انسان در متن تجربه هایش خلق و آبدیده می شود. تجربه هایی که لحظه به لحظه‌ی زندگی هر فرد را تشکیل می دهد. روح و ذهن آدمی در کوران شکست و پیروزی‌ها آبدیده می شود. همین فراز و فرودها انسان را به سمت انتخابهای بزرگ سوق می دهد.
در ایران و تحت حاکمیت منحوس ولایت فقیه، آن کس که مبارزه تمام عیار با ارتجاع را رها می کند تا سر در گریبان فروبرده و به زندگی معمول خویش بپردازد، ارتجاع هار و وحشی او را رها نخواهد کرد.
دیکتاتوری دینی حاکم بر جامعه ما، در پی انسانهایی ناامید و درخود فرورفته است که از خویشتن خویش تهی باشند.
و بی دلیل نیست که جلادان حاکم بر کشورمان، پیشتازان آزادی و رهایی ایران و ایرانی را با داغ و درفش پاداش می دهند، و برای نابود کردن پشت جبهه مقاومت به ترویج اعتیاد و یأس و دلمردگی و نمیتوان و نباید در میان نسل جوان می پردازند.
نخستین قدم برای شکست دادن ارتجاع، در درون هر کس برداشته می شود. برای ورود به تجربه بزرگ مبارزه برای آزادی، باید دلی دریایی داشت و قلب و ضمیر خود را به توفانهای مسیر مبارزه سپرد و برای پرداختن هزینه این مبارزه سنگین اما پرشکوه از همه چیز خود باید گذشت.
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران می گوید: آزایخواه واقعی کیست؟
از زبان خود او بشنویم:
«ببینید حرف زدن از استقلال و آزادی خیلی ساده است اما پرداخت تاوانش خیلی سخت است معروفه که اشیا رو به ضدشون می شناسند این یک شناخت عمیقه پس آزادیخواه واقعی را از کجا می شود شناخت از نوع رابطه ای که با انواع آزادی ها تنظیم می کند اما اگر بایستید و مقاومت کنید علاوه بر همه کشته ها و اسرایی که داده اید اونوقت دهها و صدها مارک از توتالیتر و انحصار طلب گرفته تا غیردموکراتیک و وابسته و امثالهم بایستی که نوش جان کنید. شگفتا... چه کسی بود که از کاندیداتوری ریاست جمهوری رژیم خمینی بخاطر بایکوت ولایت فقیه گذشت؟ چه کسی پرچم مرگ بر خمینی برافراشت؟ وقتی که بقیه هنوز به خط به اصطلاح ضدامپریالیستی امام چشم دوخته بودند. چه کسی در هر کجای این کشور و این میهن از تهران تا اقصی نقاط کردستان وقتی حقی از کسی سلب می شد پرچم حق طلبی برمی افراشت. از زنهایی که می خواستند آنها را به زور وادار به حجاب اجباری بکنند تا اقلیت های مذهبی. وقتی خمینی علیه مطبوعات تاخت و تازش رو شروع کرد چه کسی سینه سپر کرد؟ چه کسی به دفاع از حقوق زنان پرداخت. به هر حال در مقابل همه حمله ها و هجومها و طعن و لعن ها و نیش و خنجرها، ما گوشمان بدهکار نبود. همه چیز را به جون خریدیم.... پس آزادیخواه واقعی رو از کجا می شود شناخت».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر