آهای بچههای شکوفاکنندهٔ بهار!
آهای نو شکفتههای آتش و عصیان!
آیا شکوفههای سرخ و سپیدی را که در ظلام وطن هر صبح و شام در کوچهها و خیابانهای ایران میروید به چشم میبینید؟ آیا وزش نسیم امیدی را که از عزم جزم شما برخاسته و مسافر شهرهای سراسر میهن شده را با پوست و گوشت خود لمس میکنید؟ همان شمیم دلانگیز که خبر از قطعیت پیروزی و دستیابی به بهاران جاوید آزادی میدهد، و آیا باور و ایمان به رهایی در وجودتان به یقینی جاوید بدل شده است؟
آیا خبر بنفشههای روییده در دیماه یخزده ۹۶ و یا پامچالهای شکفته در آبان ۹۸ که نوید رویش و شکوفایی چنین روزهایی را میدادند به چشم دیدهاید؟
وه که شمایان چه بهاری را در دل پر مهر پاییز امسال به بار نشاندید!
هزاران درود و دست مریزاد بر عزمهای استوار شمایان و بر بیباکی و جسارت مثالزدنیتان در تاریخ ایران زمین!
ای شکوفاگران بهار! ای نوید دهندگان بهار جاوید آزادی!
گر چه امروز سنگفرش خیابانهای وطنمان از خون پاک و سرخ شمایان لالهگون است!
اما، هر گلبرگ این لالهها از نسلی رویینتن خبر دارند که پیامشان شکست زمستان است و بس! نسلی بیشکست که در پرداخت تمامی بها برای به کرسی نشاندن فرشته آزادی، دیگر درنگی ندارد. چرا که برای این نسل، درنگ معنایش مردگیست. با نسل بپا خاسته شمایان است که ایران، تنپوش زمستانی خویش را از تن بدر میآورد. با نسل شورشگر و عصیانی شماست که زخمهای دیرین پیکر میهن درمان میشود! و با شماست که بهار جاوید وطن مهمان همیشگی ایرانمان خواهد شد!
این شمایید که مهر پاییزی را به بهاری شکفته و شکوفان تبدیل کردهاید! این شمایید که تقویم فصلها را با شورش عصیانیتان زیر و رو ساختهاید! و این شمایید که سرخی آتش و شقایق را با زیبایی رنگارنگ برگهای آتشین پاییزی در هم آمیختهاید!
این شمایید که از مهری نارنجی پلی ساختهاید تا بهارانی سپید! این شمایید که غوغا و فریاد را با شکست اهریمن و صدای خش خش خردشدن برگهای پاییزی در هم آمیختید و شور و شوق و عصیان را مهمان کوچهها و خیابانهای شهر کردهاید!
این شمایید که مهر امسال را نه خزانی برگریز که به بهاری شکوفان تبدیل کردهاید! بهاری شکفته در طنین فریادهای مرگ دیکتاتور و پس گرفتن ایران این زیباترین وطن، از ضحاکی مار بر دوش!
این شما جوانانید که ایران را پر از رویش و زندگی خواهید کرد! شما که هر نفستان آمیخته به نویدی تازه است! این شما جوانانید که روزهای پر آفتاب و پر نور را که در آن از سیاهی استبداد دیگر نشانی نخواهد بود به میهن هدیه خواهید کرد!
این شما مادرانید که لالایی شبهای کودکان میهن را لالایی بیداری با شعار مرگ بر ستمگر کردهاید و هر فریادتان خواب دیکتاتور را آشفته ساخته و خروشتان در همه جای دنیا طنینانداز شده است.
این شما دختران و زنان شجاع و جسور ایرانید که با جلوداری صفوف خشم و اعتراض دیوارهای سنگی ستم و استبداد و زنستیزی را در هم میشکنید! و از شماست که ایران و ایرانی طریقت آزادی را میآموزد.
و این شما مردان آزاده این سرزمینید که بر مرگ و خاموشی غلبه خواهید کرد و عادت خردکننده فقر و گرانی را در هم خواهید شکست!
امروز دیگر حتی دیوارها نیز سنگی و مسکوت و ساکن نیستند. امروز به یمن بیداری یک خلق اسیر، تن آنها هم پر از فریاد شده است. دیوارها نیز به سخن آمده و بدنهایشان منعکسکننده پژواک فریادهای رویان شمایانند.
امروز ایران در بهاری رویان در مهر پاییز، سراسر زندگی شده و در هر کجای این آب و خاک این حریت و آزادگیست که بپا خاسته است. در مهر پاییزی امسال بهار آمده و از همه سیمهای خاردار تنیده در میهن اسیر ما گذشته است. بهاری که بیش از ۴دهه است طی طریق کرده تا امروز به سرمنزل مقصود برسد.
آری! این بهاریست از جانب خدای ۵۷. همان خدایی که در هم کوبنده ظالمان زمانه و رژیم شاه بود و اکنون دستش از آستین خلق قهرمان و جوانان شورشگر و آزادیستان بیرون آمده تا کار شیخ و رژیم ولایت فقیه را یکسره کند (از پیام رهبر مقاومت مسعود رجوی – ۳مهر ۱۴۰۱).
آوا فرهادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر