بعد از مدتها کشوقوس، وعده و وعید و ادعای تشکیل «شورای راهبری» و سازوکار متقن برای تعیین وزرای کابینه، سرانجام لیستی از باندهای جنایت و غارت در دولتهای رئیسی و روحانی بهعنوان «کابینهٔ وفاق» ارائه شد.
این لیست از همان لحظات نخست رسانهیی شدن به کشمکش باندهای قدرت انجامید و دعوای سهمخواهی را وارد مرحله جدید کرد.«کابینهٔ سفارشی و دارای چند باگ»!
تلگرام «تحکیم ملت» با طعنه و تعریض نوشت: «جا دارد این کابینه پیشنهادی را قبل از هر کس مقام معظم رهبری، شریعتمداری، جلیلی، جبلی، و قالیباف، همچنین ائمه جمعه سراسر کشور تبریک بگوییم». این رسانه با سفارشی نامیدن کابینهٔ پزشکیان افزود: «اعضای آن را، قبلاً، از ما بهتران تأیید کردهاند».
محمدحسین کریمیپور، رئیس سابق کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی در شبکه اجتماعی ایکس، از پزشکیان پرسید: «اینکه ظریف و آذری و زارچی را ویترین کنی و خطیب و مومنی و دنیا مالی و کاظمی را وزیر، غش در معامله با مردم نیست، آقای نهجالبلاغه؟!» (جمهوری. ۲۱ مرداد ۱۴۰۳)
حشمتالله فلاحتپیشه نیز در بارهٔ آن گفت: «آنچه که در این کابینه میبینیم نوعی نگاه نوچهگی است و کمتر کسی را در این لیست میبینیم که خودش باشد، اغلب افراد وابسته به یک شخص هستند، حتی وابسته به یک جریان هم نیستند؛ بلکه وابسته به شخص هستند. این افراد شعارهای آقای پزشکیان را عملی نخواهند کرد چرا که از ایشان خط نمیگیرند بلکه از بیرون خط میگیرند» (هممیهن. ۲۲ مرداد ۱۴۰۳).
برخی نیز آن را «کابینهٔ مرعوب» و «کابینهٔ دارای چند باگ»! نامیدند.
نعرهکشی مجلس ارتجاع و استعفای ظریف
تا همینجا که فقط لیست به مجلس ارتجاع ارائه شده، کشمکش باندهای حکومتی رسانههای ذیربط را پر کرده است. نعرهکشی اعضای مجلس ارتجاع هنگام خواندن اسامی در جلسهٔ علنی، نشان میدهد که کشمکشهای بیشتری در راه است.
اصلاحاتیها که تا پیش از این پزشکیان را حلوا حلوا میکردند و تبلیغ میکردند با آمدن او اقدماتی مانند «رفع فیلترینگ، جمع کردن گشت ارشاد، تنشزدایی از روابط خارجی [بخوانید پیشبرد معامله بر سر اتمی و دیگر موارد] و قطع کردن دست الیگارشی قدرت و ثروت از خزانهٔ مملکت در دستور کار قرار خواهد گرفت، خود را نخستین بازیخوردهٔ این داستان میدانند.
آذر منصوری رئیس اسمی جبهه اصلاحگران رژیم گفت:
«دولت ائتلافی هیچ صاحبی ندارد و در شرایط فعلی هم شکلگیری آن نه تنها مشکلی از گره حکمرانی ما را حل نمیکند، بلکه موجی از ناامیدی را در جامعه و حامیان دولت چهاردهم نیز ایجاد خواهد کرد».
راغفر «حلقه اطراف پزشکیان را صاحبان منافع ۳۵ سال گذشته نامید و گفت: «باز همان جریان حامی دلالها و سفتهبازان در حال فتح دولت است و این فاجعه برای کشور است» (تلگرام اصلاحات نیوز. ۲۱ مرداد ۱۴۰۳)
نکتهٔ قابل توجه اینکه محمدجواد ظریف از حامیان اصلی پزشکیان با علنی شدن لیست کابینه از معاونت راهبردی دولت استعفا داد و علت آن را «حساسیت نسبت به نگرش و نگرانی ملت» عنوان کرد.
روزنامهٔ فرهیختگان (۲۲ مرداد) در واکنش به این موضوع، داستان پرآب و تاب معرفی کابینه از طرف شورای راهبری کذایی را «نوعی سانتیمانتالیسم سیاسی»! خواند و نوشت: «اکثریت اعضای کابینه از طرق دیگری و از مسیرهای جایگزین که رئیسجمهور ساخته بود معرفی شدهاند».
پیشتر از این کیهان خامنهای با «سهمخواه» خواندن اصلاحاتیها، اعضای شورای راهبری ظریف را «افرادی تباه و نااهل توصیف کرده بود که جای آنها صندلیهای دادگاه و محاکمه است نه گروههای پیشنهاد کابینه»
«مگر این قدرت چقدر مزه دارد»!
محسن رنانی، همراه با عتاب، خطاب به پزشکیان نوشت:
«مگر تو انصاف نداری که اینگونه حقوق ناشی از رأی مردم را به پای قدرت قربانی کردهای؟... چرا اصرار داری سپهسالار ناصری یا قوامالسلطنه پهلوی یا خاتمی... باشی؟ مگر این قدرت چقدر مزه دارد که رهایش نمیکنی؟ پس کو نتیجه آن همه نهجالبلاغه که خواندی؟ پس کو آن همه قول که دادی؟ چرا جرأت نداری بعد از یک ماه که تو را انتخاب کردهایم بیایی افشاگری کنی و همه چیز را بگویی؟... آقای پزشکیان آبروی ما را بردی! امید ما را ناامید کردی! هنوز رئیسجمهور نشده رفوزه شدی!ای کاش میدانستی که در ایران رئیسالوزرای عاقبت بهخیر فقط کسی است که یا در حمام رگش را بگشایند یا با تبعید به روستا دق مرگش کنند و یا در حصر، گرد مرگ بر سر و رویش بپاشند» (رویداد۲۴.۲۲ مرداد ۱۴۰۳).
توهم ابلهانهٔ تغییر در درون نظام
اگر از سریال واکنشهای رنگارنگ بگذریم و به فحوای آنها نگاه کنیم، آنچه پیداست همانطور که روزنامهٔ ستارهٔ صبح اعتراف کرده است: «نهاد قدرت واقعی در ایران نه نهاد انتخاباتی بلکه نهادهای مرتبط با جریان اصولگرایی بوده است». معنای این اعتراف آن است که نمایش انتخابات رئیس جمهوری و دیگر سیرکهای مشابه، هیچ چیزی را در شاکلهٔ قدرت عوض نخواهد کرد. مسیری که خامنهای برای انقباض حاکمیتش به آن روی آورده، آخرین شانس او برای حفظ نظام در برابر امواج مهیب و شکنندهٔ قیام است.
«پزشکیان آخرین شانس اصلاح حکمرانی در سیاست داخلی و خارجی ایران است، اما چه بسا این آخرین شانس نظام نیز باشد» (ستاره صبح. ۲۲ مرداد ۱۴۰۳).
لیست کابینه و دیگر لیستهای مفروض و از جمله کاندیداهای ریاستجمهوری از اتاق فکری هدایت میشود که «نظارت استصوابی» و شورای نگهبان از سازوکارهای آن هستند. آنهایی که این گمانه را میپراکندند که گویا با آمدن پزشکیان بهقول خودشان «رادیکالها و رادیکالیسم» [بخوانید هارترین باندهای وابسته به خامنهای عقب خواهند نشست، اکنون به او نمرهٔ مردودی میدهند.
با اینحال معرفی کابینه با این رسوایی و فضاحت عالمگیر بار دیگر اثبات میکند که آنچه مقاومت ایران در مورد بطلان نمایش انتخابات و ضرورت تحریم قاطع آن میگفت تماماً درست بود. سگ زرد نه برادر شغال، بلکه خود شغال است که به اقتضای مصلحت رنگ عوض کرده است. مادام که اصل ضدایرانی ولایت فقیه بر این میهن حکم میراند یا بهقول رئیسجمهور ذوب در ولایت، «سیاستهای کلی مقام معظم رهبری!» بر آن حاکم است، چشم دوختن به تغییر در این حکومت یک توهم ابلهانه بیش نیست.
نه فقط پزشکیان بلکه بالاتر از او نخواهند توانست فاشیسم پابهگور دینی را از امواج خشمناک تودههای بهجان آمده نجات دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر