اسماعیل شوشتری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: آخوند، هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت: اسماعیل شوشتری یکی از اعضای «هیأت مرگ» در قتلعام زندانیان سیاسی در سال67 در تهران بود. او نقش بسیار تعیینکننده در این نسلکشی برعهده داشت. شوشتری بهعنوان رئیس سازمان زندانهای کشور (طی چند سال) مستقیماً مسئول اجرای هزاران اعدام، شکنجه و تجاوز به زندانیان بوده است. او سیاست بهاصطلاح تربیتی زندانها را تدوین کرد. شیوه نگهداری از قبیل بهاصطلاح کارآموزی و در واقع بیگاری از زندانیان در زندانها رواج داد.
سوابق شغلی:
قاضی دادستانی کل انقلاب مرکز 1358 تا 1359
نماینده شیروان در مجلس شورا 1360 تا 1367
رئیس سازمان زندانها و اقدامهای تأمینی و ترتیبی کشور 1367 تا 1368
وزیر دادگستری 1368
حسینعلی نیری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: آخوند، حاکم شرع، قاضی، هیأت مرگ
سایر مشخصات: نام پدر وی شیخ هادی است. وی از شاگردان حوزوی گلپایگانی بود، خمینی برای وادار کردن مراجع در برابر جنایت از شاگران آنها برای اعمال جنایتکارانه استفاده میکرد
سابقه و پروسه جنایت:
حسینعلی نیری متولد ۱۳۳۵، همزمان با پیروزی انقلاب یکی از طلاب مدرسه حقانی بود. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علی قدوسی دادستان کل رژیم در سال 1359 به توصیه آخوند بهشتی که در آن زمان رئیس شورای عالی قضایی بود، نیّری را وارد دستگاه قضایی! کرد. به این ترتیب نیّری همزمان با ورود لاجوردی بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی مرکز، بهعنوان حاکم شرع یکی از شعبات دادگاه! انقلاب اسلامی! وارد اوین شد. هنگام ورود نیّری به اوین ریاست «حکام شرع»! بر عهده آخوند جنایتکار محمدی گیلانی بود. نیّری از همان ابتدا رابطه بسیار نزدیکی با آخوند جنایتکار گیلانی داشت. گیلانی در سال 1362 به پاس جنایتهایش در کشتار و اعدام بهترین فرزندان خلق و از جمله دو فرزند مجاهدش، ارتقاء درجه یافت و به عضویت شورای نگهبان درآمد! با رفتن گیلانی از اوین آخوند نیّری با فرمان شخص خمینی بهرغم سن کم! بهریاست حکام شرع اوین منصوب و جانشین گیلانی گردید.
بهدلیل کارنامه سراسر جنایت این عنصر پلید خمینی در مرداد 1367 طی حکمی آخوند نیری را به ریاست «هیأت مرگ» منصوب کرد! نیّری از عناصر کلیدی قتلعام1367 بود و نقش جدی در گسترش و بسط جنایت داشت تا جاییکه به اعتراض مستقیم منتظری توجهی نکرده و در پی اعدام بیشتر زندانیان بود. در خاطرات منتظری درباره نیری چنین آمده است: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید، آقای نیری گفت ما تا الآن هفتصد و پنجاه نفر را در تهران اعدام کردهایم، دویست نفر را هم بهعنوان سر موضع از بقیه جدا کردهایم کلک اینها را هم بکنیم، بعد“... وی پس از قتلعام در موضع معاون قضایی دیوان عالی کشور ارتقاء مقام یافت. نیری بهعنوان حاکم شرع و قاضی دادگاههای انقلاب، همواره مسئولیتهای حساس و کلیدی در دادگاهها داشت و طی دو دهه گذشته، دستور اعدام هزاران مخالف و زندانی سیاسی را صادر کرده است.
مرتضی اشراقی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: دادستان، هیأت مرگ
رد و آدرس: دفتر وکالت: تهران، خیابان ویلا، سپند شرقی، پلاک 73، طبقه سوم، شماره تلفن 88912715
سایر مشخصات: وی متولد گلپایگان در دانشسرای گلپایگان تحصیل کرد و سپس در رشته حقوق تحصیلات خودش را ادامه داد
سابقه و پروسه جنایت:
مرتضی اشراقی یکی از اعضای هیأت سهنفره مرگ در زندان اوین و گوهردشت بود. در اوایل دهه 1360 دادستان اصفهان شد و در سال1365 به سمت دادستانی تهران رسید. در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال1367 یکی از اعضای هیأت سه نفره مرگ بود، که در حکم خمینی از وی نامبرده شده است. بعد از قتلعام زندانیان سیاسی در سال67 او بههمراه نیری همچنین نماینده وزارت اطلاعات مجاهدانی را که قصد پیوستن به سازمان و خروج از کشور را داشتند در محل کمیته مشترک (ساواک و شهربانی) مستقلاً محاکمه و بعضاً در همان محل اعدام میکردند! از جمله این مجاهدان میتوان از: بهنام مجدآبادی، سیامک طوبایی، حسن افتخارجو، جواد تقوی قهی، غلامرضا پوراقبال، محمود خدابندهلویی نام برد
اشراقی بعد از قتلعام سال67 بهریاست شعبه دیوان عالی کشور رسید و این سمت را تا سال1390 برعهده داشت.
ابراهیم رئیسی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: آخوند، هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت:
ابراهیم رئیسی جانشین دادستان تهران، عضو تأثیرگذار هیأت مرگ در زندانهای اوین و گوهردشت و مسئول اعدام دهها هزار زندانی سیاسی است. وی رئیس دادگاه انقلاب تهران برای گروههای سیاسی بود. او در دستگیریها، شکنجه و اعدام اعضاء و هواداران گروههای سیاسی بهخصوص مجاهدین بسیار فعال بوده است.
ابراهیم رئیسی از اوایل دهه60 جانشین دادستان تهران بوده و در جریان قتلعام1367 با همین منصب عضو ثابت هیأت مرگ بوده است.
منتظری در خاطرات خود از ابرهیم رئیسی بهعنوان یکی از اعضاء هیأت مرگ یاد کرده و میگوید: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید“.
مجتبی حلوایی عسگر
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران -اوین
حرفه در قتلعام: شکنجهگر
سابقه و پروسه جنایت:
مجتبی حلوایی معاونت انتظامی اوین را برعهده داشت. او از نفرات اصلی اجرا کننده اعدامها ابتدای دهه 60 بود. وی از عناصر فعال باند لاجوردی از همان ابتدای سال 60 میباشد که در دستگیری شکنجه و اعدام هزاران تن از بهترین فرزندان خلق شرکت فعال داشته است. او از نزدیکان لاجوردی در زندان بود. در جریان قتلعام نقش اصلی را در انتخاب زندانیان برای بردن به دادگاه و اعدام داشت و در این زمینه اعمال نفوذ میکرد.
مصطفی پورمحمدی
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران -اوین
حرفه در قتلعام: نماینده وزارت اطلاعات و عضو هیأت 5نفره مرگ
سایرمشخصات: متولد 1338 در شهر قم
مصطفی پورمحمدی در مدرسه حقانی قم تحصیلات حوزوی خود زیر نظر عقب ماندهترین جریانهای ارتجاعی گذراند و اغلب آخوندهای این حوزه جزء جنایتکاران حاکم در ایران شدند. پورمحمدی متاهل و دارای چهار فرزند است.
سابقه و پروسه جنایت:
مصطفی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات و یکی از اعضای هیأت مرگ در زندانهای تهران، اوین و گوهردشت بود. وی در سال 1338 در شهرستان قم به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را در قم، مشهد و تهران به پایان رساند. از سال1358 تا 1365 دادستان رسمی دادگاههای انقلاب در استانهای خوزستان، هرمزگان و خراسان بود. او در اوایل دهه 1360 حاکم شرع بندرعباس بود و صدها نفر توسط او به جوخهی اعدام سپرده شدند. سال 1365 بهعنوان دادستان نظامی دادگاههای انقلاب در غرب کشور فعالیت کرد.
از 1366 تا 1369 پورمحمدی بهعنوان مشاور وزارت اطلاعات بهصورت رسمی مشغول به کار شد. و در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67نماینده وزارت اطلاعات و عضو هیأت 5نفره مرگ در زندان اوین و گوهردشت بود. منتظری در خاطرات خود از مصطفی پورمحمدی بهعنوان یکی از اعضاء هیأت مرگ یاد کرده بود وی در این باره میگوید: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید“.
پور محمدی سال 1369 در وزارت اطلاعات به سمت جانشین وزیر اطلاعات ارتقا یافت. سال 1370 تا 1378 مسئول امور خارجی وزارت بدنام اطلاعات شد. سال 1381 به ریاست امور سیاسی – اجتماعی دفتر خامنهای منصوب شد. پاسدار احمدینژاد در مرداد 1384 پورمحمدی را وزیر کشور کابینه خود کرد. وی در اردیبهشت 1387 از این پست برکنار شد.
مجید ملاجعفر (مجید قدوسی)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: شکنجهگر
رد و آدرس: تهران، میدان خراسان، خیابان شهباز، سرآسیاب دولاب، خیابان ری، کوچه آب منگل
سایرمشخصات: وی متولد سال 1337 در سرآسیاب دولاب بوده است
سابقه و پروسه جنایت:
مجید ملا جعفر (معروف به مجید قدوسی) از جنایتکاران زندان اوین در دهه 60 بود. او متولد تهران و ساکن سرآسیاب دولاب بود. ملاجعفر در یک محیط مذهبی سنتی بزرگ شده و به همین دلیل از همان روزهای اول بعد از سرنگونی رژیم شاه از طریق محمد کچویی که یکی از آشنایان محلی او بود؛ پایش به جوخههای اعدام سران رژیم سابق باز شد. به این ترتیب مجید ملاجعفر در همکاری تنگاتنگ با باند حاکم بر زندان اوین یعنی باند مؤتلفه و دارو دسته لاجوردی قرار گرفت.
مجید ملا جعفر در سال 1359 ریاست بندهای 325 و 311 زندان اوین را برعهده داشت، در همان زمان مجاهد قهرمان سیدمحمدرضا سعادتی در این بند زندانی بود. ملاجعفردر سال 1360 رئیس بندهای موسوم به ”آموزشگاه“ اوین شد. وی در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 از عناصر فعال در این جنایت بزرگ بود. به گفته شاهدان او در قتلعام زندانیان سیاسی در زندان اوین نقش تعیینکننده داشته و در بسیاری موارد به هیأت مرگ در این زمینه مشورت میداده است.
محمد مقیسهای (ناصریان)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: دادیار و جانشین رئیس زندان گوهردشت
رد و آدرس: در سالهای 1370-1375 حوالی میدان امام حسین تهران سکونت داشت
سابقه و پروسه جنایت: در سالهای1360- 1362 بازجوی شعبه 3 اوین بود. در سالهای1365 - 1367 در موضع دادیار زندان گوهردشت منصوب شد. او در این دوران در غیاب رئیس زندان در سال1367 به همراه داوود لشکری اداره زندان گوهردشت را برعهده داشت.
در خلال قتلعام نقش تعیینکننده در انتخاب هیأت مرگ برعهده داشت. بهدلیل کینهتوزی عمیق او نسبت به زندانیان خودش در حلقآویز آنها شرکت میکرد او در راهروی مرگ به زندانیانی که در صف اعدام بودند گفته بود: ”خودم لگد آخر را میزنم ” (منظور هل دادن از روی صندلی زیر چوبهدار) وی همچنین به زندانیان گفته بود: ”برای اینکه سریعتر همه شما را بکشم خودم به پاهایتان آویزان میشوم“ او بود که اسامی اعدامیها را در راهروی مرگ با صدای بلند میخواند و آنها را به حسینیه! برای اجرای حکم اعدام میبرد.
جملاتی از ناصریان در جریان قتلعام خطاب به زندانیان میگفت:
لگد آخر را خودم به سینهات خواهم زد
کاری میکنیم که دیگر نیاز به دارو و درمان نداشته باشید.
بلند شو خبیث، ویزایت صادر شد
وی در راهروی مرگ مرتب این شعار را تکرار میکرد: خمینی عزیزم! بگو تا خون بریزم!
اگر نظر من باشد باید همهی شما را به 'درک' واصل میکردیم؛ برای اینکه در این هفت سال مار خورده و افعی شدهاید او در مقابل سؤال بچهها که پرسیده بودند: آخر به چه جرمی میخواهی ما را اعدام کنی؟ خندیده بود و اذعان کرده بود: مگر دوستانتان را که اعدام کردیم، جرمی مرتکب شده بودند؟
آن اوایل که ما شما را دستگیر کردیم، خیلیهایتان هیچکاره بودید. ما به شما حکمهای 'کیلویی'، ۱۰، ۱۵، ۲۰ سال دادیم برای اینکه نمیدانستیم فردا چه میشود. هدف ما این بود که شما در زندان بمانید تا ما بتوانیم ضد انقلاب را از بین برده و شما را تعیین تکلیف کنیم.
در سال 1370 در دادستانی تهران خیابان معلم مشغول بهکار شده بود و احتمالاً بهعنوان حاکم شرع رژیم کار میکرد.
علی مبشری
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - اوین
حرفه در قتلعام: آخوند، قاضی، عضو ثابت هیأت مرگ
سابقه و پروسه جنایت:
مبشری از حکام شرع اصلی و قدیمی در اوین بوده است. او در ابتدای دهه 60 قاضی شعبه سوم بیدادگاه اوین بود. در قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 عضو ثابت این هیأت و جانشین رئیس هیأت حسینعلی نیری بود.
اکبر کبیری آرانی (فکور)
استان: تهران
شهر و زندان فعالیت: تهران - زندان اوین و زندان گوهردشت
حرفه در قتلعام: شرکت در کشتار و دارزدن زندانیان
سابقه و پروسه جنایت: اکبر کبیری ارانی با نام مستعار 'فکور' یا اکبر کبابی سربازجوی هار و هرزه شعبه بدنام 7 اوین بود. فکور از عوامل اصلی شکنجه و اعدام و تجاوز به زندانیان میباشد.
در سال 1362 – 1363 تحت هیأت اعزامی از تهران، زندانیان استان همدان را در زندان همدان مورد شکنجه و بازجویی قرار داد.
در سال 1364 مدت کوتاهی رئیس زندان گوهردشت بود. از زمستان 1364 تا خرداد 1365 رئیس زندان اوین بود.
وی هرازگاهی با کینه حیوانی و نیت شیطانی به قصد تعدی و تعرض به جسم و جان مجروح 'آزاده طبیب' در نیمههای شب وارد سلول انفرادی او میشده…
وی در قتلعام زندانیان سیاسی نقش فعالی داشت و شخصاً در حلقآویز کردن زندانیان شرکت داشته است.
داوود لشکری
استان: کرج
شهر و زندان فعالیت: تهران و کرج -زندانهای اوین و گوهردشت
حرفه در قتلعام: جانشین رئیس زندان گوهردشت و عضو مشورتی هیأت مرگ در این زندان بوده است
سایرمشخصات: در یکی از اسناد موجود داوود لشکری با نام تقی عادلی خوانده و اسم داوود لشکری را با نام مستعار او عنوان کرده است.
سابقه و پروسه جنایت:
قتلعام 67
پاسدار بندهای زندان گوهردشت در سالهای 1361 – 1363
رئیس امنیت داخلی زندان گوهردشت از سال 1364 – 1367
نماینده رئیس زندان و عضو حاضر در هیأت مرگ در جریان قتلعام 1367
جملات داوود لشکری خطاب به زندانیان:
داوود لشگری: ما هرگز به شما حرامزادهها اجازه نمیدهیم به کلاسهای درس نزدیک بشوید
داوود لشگری: وصیت نامهها یادتان نرود، نترسید وصیت کنید!
توضیحات:
داوود لشکری با مجاهد شهید حسین محبوبی، که در جریان قتلعام در زندان گوهردشت حلقآویز شد، ساکن یک محله در غرب تهران بود و یکدیگر را از قبل از انقلاب ضدسلطنتی میشناختند.
محمد سلیمی
استان: همدان
شهر و زندان فعالیت: همدان، کردستان
حرفه در قتلعام: آخوند، حاکم شرع، هیأت مرگ
رد و آدرس: در سالهای 1370-1375 حوالی میدان امام حسین تهران سکونت داشت.
سایرمشخصات: وی متولد 1333 در روستایی از توابع همدان، تحصیلات حوزوی در مدرسه حقانی (منتظریه) قم
سابقه و پروسه جنایت:
یکی از اعضاء هیأت مرگ قتلعام 1367 در زندان همدان و استانهای مرزی. در سال 1384 دادستان دادگاه ویژه روحانیت شد.
موسوی اردبیلی
علی فلاحیان
محسنی اژه ای
آخوند محسنی اژهای، آخوند مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت حسن روحانی از جمله شکنجهگران و اعضای کمیسیون مرگ در دوران قتلعام زندانیان سیاسی هستند.
محمد محمدی گیلانی
برخی اظهارات آخوند گیلانی: «در کنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنید. بدن مجروح این گونه افراد باغی نباید به بیمارستان برده شود، بلکه باید تمام کشته شوند… کشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز کردن به فضاحت بارترین حالت ممکن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود»
یونسی
علیرضا آوائی
رحمانی
اسدالله لاجوردی
اسدالله لاجوردی و آخوند محمدی گیلانی که حکم اعدام برای دو پسر مجاهد خود داد از اولین دژخیمانی هستند که به اشاره خمینی، احکام شکنجه و اعدام برای جوانان و نوجوانان 13، 14ساله تا پدران و مادران سالخورده و زنان بار دارد صادر کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر