در روزگاری که آلودگی هوای ناشی از مازوتسوزی، نفس کشیدن را دشوار و هر دم را به سوی بیماری و مرگ هدایت کرده است، خاموشی برق بهعنوان گزینهیی ناگزیر جلوه میکند.
انتخاب میان «بد» و «بدتر» ما را دوباره به تفکرات هانا آرنت میکشاند تا به سرشت توتالیتر حاکم بر کشورمان و اصلاحطلبان قلابیاش بیندیشیم.آرنت به ما میآموزد که انتخاب میان «بد» و «بدتر» یک دروغ بزرگ است؛ زیرا وقتی «بد» را برمیگزینید، به بدتر شدن شرایط نیز فرصت دادهاید. جریانهای اصلاحطلب در ایران نیز همواره «بدتر» را برجسته کردهاند تا «بد» معقول بهنظر برسد. در بحران کنونی، قطع برق که بهعنوان راهحل اصلاحطلبان حکومتی مطرح میشود، به نظر میرسد در مقایسه با تنفس در هوای آلوده قابلقبولتر است. مشابه این توجیه را هانا آرنت در مقاله تکاندهندهاش، «مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری»، بررسی کرده بود. کارگزاران فاشیسم بهانه میآورند که عدم مشارکت در حکومت دیکتاتوری اوضاع را وخیمتر میکند، اما آرنت یادآور میشود که «بد» همچنان «بد» است و با انتخاب مکرر «بد» بهجای «بدتر»، شرایط برای «شر واقعی» آماده میشود. او این روش را بخشی از ساز و کار ماشین آدمکشی فاشیستها میدانست.
آشفتهبازار برق
دولت منصوب خامنهای در نیمه پاییز اعلام کرد که برق خانگی را در ساعاتی از شبانهروز در مناطق شهری و روستایی قطع میکند. این خاموشی فعلاً به مدت دو ساعت در روز اعمال میشود و بهانهٔ آن، جلوگیری از مازوتسوزی در نیروگاههای اراک، کرج و اصفهان است.
این ادعا اما چالشبرانگیز شد؛ چرا که ظاهراً قطع برق نه بهدلیل ملاحظات محیطزیستی و پرهیز از آلودگی هوا بلکه علت اصلی آن کاهش قابل ملاحظه ذخایر سوخت نیروگاههای برق است.
وزارت نیرو اعلام کرد که گازوییل تحویلی به نیروگاهها نسبت به سال گذشته حدود ۳۰ درصد کمتر شده و ۶۰ درصد از مخازن سوخت نیروگاهها خالی است. بیشتر برق کشور (بیش از ۹۰ درصد) توسط نیروگاههای حرارتی تولید میشود، و تنها حدود یک درصد از تولید برق کشور سهم نیروگاههای تجدیدپذیر است. کاهش ذخایر سوخت و بهرهوری پایین نیروگاهها، کشور را با چالشی جدی مواجه کرده است. برآورد میشود که کمبود برق در سال ۱۴۰۳ به حدود ۱۸ هزار مگاوات رسیده و رفع آن نیازمند سرمایهگذاری دستکم ۲۰ میلیارد دلاری است. چالش کمبود برق و گاز در شرایطی است که ایران مالک دومین ذخایر بزرگ گاز جهان و چهارمین ذخایر نفت جهان است. با این حال آنقدر درباره کمبود سرمایهگذاری در حوزه انرژی بحث شده است که تمامی ندارد.
روغن ریخته نذر امامزاده شد
روزنامهٔ اعتماد ۲۱آبان نوشت: «بر اساس اعلام وزارت نیرو، ۶۰ درصد ذخایر سوخت نیروگاهها خالی است و عملاً دولت با قطع برق تلاش کرده تا مبارزه با آلودگی هوا را بهنوعی در افکار عمومی توجیه کند. کارشناسان اما هشدار دادهاند که حل بحران آلودگی هوا نیازمند تغییرات ساختاری در حکمرانی و سیاستگذاریهای کلان است و توقف مازوتسوزی بدون زیرساختهای جایگزین، تنها یک شعار خواهد بود»
«بد» و «بدتر» در دو دولت منصوب
تجربه ۴۳سال گذشته نشان میدهد ساختمان ولایتی که خشت اولش با دروغ و فساد و فریبکاری گذاشته شد، هر چه زمان گذشت و بالاتر رفت فسادش بیشتر، غارت و شقاوتش بیشتر شد و هر دولتی هم از راه رسید فاسدتر و بدتر از قبل ظاهر شد. چه کسی فکر میکرد دولتی که با شعار وفاق آمد و پز اصلاحات و عدالت و برابری میداد روی دست جلاد۶۷ بلند شود و فقط آمار اعدامهایش چند برابر رئیس باشد. دولتی که نان و آب و برق را هم از محرومان دریغ کرد.
یورونیوز در شمارهٔ ۲۰آبان نوشت:
«دولت ایران، بهعنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان، پس از سه سال بار دیگر به قطع برق مشترکان خانگی روی آورده است. در دوره ابراهیم رئیسی، دولت ترجیح داد برق صنایع را قطع کند تا از نارضایتی عمومی جلوگیری کند، اما اکنون مجبور به قطعی برق خانگی نیز شده است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر