- شهریور۱۴۰۳
دکتر شیخی: بدون میلیشیا بدون کانونهای شورشی و لذا بدون آلترناتیو خلق ما نمیتوانست به خواستهای صد و بیست ساله مبارزه علیه شاه و شیخ برسد و دور نیست که کانونهای شورشی با کمک ملت ایران طومار این رژیم ددمنش را به زباله تاریخ خواهند سپرد
پیام تسلیت خانم مریم رجوی
زندگی و مبارزه دکتر شیخی یار و یاور دیرین مسعود و از نخستین اعضای شورای ملی مقاومت، چه در دوران ستمشاهی و چه در مبارزه ضدارتجاعی و سرکوب خمینی و چه در مقاومت انقلابی پس از ۳۰ خرداد، شاخصی از ایستادگی و مقاومت دانشگاه و دانشگاهیان ایران در برابر دیکتاتوری است.
به روح پرفتوحش درود که با شجاعت تمام در برابر فاجعهآفرینی خونین خمینی در دانشگاههای ایران تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» به مخالفت برخاست و در دفاع از سنگر آزادی گروه «استادان متعهد دانشگاهها و مدارس عالی» را تأسیس کرد.
دکتر شیخی با مرزبندیهای قاطع و روشن در برابر شیخ و شاه و در مقابله با عوامل و مزدوران رژیم و خیانتکاران، مواضعی سازشناپذیر داشت و نوشتهها و سخنان او در جلسات شورا درخشان و روشنگر است.
فقدان دکترشیخی دریغانگیز است اما راه و رسم مبارزاتی و تأکیدات او بر مرزبندی با شاه و شیخ و تعهد این استاد وارسته و متعهد بهویژه برای دانشجویان و دانشگاهیان، زنده و اثرگذار و چراغ راهنماست.
راستی که دکتر محمدعلی شیخی صدای خاموشی ناپذیر اعتراض و آزادیخواهی دانشگاهیان در دهههای گذشته بود. او مدافع خستگیناپذیر آزادی آکادمیک و حقوقدانشجویان و اساتید و نماینده خواستهای پیشرو متفکران و دانشپژوهان ایران برای آزادی دانشگاههای کشور از زنجیرهای ارتجاع و استبداد دینی بود.
فقدان دریغ انگیز او را به مسئول شورای ملی مقاومت ایران و به همسنگران او در این شورا و مخصوصاً به یاران اشرفنشان و کانونهای شورشی تسلیت میگویم و با فرزندان گرامیاش صمیمانه همدردی میکنم.
بیتردید دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور که چنین استاد والایی از میانشان برخاست، راه او را تا به زیر کشیدن رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و دموکراسی در ایران ادامه خواهند داد.
مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
خواهر مجاهد زهرا مریخی
دکتر شیخی صدای اعتراض خاموشیناپذیر جامعه علمی ایران علیه به بند کشیده شدن آموزش عالی ایران توسط استبداد دینی بود. پژواک صدای او در دانشگاههای بهپاخاسته ایران ادامه خواهد یافت؛ تا روزی که ارتجاع و جهل و تاریکی حاکم مغلوب نیروی دانش و آزادی شود. نام دکتر شیخی پیشتازی در ایستادگی شجاعانه در برابر کودتای ضدفرهنگی خمینی در دانشگاهها، و نیز پایداری در شورای ملی مقاومت در برابر فاشیسم دینی و مبارزه پیگیر برای آزادی و حقوق دموکراتیک دانشجویان و استادان ایران شناخته میشود. این نام برای همیشه بر تارک مبارزات دانشگاهیان ایران خواهد درخشید.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر