تظاهرات ایرانیان آزاده و بستگان شهیدان سربهدار در مقابل دادگاه سوئد همزمان با آغاز دادگاه تجدیدنظر دژخیم حمیدنوری
فراخوان به محاکمه خامنهای، رئیسی و اژهای بهجرم نسل کشی و جنایت علیه بشریت
اولین جلسه دادگاه استیناف دژخیم حمید نوری از عاملان اصلی قتل عام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۱۳۶۷ در سوئد شروع شد.
به دلیل صحنه سازی دژخیم حمید نوری براساس خط دیکته شده رژیم آخوندی جلسه دادگاه به تشنج کشیده شد و قاضی مجبور شد وی را اخراج کند. اورا در اتاق جداگانه ای قرار دادند که دادگاه را از طریق دوربین دنبال کند. دژخیم حمید نوری مدعی بود که در زندان سوئد شکنجه شده و اجازه دسترسی کافی به خانواده اش نداشته است.
حمید نوری: اجازه بدهید من صحبت کنم، اگر می خواهید دادگاه عادلانه و قانونی و بیطرفانه باشد بگذارید من بعد از ۳ سال و ۲ ماه همه بشنوند یه دقیقه بیشتر طول نمی کشه.
قاضی: به شما اجازه صحبت می دهم این دادرسی باید طبق مقررات سوئد پیش بره و انجام بشه.
حمید نوری: من می خوام بگم دادرسی عادلانه نیست من قبلش باید .... بگم این جلسه عادلانه نیست چشمای من نمی بینه من چطوری الان یادداشت کنم؟ چشمای داره کور می شه. منو فقط ببرین چشم پزشکی همینو می خوام، جناب قاضی من نمی خوام نظم دادگاهو بهم بزنم من هشت ماهه برای چنین روزی ثانیه شماری کردم .. یک دقیقه.. اجازه می دهید من حرفمو بزنم؟ من چشام نمی بینه سه ساله دارم می گم فقط منو بفرستید چشم پزشکی نمره چشمامو مشخص کنه چیزی نمی خوام از شما. این مسئله اول. مسئله دوم: هشت ماه پیش قاضی دادگاه بدوی تمام محدودیتهای من رو لغو کرد. .... من الان صحبتهام رو تموم کنم شما ادامه بدهید بگذارید تمام دنیا بدانند چه بلایی سر من آمده . بعد از اینکه محدودیتهای من را قرار شد لغو کنند شرایط من رو شکنجه آور کردند. ملاقاتهای منو قطع کردند و تماسهای تلفنی منو با خانواده ام قطع کردند . من همچنان در انفرادی هستم . من صد بار است می گم من رو بفرستید بند عمومی با سایرین باشم دارم دیوانه می شم شرایط منو بدتر کردند. یک زندانی دیگه رو فرستادند تو سلول من اجازه بدهید من صحبتم تمام بشه آقای قاضی من صحبتم داره تموم می شه اجازه بدهید.
قاضی: ببینید الان ما به شما ... اجازه دادیم تا بحال به هیچکس چنین اجازه ای ندادیم که اینطوری شروع کنیم می دانم شرایط برای شما سخت بوده و...
حمید نوری: خیلی من برای این دادگاه احترام قائلم . قاضی دادگاه قبلی که اجازه نمی داد من صحبت کنم می گفت ساکت بشین و فقط وکیلات صحبت کنن یه زندانی کوبایی فرستادن تو زندون من و آنرا بعد از دو هفته بردن یک زندانی آفریقایی فرستادند به سلول من . شماها در جریان باشید تمام مدارک منو از سلول من دزدیدن بردن. چهل روزه که تمام مدارک من رو از سلول من بردن دست و بال منو قطع کردن من چطوری در این دادگاه شرکت کنم . حرف اخرم . من حمید نوری معروف به حمید عباسی تا مشکل چشمم چشم پزشکی من مرتفع نشود و ملاقاتها و تماس تلفنی من برقرار نشود این دادگاه را عادلانه نمی دانم و باید اول این مشکلات من حل بشود بعدش من در این دادگاه شرکت می کنم.
قاضی: ببینید این جایگاه دادگاه استیناف دستش از این کارها دور است دادگاه استیناف که نمی تواند به اینها ... اینها مسائل روزمره است کسای دیگه ای باید رفع و رجوع کنند الان کارکنان بازداشتگاه و وکلای شما شنیدند ...کسای دیگه ای
حمید نوری: کی باید رسیدگی کند چه کسی الان ۳ سال است دارم می گم. هیچ کس به حرف من گوش نداده ..ترجمه کن آقا
هیچ سازمان حقوق بشری تا حالا سراغ من نیامده.
قاضی: وقت شما تمام شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر