در ماهها و هفتههای اخیر، اجرای احکام اعدام تقریباً هر روزه شده است. امری که با روی کار آوردن رئیسی جلاد، پیشبینی میشد.
بهگزارش جاوید رحمان، گزارشگر ویژهٔ حقوقبشر ملل متحد در امور ایران، شمار اعدامهای اعلام شده طی یک سال (از ژانویه تا دسامبر۲۰۲۱) دستکم ۲۷۵نفر بوده است. همزمان با افزایش اعدامهای اعلام شده و رسمی، شمار مرگ در زندانهای ضدبشری رژیم نیز بهدلایل مختلف از جمله عدم رسیدگیهای پزشکی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بهطور همزمان، سرکوب، ارعاب و اختناق در اشکال گوناگون تشدید شده است. تحت فشار قرار دادن و دستگیری مردم بهبهانههای مختلف، سرکوب جوانان عاصی تحت عنوان مبارزه با اراذل و اوباش، همراه با ضرب و شتم و گرداندن آنها در ملأعام، خراب کردن خانههای مردم محروم، حمله و هجوم بهدستفروشان و بهغارت بردن اندک سرمایهٔ ناچیز آنها بهیک روال تبدیل شده است.
رژیم همچنین اخیراً شروع بهدستگیری و محاکمهٔ قیامکنندگان آبان کرده و حتی از دستگیری و زندانی کردن اعضای خانوادههای آنها نیز فروگذار نمیکند. و آخرین اقدام در زمینهٔ تشدید اختناق، تصویب مسدود کردن فضای مجازی، تحت عنوان طرح صیانت توسط مجلس ارتجاع بود.
علت چیست؟
روشن است که توسل بهدیکتاتوری و ارعاب و اختناق، نتیجهٔ ضعف نظام حاکم از ادارهٔ جامعه و پاسخ دادن بهنیازها و خواستههای مردم است. هر قدر حاکمیتی شکنندهتر و وضعیتش بحرانیتر و در پاسخ بهخواستههای مردم ناتوانتر باشد، بیشتر بهشیوههای فاشیستی روی میآورد.
واقعیت این است که نظام ولایت فقیه بهاذعان ایادی و رسانههای خود رژیم، از همه طرف در بنبست است و در ضعیفترین و بحرانیترین موقعیت خود از زمان روز کار آمدنش قرار دارد. وضعیت اقتصادی در ۴۳سال گذشته هیچگاه تا این اندازه وخیم نبوده است.
در زمینهٔ اتمی و در مذاکرات برجام، با یک اجماع جهانی روبهروست که اتمی شدن پدرخواندهٔ تروریسم بینالمللی را برنمیتابد.
در منطقه که روزگاری آن را عمق استراتژیک خود توصیف میکرد، بهسراشیبی افتاده و در منزویترین نقطه قرار دارد.
و مهمتر از همه در برابر مردم ایران و مقاومت آزادیستانشان روز بهروز بیشتر رو بهافول میرود. هر روز و هر روز اقشار مردم بهجان آمده، گاه همچون جنبش معلمان بهطور سراسری بهخیابانها میآیند و مطالبات بهحق خود را فریاد میزنند و رژیم در برابر آنها جز وعدههای پوشالی پاسخی ندارد. از این رو شعارها روز بهروز سیاسیتر و ریشهییتر شده و علیه رأس فاسد نظام سمت گرفته است. شعارهایی مانند «رئیسی، قالیباف! این آخرین پیام است، نهضت فرهنگیان آمادهٔ قیام است» گویای بلوغ شرایط عینی و آمادگی انقلابی مردم است.
در همین حال شاهد دگرگونیهای عظیمی در ساختار و هرم اجتماعی جامعهٔ ایران هستیم. طبقهٔ متوسط که در هر جامعهٔی، وزنهٔ تعادل و لنگر آرامش محسوب میشود در امواج پیاپی فقر نابود شده و این طبقه بهتودههای تهیدست که چیزی برای از دست ندادن ندارند، پیوستهاند و بر آگاهی طبقاتی و پتانسیل انقلابی، اقشار محروم بیشازپیش افزودهاند. بهخیابان آمدن اقشاری مانند استادان معترض دانشگاه، پزشکان و انترنها گویای این واقعیت است. همچنین اقشاری که تا چندی پیش نیروهای رژیم تلقی میشدند، بهمعترضان کف خیابان پیوستهاند، رویدادی که از فرسایش فزایندهٔ پایگاه اجتماعی رژیم و تحلیل رفتن آنها حکایت میکند.
در چنین شرایطی بههیچ وجه عجیب نیست رژیمی که از پاسخ بهمطالبات مردم مطلقاً عاجز است، بهطور مطلق بر تنها شیوهیی که با آن سنخیت دارد، پناه ببرد. اما این حربهیی است بهشدت کند شده و کارآیی خود را از دست داده است. بهعنوان مثال کافی است بهزنجیرهٔ اعتراضات معلمان یا غارتشدگان یا بازنشستگان طی سال گذشته توجه کنیم. آنها هر بار پرتوانتر و منسجمتر و با شعارهای رادیکالتر بهخیابانها آمدهاند و هر بار یک ضربه محکم بر دیوار اختناق کوبیدهاند و رژیم جز واکنشهای محدود جرأت سرکوب قهرآمیز آنها را ندارد؛ زیرا میداند هر اقدام قهرآمیز جنبش اعتراضی را عمیقتر و رادیکالتر کرده و موجب پیوستگی بیشازپیش آن بهپیشتاز انقلابی میشود؛ از همین روست که وحشت سراپای رژیم را گرفته است. این وحشت بهخصوص در جریان تصویب طرح موسوم بهصیانت خود را نشان داد؛ وحشتی که بین موافقان طرح و مخالفان آن، مشترک بود.
یکی در مجلس ارتجاع هشدار داد که با این طرح دارید «مجلس را بهتوپ میبندید و روی اعصاب و روان جامعه راه میروید». دیگری فریاد کشید «چرا بهدست خودمان میخواهیم خودمان را نابود کنیم؟» و آن دیگری در دفاع از لزوم مسدود کردن فضای مجازی گفت: «امروز در آلبانی مجاهدین با ۲۰۰نفر یکان سایبری نشستهاند برای تخریب دولت و مجلس». و آن دیگری از اعضای مجلس خواست بهجای متمرکز شدن بر فضای مجازی فضای حقیقی در خیابانها را بنگرند: «اگر بهپلهای عابر پیاده دقت کنید بهتازگی نیروهای انتظامی در کنار این پلها ایستادهاند. آیا این موضوعات دغدغه نمایندگان نیست؟» (روزنامهٔ حکومتی آرمان ـ ۵بهمن ۱۴۰۰). و دیگری نوشت: «ترس از مردم و حقارت شدید است که خود را در مخالفت با اینترنت نشان میدهد» (روزنامهٔ حکومتی مردمسالاری ـ ۵بهمن ۱۴۰۰).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر