در اسلام اصیل و انقلابی، عمل صالح رهائیبخش و یکتاپرستانه، وجه تمایز عینی و واقعی بین شرک و ایمان است.
پس عملی را که در هر دوره تاریخی، در جهت نابودی ستم و استثمار باشد، عمل صالح گویند. «فلیعمل عملاً صالحاً ولا یشرک بعبادهٴ ربّه أحداً »، «باید بهعمل صالح بپردازند ـ و بلافاصله بعد از آن ـ به عبادت خدا شرک نورزند».
اعمال نیک بسیارند، ولی در هر زمان تنها یک عمل هست که میتواند صالح و شایسته تلقی شود. «یعنی سزاوارترین عمل» باشد. آن هم عملی است که موازی یا هر چه موازیتر با بردار تکامل باشد.
عملی که مصالح کمالطلبانه را به بهترین وجه تأمین بکند. دستگیری از یک فقیر، حفاظت از خانواده و فرزندان برای اینکه به فساد کشیده نشوند، شرکت فعال در مبارزه اجتماعی بهخاطر نابودی بهرهکشی، همگی اعمالی خوب و نیکو هستند؛
ولی در این میان یکی از این اعمال هست که مناسبترین و شایستهترین عمل محسوب میشود؛ آن هم عملی که در جهت حل تضادی اصلی جامعه باشد.
برای نمونه، در ایران امروز، شایستهترین انتخاب همان عملی است که در جهت حل تضاد اصلی جامعه ایران، یعنی مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی، انجام میشود. امروز، این عمل است که دقیقاً مکمل ایمان است. بقیه اعمال هر چقدر خوب و نیکو باشد نقش فرعی دارند و عمل صالح محسوب نمیشوند.
بنابراین، به استناد قرآن، ایمان بدون عمل صالح، امکان ندارد، تکپایه است، واژگون شدنی و فرو ریختنی است. غیر از این، هر چه هست، ولو کار نیکی باشد، فرعی و خرده کاری است.
اصولاً ایمان را عمل صالح بالا میبرد و به اوج میرساند. «إلیه یصعد الکلم الطّیب والعمل الصّالح یرفعه»، «هر پدیده و کلمه پاکی به جانب او صعود میکند».
چگونه؟ «والعمل الصّالح یرفعه»، «عمل صالح است که ایمان را بالا میبرد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر