یک روز قبل از قیام ۵ مهر
پیام برادر مجاهد مسعود رجوی
در چهارم مهرماه ۱۳۶۰
تظاهرات امروز بیانگر تصمیم نهایی مردم ایران و مجاهدین خلق ایران
برای خلاصی کامل از سادیسم وحشیانه خمینی است
این تظاهرات بهمناسبت هفتمین روز شهادت ۳۰۰ تن از شهدای مجاهد و مبارز برگزار شده است
و نشان میدهد که اعدام و گلوله و چماق و فریبکاری دیگر بر مردم اثر ندارد
و بنابراین مقاومت عادلانه ملت ما تا سرنگونی و محاکمه خمینی
و استقرار نظام دموکراتیک با سنگینترین بهای ممکن ادامه خواهد داشت
گزارش جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل
در پایان مأموریت ۶ ساله درباره
«جنایات سبعانه و نقض فاحش حقوقبشر»
توسط رژیم ایران در سالهای ۱۳۶۰ - ۱۳۶۱ و ۱۳۶۷
بین خرداد و آذر ۱۳۶۰ چندین هزار نفر
یا بدون محاکمه یا در پی «محاکمه» های آشکارا ناعادلانه اعدام شدند
بیشتر کشتهشدگان بهدلیل وابستگی واقعی یا مفروض به مجاهدین هدف قرار گرفتند
صدها نفر از اعدامشدگان کودکان بودند
یکی از آنها فاطمه مصباح ۱۳ ساله از هواداران آشکار مجاهدین بود
که در روز ۲۵ شهریور ۱۳۶۰ در تظاهراتی در تهران دستگیر شد
و چهار روز بعد توسط جوخهٔ تیرباران کشته شد
از ۳۰ خرداد تا پایان ۱۳۶۰ هزاران مخالف
از جمله صدها کودک بهطور خودسرانه بازداشت شدند
و در معرض ناپدیدسازی قهری، شکنجه و اعدامهای شتابزده
خودسرانه و فراقضایی قرار گرفتند
بیشتر قربانیان از اعضا یا هواداران مجاهدین بودند
خمینی در بیانیهیی پیش از این گفته بود: «حل مشکل منافقان یکی از مشکلات بزرگ ملت ما و اسلام از ابتدا است» و در ژوئن ۱۹۸۰ (تیر ۱۳۵۹) او هشدار داد:
«منافقها هستند که بدتر از کفارند. توانستند که جوانهای پاک و صاف و صحیح ما را گول بزنند با تبلیغاتی که بلدند و خوب هم بلدند».
صدها نفر از اعدامشدگان کودکانی بودند که در آشفتگی دوران پس از انقلاب گرفتار شده بودند. یکی از آنها فاطمه مصباح ۱۳ ساله، از هواداران آشکار مجاهدین بود که در روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۱ (۲۵شهریور ۱۳۶۰) در تظاهراتی در تهران دستگیر شد و چهار روز بعد توسط جوخه تیرباران کشته شد.
در ۲۱سپتامبر ۱۹۸۱ (۳۰شهریور ۱۳۶۰)، دادگاههای انقلاب اسلامی اعدام فاطمه مصباح (۱۳ ساله)، نیلوفر تشید (۱۶ ساله)، سیمین صمدی ۱۶ ساله، مسعود گرامیبخش ۱۷ ساله، ملیحه پورمند ۱۷ ساله، عزیزه سجادپور ۱۷ ساله، فرامرز پرورده ۱۷ ساله را بههمراه ۱۱۲ نفر دیگر از مخالفان بهاتهام محاربه با انگیزه مذهبی و افساد فیالارض و «الحاد» اعلام کردند.
همانطور که اشاره شد، ایران میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را در سال ۱۹۷۵ تصویب کرد که حکم اعدام را برای افراد زیر ۱۸ سال تحت هر شرایطی ممنوع میکند. رژیم ایران بهعنوان عضو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، با اعدامهای دستهجمعی کودکان، مفاد ماده ۶ (۵) را نقض کرده است.
۱۱۴۲ شهید مجاهد خلق در تهران
۹۴۲ تن تیرباران
۲۳ مجاهد خلق زیر شکنجه بهشهادت رسیدند
و ۴ تن سربدار شدند
۵ مهر
سالروز حماسه و قیام فروزان
پنجم مهرماه۱۳۶۰
روز تاریخی
بتشکنی و فراگیر کردن شعار
مرگ بر خمینی
با درود به شهید قهرمان فرمانده افشین
یکی از فرماندهان قهرمان میلیشیا در صحنه
در ۵ مهر ۱۳۶۰ در تهران
و از فرماندهان ارتش آزادیبخش ملی ایران
سرود ه فرمانده افشین
فرمانده افشین راه تو زیبا
مرگ تو سنگین ای فاتحانه
ای جاودانه در یاد ایران کردی جوانه
فرمانده افشین ای مرد نستوهای امتدادت
از کوچه تا کوهای رزمهایت
شرح شجاعت ای عزمهایت تا بینهایت
آن قلهها که تسخیر کردی
آن قلبها که تطهیر کردی
آن آیهها که تفسیر کردی
گویا خودت را تکثیر کردی
آن چشمهها که جوشید از تو
آن چشمها که پرسید از تو پا جای پایت گذاشتند و
بذر تو را در دل کاشتند و
فرمانده افشین فرمانده افشین
راه تو زیبا مرگ تو سنگین ای فاتحانه
ای جاودانه در یاد ایران کردی جوانه.
فرمانده افشین فرمانده افشین
راه تو زیبا مرگ تو سنگین
پیام رادیویی مسعود رجوی بهمناسبت ۵مهر
۷ مهر ۱۳۷۰
سالروز دیگر عید خونین میلیشیا و مجاهدین است در ۵مهر، روزی که در اون مجاهدین پردهها رو بهطور کامل کنار زدن و شعار مرگ بر خمینی رو با خون صدصد و هزار هزار میلیشیای مجاهد خلق و دیگر اعضا و کادرها و هوادارانشون به ثبت دادند. همیشه فرصت کم بوده برای یادآوری و تجدید خاطره درباره ابعاد و عظمت ۵مهر. از اون پیشتر هیچکس نه میتوانست و نه جرأت کرده بود! چه از گروههای مذهبی، چه مارکسیست و چه غیره که شعار مرگ بر خمینی رو بر زبان جاری کنه چه رسد اینکه به ثبت بده، زیرا که دجال تودههای مردم رو هم با خودش، یا بسیاری از تودههای مردم رو با خودش برده بود، عکسش رو در ماه میدیدن بنابراین خشموکین مردمی بهصورت مشخص و متبلور متوجه شخص بهشتی بود،
خیلی جرأت و توان میخواست. شخص خود خمینی رو شعار مرگش رو دادن. امروز البته انگار نه انگار که این چیزی هست چون به ثبت رسیده، سالها تکرار شده، تبدیل به یک شعار اجتماعی شده بود، الآن در هر کجا که حرکت اعتراضی هست، مرگ رژیم رو یا سردمدارهاش رو میخوان همه.
در پهنه سیاسی هم، همه گروهها کم کم در پی مجاهدین بالاخره ناگزیر: مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی و امثال این چیزها. اما، اون روزها اینطور نبود، یادتون هست که حتی برای بساطهای خیابانی، توی خیابونای شهرهای مختلف، چونکه هنوز تضادمون با دشمن متعارض نشده بود، با ارتجاع، و ما نمیخواستیم اولین کسی باشیم که مسالمت رو برهم میزنه،
می خواستیم به ثبت برسه که کسی که مسالمت رو میشکنه ما نیستیم، در هر حال ما نمیخواستیم بهنحو ماجراجویانه، یا زودرس و چپ روانه جلو بیفتیم.
لازمه مقابله با دجالی که خیلی اذهان رو ربوده بود همون فدا و ذبح عظیم روز ۵مهر هم بود. ما نمیخواستیم بهم بزنیم، ما میخواستیم ابتدا رسوا و افشا بکنیم، بعد دیگه اون باید تصمیم بگیره، یادتون هست چند روز قبل از ۳۰خرداد حتی براش نامه نوشتیم، گفتیم آقا ما برای خلعسلاح حاضریم، بفرما این خلع سلاح، بذار بیام خونه تون. بریم جمارون، از اونجایی که طرف میدونست که وقتی مجاهدین راه بیفتن چی میشه یادتون هست جواب نامه ما رو، این نامه رو من خودم نوشته بودم، اینطوری داد که شما چرا؟ من میام یعنی که آمادهباش جنگانا.
خمینی ـ اردیبهشت ۱۳۶۰
من در هزار احتمال یک احتمال میدادم که شما دست بردارید از اون کارهایی که میخواهید انجام بدهید حاضر بودم که با شما تفاهم کنم و من پیش شما بیام لازم هم نبود شما پیش من بیایید.
مسعود رجوی ـ ۷مهر ۱۳۷۰
اشکال نداره، وقتی اتمامحجت سیاسی مون تموم شده، وقتی چاره دیگری نیست، قیمت نبرد هر چقدر هم سنگین باشه، زیرا که قیمت شرف و عزت یک خلقه و محال است که بیرق مجاهدین، آرم مجاهدین، پرچم مجاهدین سر خم کنه. قیمت هر چی که میخواد باشه.
بعد، همه دیدند، که در ۵مهر چگونه این شعار به ثبت داده شد. دستههای ۵۰تایی، ۱۰۰تایی، ۲۰۰تایی، از مجاهدین و از میلیشیای قهرمان، خونین بال، چون تعادلقوا مشخص بود، بین ما و دشمن، در گوشه و کنار تهران، گله گله این یا اون خیابون، آتش برمی افروختند و رژیم هم بیدریغ اعدام میکرد، سرکوب و اعدام. به این ترتیب از حلقه دیگری هم مجاهدین گذشتند و چیزی رو هم به ثبت دادند، شعار مرگ بر خمینی رو که اگر این حلقه ضروری انجام نمیشد، یک چیز کم بود و اون این بود که به ثبت داده نمیشد، یعنی در هر حال، وقتی ملتی از خمینی اون شکلی استقبال کرده و بعد کلک خورده و دجال سوار کار شده، و همه مدعیان جا زدند و در صحنه کسی غیر از مجاهدین نیست و اون روز هم نبود، همه ادعاها تو خالی دراومده، البته که مجاهدین باید کارشون رو میکردند. و این البته روز از یاد نرفتنی است. کاش یک زمانی بشه صحنهها و خاطرات اون رو نوشت، تدوین کرد و برای نسلهای آینده به یادگار گذاشت. سلام بر میلیشیا و همه قهرمانانی که اون روز، در طلب آزادی، خون پاک خودشون رو نثار کردند.
«آ» مثل آزادی
«ب» مثل بهار و بهروزی
«پ» مثل پایداری و پیروزی
مسعود رجوی ـ ۲ مهر ۱۳۸۹
اول مهر شکفت و نخستین روز درس دوباره فرا رسید.
حرف اول و درس اول همانست که در ابتدای پاییز در ۵مهر ۱۳۶۰ دانشآموزان در صفی بیانتها با خون سرخ خود نوشتند:
«آ» مثل «آزادی».
آنگاه کهکشان شهیدان و رزمندگان آزادی با خون و رنج درس را گامبهگام تکمیل کردند: «ب» مثل «بهار» و «بهروزی». «پ» مثل «پایداری» و «پیروزی» … . …
درس آخر را ارتش آزادی خواهد داد و حرف آخر را مردم ایران میزنند.
شورشگران امروز ادامهٔ تاریخی قیامآفرینان ۵مهر
مریم رجوی ـ بهمناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۱
سال تحصیلی جدید را با درود به شما دانشجویان بپا خاسته آغاز میکنیم که از دانشگاه تهران، پلیتکنیک امیرکبیر، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه ملی، علم و صنعت، تربیت مدرس، علامه، الزهرا، علوم تحقیقات، بهزیستی و توانبخشی و دانشگاه هنر و علم و فرهنگ تهران تا دانشگاههای شیراز، تبریز و اصفهان، یزد و سمنان و دانشگاه خوارزمی کرج و سایر دانشگاهها و دانشکدهها در سراسر ایران قیام کردید.
شما جایگاه شناخته شدهٔ دانشگاه را بهعنوان سنگر آزادی در برابر شاه و شیخ به همه نشان دادید. از ۱۶آذر ۱۳۳۲ تا انقلاب ضدسلطنتی، و در مصاف با استبداد دینی که نقطه اوج آن، همراه با لالهزار دانشآموزان، در ۵مهر سال۱۳۶۰ بود.
روزی که در آن مجاهدین با سنگینترین بهای خونین، آن هم در روزگاری که کمتر کسی جرأت مخالفت با خمینی را داشت، طلسم خمینی را با شعار تاریخی «شاه سلطان خمینی، مرگت فرا رسیده» شکستند. از آن روز شعار مرگ بر خمینی با آبشار خون رشیدترین فرزندان وطن به میان توده مردم رفت.
به گواهی شاهدان عینی فقط در تهران تا صبح روز بعد بیش از ۱۸۰۰ دانشجو و دانشآموز مجاهد اعدام شدند که رژیم اسامی ۸۱۵تن از آنها را در روزنامههایش اعلام کرد. ۹۴۲تن تیرباران شدند، شماری حلقآویز و دستکم ۳۳نفر زیر شکنجه شهید شدند.
بله شما شورشگران امروز، ادامهٔ تاریخی قیامآفرینان آن روز هستید.
صحنههای اعتراض امروز شما، یادآور روزهای خشم و خروش دانشجویان در قیام تیرماه ۷۸ است. یادآور شعارهای شما در قیامهای دیماه ۹۶ که پایان ماجرا و ترفند «اصلاح طلب- اصولگرا» در رژیم ولایت فقیه را اعلام کرد.
سپس به قیام آبان ۹۸ با کاروان شهیدانش، دست کم ۱۵۰۰نفر، رسیدیم که الگوی جامعی از خیابانها و شهرها و مناطق شورشی برای سرنگونی ارائه داد. همان که مسعود آن را راهنمای عمل قیام اخیر اعلام کرد.
و شما نشان دادید که بهگفتهٔ او «ستارگان ما برآنند، تا در فلک اجتماعی و سیاسی این میهن طرحی نو دراندازند، طرحی عاری از طبقات، عاری از بهرهکشی، عاری از جهل، نادانی و اختناق و زنجیر».
در قیام دیماه ۹۸ هم شما دانشجویان با شعار «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، خواست مردم ایران برای نفی دو دیکتاتوری دینی و سلطنتی و برپایی یک جمهوری دموکراتیک را فریاد کردید.
حالا در این روزها، در آغاز سال تحصیلی جدید، شما همین ارادهٔ مردمی را همراه با قیامآفرینان شهرهای سراسر ایران طنینافکن میکنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر