مسعود رجوی در ادامه افزود:
ما در مبارزهٌ سیاسیمان از مشی مبارزهٌ مسلحانهٌ انقلابی بهعنوان شاخص، صحبت میکنیم. در مرزبندیهای سیاسیمان هم، آنچنانکه در بیانیهٌ ملی ایرانیان آمده است، بهعنوان شاخص، صحبت میکنیم و بهمدعی میگوییم که منهای این ترازو، منهای این مرز سرخ، طعمهٌ خمینی هستی. میگوییم که نزدیکی به رژیم خمینی، ارتباط با رژیم آخوندی و دفاع از این رژیم و جناحهایش، نقض آزادی و استقلال و فرورفتن در ورطهٌ خیانت است.
البته که مرتجعان و استثمارگران و دستنشاندگان استعمار، دنیایی بدون شاخص و ترازو و بدون مرزبندی میخواهند. یعنی دنیایی بدون تعهد و التزام نسبت به مرزهای سرخ و عبورناپذیر در ارتباط با رژیم آخوندی تا هرچه که میخواهند با خلق و میهن ما بکنند.
اما حرف مقاومت، حرف انقلاب، حرف خدا و خلق خدا و حرف ملت ایران، این نیست. یعنی که تبیین و ترازو و شاخص و محک و معیار ضروری است.
حرف ملت و مقاومت ایران، این است که هرکس درارتباط با این رژیم و هر یک از جناحهایش باشد و هر کس به دفاع از این رژیم و هریک از جناحهایش برخیزد، خائن است (کفزدن رزمندگان).
اگر ترازویی در میان نبود، اصلاً معلوم نمیشد که کی کمفروش است و چهکسی اهل عدل و داد. معلوم نمیشد که این جنس، این کالا، و این پدیدهیی که از آن صحبت میشود، وزنش چقدر است؟ قیمتش چقدر است؟ چقدر بهسود مرتجعین است؟ چقدر بهسود جبههٌ استحاله و حفظ رژیم آخوندی است؟
مسعود رجوی سپس با اشاره به شرایط و فتنههای روز جامعه گفت:
اگر شنیده باشید، امسال خاتمیچیها سر موضوع عاشورا مانده بودند که چه بکنند و چه بگویند چونکه امام حسین شاخصگذاری پرضرر و زیانی برای آنها کرده است. بعضی از آنها گفتند و نوشتند که اصولاً باید رویکرد جدیدی با قرآن و اسلام و امامحسین داشت، تا اینقدر «بوی خشونت» ندهد! (خندهٌ رزمندگان). یکی از آنها هم گفته است که اصلاً این زیارت عاشورا خیلی خشن است! (خندهٌ رزمندگان). البته خشونت علیه مجاهدین و مردم ایران و اهل سنندج و ارومیه و جاجرم و بابل و اصفهان و خشونت علیه کارگران و دهقانان بلامانع بوده و هست و خواهد بود.
پایان قسمت پنجم
ادامه دارد....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر