....از آنجا که جریان حرکت و پیشرفت در حقیقت عبارت است از جریان بروز ماهیت ها و آنچه که هر پدیده ای در دلش نهفته است و اشاره کردیم به میثاق ذاتی که همه اشیا دارند ولی وقتی به انسان می رسد تعهد و میثاق او هم آگاهانه است این تعهد یا مسئولیت مبین وظیفه بندی این نوع جدید در ساختن خودش و تاریخ و جامعه خودش است. زیرساخت های پیشرفت در مسیر حرکت تاریخ البته جبری هستند اما شرط تحقق و فعلیت یافتن رهایی انسان تلاش آگاهانه تعهد و مسئولیت پذیری تک تک ما هم هست اما هر کدام از ما چه فرد چه جمع چه گروه چه جریان در جریان حرکت و مسائلی که پیش می آید ابتلائات مصائبی که پیش می آید بارز می کنیم واقعیت خودمان را آنچه که درون ما است و در همین مسیر فعلیت می بخشیم به استعدادهایمان به این ترتیب در جریان حوادث و برخورد با ابتلائات مختلف و آزمایشات گوناگون فرزند انسان استعدادات و قوای خودش را از شامگاه امکان - یعنی ممکن است باشد ممکن است نباشد – به بامداد تحقق نزدیک می کند. این تلاشی است سترگ که انسان خودش را می سازد....
***
.... قرار بر این بود چه در مورد خودتان چه در مورد هر کسی که داعیه ترقی خواهی داشت ولی خدا که ول نمی کنه از این عهد و پیمانها می پرسد گمان می کنند که این عهد پیمانها پرسیده نمی شود ولی اینطور نیست در مورد همه ما تک تک ما افراد ما همه ما و در مورد همه قطعا اینها سوال میشود جریان تاریخ و همه کش و قوس های سیاسی سوالی است که پیوسته همه ما از برابر آن رد می شویم همه ما روی این سوالات ما پاسخ هایی می دهیم موضع هایی می گیریم، کارهایی می کنیم هرکس اینها انباشته میشود و هویت ما را برای خلق و تاریخ مجسم می کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر