مسعود رجوی - تیر و مرداد ۱۳۹۲
کارکرد و مسئولیت پیشتاز
گفتید که در اثنای این بحثها برایتان به خوبی روشن شد که ما با ایدئولوژی و مقولات و مفاهیم ایدئولوژیکی می خواهیم هم امروز و هم در آینده تضاد حل کنیم.
این حرف کاملا درست است. آن چه ما و خلق ما امروز با آن دست و پنجه نرم می کنیم صرف نظر از شرایط خاص زمانی و مکانی، صرف نظر از عوامل متعدد و پیچیدگی شرایطی که ما را احاطه کرده، در مضمون و در محتوا ادامه همان مسیر و مبارزه تاریخی و طبقاتی بین استثمارکننده و استثمارشونده است. بین ستمگر و ستم زده، بین سرکوبگر و سرکوب شده، بین خلقی که حاکمیت و حداقل حقوق و آزادیهای خود را می خواهد. پس در رژیم ولایت فقیه، که به نام اسلام و دین و قرآن، ستم شاهان و درباران فئودالی را به ابعاد نجومی رسانده است.
چه خوب بود اگر در برابر ارتجاع اصلا انقلاب و انقلاب کردن لازم و واجب نمی بود! اما واقعیت غیر از این است. چه خوب بود اگر اصلا قشر پیشتاز و مقاومت سازمان یافته ای لازم نمی بود و اوضاع خود به خود درست می شد! اما واقعیت غیر از این است.
چه خوب بود اگر اصلا نیازی به تشکیلات پیشتاز و رهبری کننده ای نمی بود. و بدون آن تقدیر انقلاب در برابر ارتجاع قهار محقق می شد، اما واقعیت غیر از این است.
***
... حرکت خودجوش و خودانگیخته و شرایط عینی برای انقلاب، البته مبنای لازم و ضروری است. اما برای این که به هدف برسد نیازمند تشکل و سازمان یافتگی و هدایت و رهبری است. این همان شرط کافی و همان عنصر ذهنی و مکمل است. شرایط عینی را تکمیل و بارور می کند.
***
ما کلمه انقلابی حرفه ای را بی حساب و کتاب به کار نمی بریم. بایستی در آرمان و در مشی حرکت (اسلوب مبارزه) انقلابی باشیم، خصوصیات اخلاقی انقلابی نیز داشته باشیم و اضافه بر این، بطور حرفه ای و در ارتباط با یک تشکل انقلابی هر آنچه را در توان داریم نثار آزادی و خلق و انقلاب کرده باشیم، تا بطور تمام عیار شایسته ان گردیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر