«… من از آغاز انقلاب تا به امروز سرباز گوش به فرمان نظام مقدس اسلامی و مقام ولایت بوده و هستم، هیچگاه بدون کسب اجازه و یا بدون دستورات مقامات عالی نظام کاری انجام ندادهام. حکم اعدام داریوش فروهر و پروانه اسکندری را به روال معمول همیشگی علی فلاحیان به من داد.»
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – آخوند فلاحیان در کنار سعید امامی
(سعید امامی، معاون امنیتی وزارت اطلاعات در دوره تصدی آخوند علی فلاحیان بر وزارت اطلاعات و از عاملان قتلهای زنجیرهیی- جرس، ۱۲اردیبهشت ۱۳۹۱)
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – آخوند فلاحیان از سعید امامی میگوید
«سعید امامی مدیر موفق و خوبی بود…» (خبرگزاری تدبیر- جمعه، ۱۹مهر ۱۳۹۲)
علی فلاحیان، نامی که بیش از هر چیز با عبارت «قتلهای زنجیرهیی» مترادف است، این روزها اعترافات بیسابقهاش به قتلهای فجیع و اعدامهای گسترده بهویژه قتلعام مجاهدین در دهه ۶۰همراه با فیلم آن در میان عموم مردم و در فضای مجازی غوغا کرده است.
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – آخوند فلاحیان در لیست انترپول
کسی که در ۱۶آبان ۱۳۸۶در صدر لیستی قرار گرفت که انترپل (پلیس بینالمللی) بهدلیل انفجار تروریستی بوئنس آیرس حکم وضعیت قرمز برایش صادر کرد. حکمی که همچنان برقرار است.
علی فلاحیان محصول مدرسه حقانی
فلاحیان خود را چنین معرفی میکند:
«… سال 42-43به قم آمدم و وارد مدرسه منتظریه شدم که معروف به مدرسه حقانی هست. بهشتی و قدوسی این مدرسه را تأسیس کرده بودند… قرار بود در این مدرسه نیروهایی ساخته شوند که بعد از پیروزی انقلاب، از آنها در کادرهای نظام استفاده شود». (سایت حکومتی خزر ۲۷تیر ۹۶)
از همین ابتدا معلوم میشود که او چه آخوندی است. چون کسانی که در مدرسه حقانی زیر نظر بهشتی ملعون و قدوسی معدوم برای قتلعام و جنایت پرورش یافتند، آخوندهایی شدند مثل مصطفی پورمحمدی، عضو هیأت مرگ در قتلعام تابستان ۶7و وزیر فعلی دادگستری! در دولت آخوند حسن روحانی؛ آخوند نیری، رئیس هیأت مرگ در قتلعام تابستان ۶۷و قاضیالقضات دیوان عالی؛ آخوند محسنیاژهای، معاون اول دستگاه قضایی رژیم؛ آخوند حسینیان، جانشین پیشین نماینده دادگاه انقلاب در وزارت اطلاعات با نام مستعار «خسرو خوبان»، علی رازینی، رئیس فعلی شعبه ۴۱دیوان عالی کشور؛ و…
علی فلاحیان در آرزوی جلاد شدن
علی فلاحیان که از زمان شاه در آرزوی این بود که یک مقام امنیتی شود، در یک مصاحبه گفته بود:
«… علی فلاحیان در بخش از برنامهی شناسنامه در پاسخ به این سؤال که… آیا به این موضوع فکر میکردید که بعدها در نظامی که در کشور حاکم خواهد شد جزو نیروهای امنیتی شوید، اظهار داشت: امید داشتم». (آفتابنیوز- ۱۹مهر ۱۳۹۲)
نیروی امنیتی هم در نظام قرونوسطایی ولایت فقیه معلوم است که به چه معناست: آخوند × ولایت فقیه × مقام امنیتی = یک جلاد و یک آخوند قسیالقلب شقاوت پیشه؛ و او در آرزوی داشتن چنین شخصیتی بود که الحق در نظام ضدبشری آخوندی به آن نائل آمد.
قتلعام و رازهای علی فلاحیان - جنایات دهه ۶۰
آخوند علی فلاحیان درباره جنایات خود در سالهای سیاه دهه 60چنین میگوید:
«خبرنگار: آیا همه مسئولیت ورود مجاهدین به فاز نظامی، گردن خودشان بود یا از این سو هم خطاهایی شده بود… مثلاً به تجمعاتشان حمله شود، افرادشان تحت فشار قرار بگیرند… به هر حال آنها هم ادعا داشتند که نیروی انقلابی هستند… آیا این عوامل… تاثیری نداشت؟
آخوند علی فلاحیان: خود آنها اصلاً این تحلیل را داشتند. رجوی حدود شاید ۳۶مقاله نوشت که نباید جنگ مسلحانه کرد». (سایت حکومتی خزر- ۲۷تیر ۹۶)
به این ترتیب او اعتراف میکند این مجاهدین بودند که به استمرار فضای مسالمت اصرار میورزیدند و این رژیم آخوندی بود که با زدن و زندان و شکنجه و کشتن آنها، چارهیی جز زبان قهر برای آنان باقی نگذاشت.
او یکبار درباره جنایات خود در مورد مجاهدین در مصاحبهیی گفته بود:
«… من را به مشهد فرستادند و یک سال حاکم شرع مشهد بودم. از آنجا به تهران آمدم و قائممقام دادستان کل انقلاب شدم. همچنین در اطلاعات سپاه بهعنوان یکی از مسئولان برخورد با [مجاهدین] فعالیت میکردم… بین دادستانی، کمیته انقلاب و سپاه پاسداران یک نوع هماهنگی به وجود بیاورم و به کادرهای مجاهدین ضربات مهمی وارد کنیم. … مهدوی کنی به من زنگ زد و پیشنهاد کرد مسئولیت کمیتههای انقلاب را قبول کنم که به آنجا رفتم و طرح مالک و مستأجر را اجرا کردیم که در پی آن… (مجاهدین) دستگیر شدند…». (آفتابنیوز- ۱۹مهر ۱۳۹۲)
«… خرداد ۶۰که مجاهدین خلق اطلاعیه سیاسی– نظامیشان را دادند برای جنگ مسلحانه… سازمان قدرتمندی در آنجا [کرمانشاه] درست کردند و آدمهای خوبی بهلحاظ نظامی بودند… من آن شب گفتم که همین امشب باید اینها دستگیر شوند. شورای تأمین استان تشکیل دادیم و دیدیم امکان ندارد. من آمدم در سپاه نشستم. در این زمان حاکم شرع بودم و خیلی قدرت داشتم. گفتند ۴۸ساعت وقت بدهید. گفتم اگر وقت بدهیم اینها جایشان را عوض میکنند. همین امشب باید حمله شود…». (سایت حکومتی خزر- ۲۷تیر ۹۶)
جنبش دادخواهی و موج اعترافات کارگزاران رژیم
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – جنبش دادخواهی
تا کنون در اثر موج عظیم جنبش دادخواهی خون قتلعام شدگان تابستان 67در داخل و خارج کشور، تعدادی از کارگزاران رژیم مجبور شدند دست به اعترافات حیرت انگیزی در این رابطه بزنند. اسراری که تاکنون پنهان بودند و برملا شدن آنها از سوی آمران و دستاندرکاران آن جنایت علیه بشریت، شقاوت هر چه بیشتر نظام آخوندی را از یکطرف و مظلومیت قربانیان آن جنایت را از طرف دیگر نشان میدهد. اکنون آخوند علی فلاحیان در این مصاحبه پردههای بیشتری در مورد قتلعام تابستان 67به کنار میزند و چهره کریه و حیوانی امام دجال را بیش از پیش به نمایش میگذارد.
قتلعام و رازهای علی فلاحیان
آخوند علی فلاحیان در مورد قتلعام تابستان 67 چنین میگوید:
«خبرنگار: آیا اعدامهای سال ۶۷نظر کارشناسی وزارت اطلاعات خدمت حضرت امام (ره) بود.
آخوند علی فلاحیان: اصلاً امام فرموده… که حکم محاربین اعدام است. آن زمان هم بر سر این موضوع دعوا بود؛ آقای موسوی تبریزی که میگفت اصلاً محاکمه نمیخواهد و محاکمه در رابطه با کسانی که در حال جنگ با ما هستند، معنا ندارد. عدهیی دیگر از آقایان معتقد بودند دستگیر شدگان محاکمه شوند… ولی امام مرتباً تأکید داشت که مواظب باشید اینها از دستتان در نروند… امام همیشه میگفت از این طرف احتیاط کنید… چطور؟ مثلاً اگر شبههای شد در اینکه کسی قاتل است یا نه، بنا را بر نکشتن بگذاریم اما در مورد مجاهدین امام میگفت به عکس رفتار کنید، من اینها را میشناسم، از دستتان در نروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود؛ چه قبل از جریان ۶۷چه بعد از آن…
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – شقاوت خمینی جلاد
… بحثی است که برخی اشاره میکنند و میپرسند اینها که محاکمه و محکوم شده بودند چرا دوباره به اعدام محکوم شدند؟ اولاً در ذهن باشد که حکم اینها اعدام است، حتی اگر حاکم شرع هم حکم به اعدام نداده، خلاف کرده است… اگر یک محارب مسلح دستگیر شد، حکمش اعدام است، حتی اگر کسی را نکشته باشد… حکم منافق و محارب اعدام است. این فتوای امام است. در این بحثی نبود. وقتی در سال ۶۷عملیات مرصاد [فروغ جاویدان] انجام شد… بحث بود که چه آنها که اعدامی بودند و چه آنهایی که حکم اعدام نگرفتند، اعدام شوند. نظر امام این بود که چرا نگهشان داشتید، اینها که همین الآن که در زندان هستند، میگویند اگر ما را رها کنید، با شما میجنگیم، به صراحت همهشان میگفتند جنگ ما با شما تمامعیار است. امام فرمود آنهایی که این حرف را میزنند و سر موضعشان هستند، اعدام کنید. نگهداشتن اینها معنا ندارد.
خبرنگار: یعنی کلاً فرض بر اعدام بود…
علی فلاحیان: … یعنی باز مراجعه کنند و با طرف صحبت کنند ببینند باز سر موضعش هست یا نیست.
خبرنگار: ملاک سر موضع بودن چه بود؟
علی فلاحیان: سر موضع یعنی میگفت سازمان را قبول دارم، شما را قبول ندارم…
خبرنگار: آیا اینکه از برخی از اینها پرسیده بودند که علت زندانی شدنت چیست، بعد بهخاطر اینکه گفته مثلاً مجاهدم و به صرف اینکه نگفته منافقم، گفتند سر موضع است، درست است؟
علی فلاحیان: … این سه نفر تکبهتک با اینها صحبت میکردند… اینها پرونده را میخواندند، با طرف مصاحبه میکردند…
خبرنگار: ما در رابطه با چند نفر داریم صحبت میکنیم؟
من الآن دقیق تعداد اعدامیها را نمیدانم… من نمیدانم ما از آنها چقدر کشتیم…
قتلعام و رازهای علی فلاحیان – اعضای هیأت مرگ
در اینجا خبرنگار به تأثیر جنبش دادخواهی با شعار «نه جلاد نه شیاد» در نمایش انتخابات اخیر، که موجب شکست مهندسی ولیفقیه علی خامنهای شد، اشاره میکند و با اذعان به حضور آخوند ابراهیم رئیسی در هیأت مرگ قتلعام تابستان 67 میپرسد:
خبرنگار: آقای رئیسی که خودشان در آن شورای سه نفره عضویت داشتند. اعضای دیگر چه کسانی بودند؟ چون در ایام انتخابات اخیر نام ایشان مطرح شد.
اما آخوند علی فلاحیان که از ذکر سایر اسامی هیأت مرگ طفره میرود، در عوض کل پروسه اعدام زندانیان سیاسی و قتلعام تابستان 67را بر گردن امام دجال میاندازد و میگوید که حکم اعدام و قتلعام از قبل صادر شده بود:
علی فلاحیان: «بله، بنده خدا [رئیسی جلاد] هر چه میگفت من حکم ندادم، حکمش را قبلاً صادر کرده بودند، اصلاً کسی [از مردم] به حرفش گوش نمیداد و فکر هم میکردند که آنها [اعدامیها] بیگناهاند… اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست، حرف امام است».
خبرنگار سپس در لفافه به انتشار فایل صوتی آقای منتظری اشاره میکند و از آخوند فلاحیان میپرسد:
قتلعام تابستان ۶۷ – علی فلاحیان و فایل صوتی منتظری
خبرنگار: اشکال آقای منتظری کجا بود؟
آخوند علی فلاحیان: «ایشان با امام هم اختلاف پیدا کردند… بعداً نظری پیدا شد که این اعدامها نهایتاً باعث میشود تاریخ علیه ما و اسلام قضاوت کند. بنابراین خوب است این کار را نکنیم که وقتی بعدها قلم به دست دشمن بیفتد، ما را اینگونه لجنمال نکنند اما امام میفرمود نه وظیفه شرعیتان را انجام دهید و منتظر قضاوت تاریخ نباشید».
خبرنگار در اینجا وارد جزئیات میشود میپرسد:
خبرنگار: [آیا] همه کسانی که اعدام شدند با اسلحه دستگیر شده بودند؟
علی فلاحیان: نه همهشان شورش مسلحانه کرده بودند اما خیلیهایشان خانه تیمی بود. ما میرفتیم آنجا یکی، دو تا اسلحه بیشتر نبود یا خیلیهایشان را در خیابان دستگیر میکردیم و اسلحه نداشتند.
خبرنگار: پس چگونه میشد مصداق شورش مسلحانه؟
علی فلاحیان: خب اینها جزو آن سازمان بودند.
خبرنگار: مگر نباید شخصاً دست به اسلحه برده باشند تا حکم محارب بگیرند؟
علی فلاحیان: نه، وقتی کسی عضو جریانی مسلحانه است، چه مسلح باشد چه نه، حکم محارب دارد.
خبرنگار: ولو اینکه با یک روزنامه دستگیر شده باشد؟
علی فلاحیان: بله اینها جزو آن سازمان بودند و آمادگی عملیات داشتند، حالا ممکن است کسی امروز برود برای خانه تیمی نان بخرد، یکی برود مثلاً امکانات دیگر تهیه کند ولی بالاخره جزو اینهاست». (سایت حکومتی خزر- ۲۷تیر ۹۶)
اعترافات کارگزاران به قتلعام، چرا؟
اما پاسخ به این سؤال خالی از لطف نیست که مگر چه شده است و این اعترافات نشانگر چیست؟ چه چیزی باعث شده آنهایی که در این ۳۸سال فقط زندان و اعدام بلد بودند، حالا یکی یکی به صحنه بیایند و به زبان خود از آن قتلها و قتلعامها بگویند؟ دیروز آخوند جلاد علی رازینی، قبل از او ولیفقیه زهر خورده، علی خامنهای و قبل از او اعضای هیأت مرگ، آخوند ابراهیم رئیسی و آخوند مصطفی پورمحمدی… و سلسله اعترافات ادامه دارد.
علی فلاحیان، در کنار حسن روحانی و برادرش حسین روحانی در مراسم تقدیر از فعالان ستاد انتخاباتی حسن روحانی
پاسخ یک چیز بیشتر نیست و آن جوشش خون قتلعام شدگان در رگان ارتشی از جوانان عاصی و زنان قهرمان میهن است که در کانونهای هزار اشرف برای تدارک قیام، آتش بپا میکنند. علت یک چیز بیشتر نیست و آن پیشروی قدرتمند خونخواهی جنایات دهه 60و پیشرفت جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان ۶۷در جامعه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر