مایک پنس «بیش از ۵هزار مایل» «از ایندیانا» تا «اشرف» ۳ را سفر کرد، تا بر این حقیقت تأکید کند که «رژیم ایران هیچگاه به اندازهٔ امروز ضعیف نبوده است».
مهمترین دلیلی که معاون رئیسجمهور سابق آمریکا در این رابطه برشمرد این بود: «بزرگترین نشانهٔ ضعف رژیم، انتصاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور است».
پس از هجرت بزرگ مجاهدین از لیبرتی به آلبانی، نظام ولایت فقیه کوشید تا آرایش دفاعی خود را شکل دهد. این آرایش دفاعی قبل از هر چیز در تلاش خامنهای برای برکشیدن جلاد مجاهدین (آخوند ابراهیم رئیسی) به مسند ریاستجمهوری بود. این تلاش در بهار ۹۶ از طریق رشد و گسترش جنبش دادخواهی شکست خورد. این شکست باعث شد تا پیش از آن که رژیم بتواند گاردهای دفاعیاش را بهطور کامل ببندد، قیامها آغاز شوند.
چهار سال اعتراضات پیوسته، و قیامهایی که هر چند ماه تکرار میشد، رژیم را به بهار ۱۴۰۰ رساند. این بار خامنهای با حذف همهٔ مهرههای سرسپرده به هر ترتیب بود، رئیسی را از صندوق شعبده بیرون کشید. رئیسی زمانی در مسند ریاستجمهوری نشست، که شیرازهٔ نظام در حال وا رفتن است. اصرار بر آوردن او مهمترین نشانهٔ ضعف، و بهزور بر مسند نشاندن او، نشانهٔ بنبست خامنهای است.
ضعفی که در رخساره و عملکرد رئیسی آشکار است تنها حکایت از فروپاشی و درهم ریختگی درونی رژیم ندارد، بلکه بیشتر از آن، برخاسته از پدیدهیی اثباتی در بیرون از رژیم است. تولد و رشد کانونهای شورشی همزمان با هجرت بزرگ از اشرف ۱ و لیبرتی بود. کانونهای شورشی به این معنی است که نیرویی رزمنده در جامعهٔ ایران وجود دارد که در عین باقی ماندن در محیط سرکوب و اختناق، دست بهعملیات ضداختناق در ابعاد وسیع میزند. این نیرو رشد میکند، و با وجود ضرباتی که از دشمن دریافت میکند، فردا بزرگتر از امروز میشود، و ضرباتی که به دشمن میزند در هر دور بزرگتر از ضرباتی میشود که از دشمن دریافت میکند.
واقعیت کانونهای شورشی مهمترین دلیل ضعفی است که در بنیانهای رژیم آخوندی آشکار است. رئیسی برای سرکوب این نیرو آورده شد. او یکبار سلف کانونهای شورشی را در تابستان ۶۷ قتلعام کرده بود. آن نسل سر موضع که فرزندان انقلاب ضدسلطنتی (۵۷) بودند، با اعلام وفاداری بر مواضع آزادیخواهانهشان بهرغم سر بهدار شدن تا همین امروز ادامه یافتهاند.
در کشاکش بین دو قطب: یکی رو به افول (خامنهای - رئیسی) و دیگری رو به صعود (کانونهای شورشی و نیروی قیام آفرین)، جزء سومی از طرف خامنهای-رئیسی وارد میشود. جزء سوم با هدف آشفته کردن صحنه علیه کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته تولید و عرضه شده است. رضا شاه از گور تاریخیاش بیرون کشیده میشود تا اینطور نمایانده شود که دعوا بین دو دیکتاتور است: دو دیکتاتوری که کارنامهشان پر است از کشتار مردم ایران.
مایک پنس در سخنرانیاش در خانهٔ مقاومت ایران «اشرف۳» این بخش را اینگونه توضیح داد: «رژیم ایران میخواهد مردم را فریب بدهد که گویا مردم ایران خواستار دیکتاتوری سلطنتی هستند. به شما تضمین میدهم ما فریب دروغ را نمیخوریم که این دیکتاتوری با یک دیکتاتوری سلطنتی عوض شود».
معاون رئیسجمهور سابق آمریکا همهٔ این حقایق را در خانهٔ مقاومت ایران تصریح کرد در حالی که میگفت: حرکت مردم ایران «بیش از هر زمان دیگری با رهبری خانم مریم رجوی قدرتمند است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر