۹ـ حالا میخواهم کلید و رمز و راز مقابله با شیطان را با شما، در میان بگذارم. گوش کنید این سلاحی است که در جهان سلاحی بالاتر از آن نیست. هیچوقت هم هیچکس نمیتواند آن را از یک مجاهد خلق بگیرد. از سوره الاسراء میخوانم. مکالمه خدا با شیطان سرکش است. فقط یادتان باشد که انسان و شیطان ضدهمدیگرند. ضدانسان و ضدبشر ترجمه تحتالفظی کلمه شیطان است: وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَان وَکَفَی بِرَبِّکَ وَکِیلاً
خدا به اخراج شیطان که به هژمونی انسان تن نمیداد، حکم کرد. شیطان به خط و نشان کشیدن برای انهدام نسل انسان پرداخت و به خدا گفت: اینقدر به این انسانی که ساختهیی نناز، اگر تا روز قیامت به من مهلت بدهی جز تعداد اندکی، کنترل همه آنها را بهدست میگیرم. خدا که میدانست چه گوهری در وجود انسان به ودیعه گذاشته، گفت:
ـ گمشو و ما را اینقدر از ضعفهای انسان نترسان، جزای تو و پیروانت به تمام و کمال در جهنم داده خواهد شد.
ـ وانگهی مهلت تو تا روز قیامت نیست، بلکه تا وقتی است معلوم و معین (لابد تا وقتی که جامعهی یگانه و عاری از ستم و زنجیر و بهرهکشی تأسیس شود و هیچ زمینه و مبنای مادی برای عملکردهای ضدانسانی و هیچ شکافی برای انگیزشهای شیطانی وجود نداشته باشد).
ـ مهمتر اینکه: هر که را میتوانی بلغزان و منحرف کن با صدایت و حرفهایت (و سایتهایت و رادیو تلویزیونهایت و رسانههایت و برچسبها و یاوهها و اکاذیب و مجعولاتت) تهاجم کن، بتاز بر آنها با سواره نظام و با پیاده نظامت، و مشارکت کن با آنها در اموال و اولاد، و هر چه میخواهی فریب و وعده بده، هر چند که همه وعدههایت سراب و پوشالی است.
ـ اما بدان، که قانون آفرینش و آنچه من مقرر کردهام، این است که در مورد آنکس که بنده من است (عبادی یعنی بندگان مختص من) هیچ غلطی نمیتوانی بکنی، هیچ تسلط و سلطهیی بر آنها نخواهی یافت چون خدا پشت و پناه آنها و برای آنها کفایت است.
ـ بله شیطان در کارکردهای اخص انسانی، در نقطه صدق و فدا، ورود ممنوع است. این مرز سرخ ورود شیطان و همه نیروهای اهریمنی را خود خدا گذاشته و در آن هیچ خدشه و شکافی نیست. اینجا که همان جوهره انسانی است، نمیتواند وارد شود. اینجا خدا ایستاده است و به بندهاش میگوید: نترس، دستت را به من بده و به من تکیه کن. الله الله… شبی در آستانه جنگ و بمباران به صحرای اشرف بیرون شده بر آسمان پرستارهاش خیره ماندم: همه جایش نوشته بود: الله الله…(وام از سهل تستری)
ای زدردت خسـتگان را بـوی درمـان آمـده
یـاد تـو مـر عـاشـقان را راحت جـان آمـده
صـدهـزاران عـاشـق سـرگشـته بیـنم پُـر امیـد
در بیـابـان غمت الله گـویـان آمـده
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
۱۰ـ اکنون بگویید چه کسی جز گمراهان و گمگشتگان از رحمت پروردگارش نومید میشود؟ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَهِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ و چه کسی جز آخوندهای شیطانصفت و ضدبشر این چنین مردمان را مُعَذَب و غمبار و نومید میخواهد؟ پس بگو به بندگانم که بر نفس خویش اسراف ورزیدهاند که از رحمت خدا نومید نشوند، همانا که خدا تمامی گناهان را میبخشاید، او بخشاینده و مهربان است.
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
«بنده گنهکار پریشان روزگار، دست انابت به امید اجابت بهدرگاه حق، جل و علا، بردارد ایزدِ تعالی در او نظر نکند بازش بخواند، باز اعراض کند سیّم بارش به تضرع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید:
یا ملائکتی قد استحیت من عبدی ولیس له غیری فقد غفرت له.
دعوتش را اجابت کردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم. کَرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرده است و او شرمسار عاکفان کعبه جلالش به تقصیر عبادت مُعترف که:
ماعبدناک حق عبادتک واصفان حِلیه جمالش به تحیر منسوب، که ماعرفناک حق معرفتک
گر کسی وصف او زمن پرسد بیدل از بینشان چه گوید باز عاشقان کشتگان معشوقند برنیاید زکشتگان آواز» (گلستان)
قربانتان ـ برادرتان مسعود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر