دکتر منوچهر هزارخانی، مسلم اسکندر فیلابی
دکتر منوچهر هزارخانی، مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران:
به مریم و به بقیه رفقایی که در آلبانی گوش میکنند به خود شما این حرف را دارم، بزنم که به عقیده من، دارید مأموریت بسیار خطرناکی رو شما انجام میدهید.
من تصور میکنم که اغراق نیست اگر بگویم یک عملیات انتحاری است. برای اینکه میزان نفرت رژیم را از کل مقاومت بهخصوص از شما میدانیم. با همه اینها اگر عملیاتی است لازم، حتماً انجام بدهید، دیگر این رو سفارش میکنم و بهقول شما، اگرم لازم است دعا بکنیم ما لامذهبها (که خداوند شما رو حفظ کنه)... به آنها هم بگویید که دعا بکنند. البته خدا به حرف ما گوش نمیدهد ولی خب ما کار خودمان را میکنیم. اینکه به خود شما بگویم تا بقیه دوستان هم خسته نباشید و عرض به حضورتان که ادامه بدهید تا آخر، این حرفهایی که با شما داشتم و با دوستانی که آنجا هستند و لابد نقش بسیار مهمی دارند عرض کردم، که بهنظر من عملیاتش عملیات انتحاری است؛ کاری که دارند الآن میکنید. چون جنبش مقاومت الآن ایشان در راسش است. و جنبش مقاومت را به اسم مریم رجوی میشناسند. بهاصطلاح منشور ۱۰مادهایش که الآن خلاصه شده، یا فشرده شده و در چند ماده بیان میشود، درست همان مادههایی است که دیگران منتظر هستند ببینند چی میگوید فقط شعار نمیدهد، سیاستش چه هست، چکار میخواهد بکند در این خلاصه شده، مریم الآن در رأس جنبش قرار دارد. جنبش مقاومت را به اسم آن میشناسند و واقعاً آرزو میکنم که موفق بشود. واقعاً آرزو میکنم که موفق بشود برای این که چه بهتر از این که یک پروسه چهل سالهای طی شده حالا داره به نتیجه میرسد. البته خود رهبران مقاومت بارها تذکر دادهاند، گفتهاند، قید کردهاند برای کسانی که خوب متوجه نمیشوند و توجیهشان کردن که ما برای گرفتن قدرت قیام نکردیم و قصدمان فقط گرفتن قدرت نیست. من گمان میکنم که این مسأله در خارج کشور اصلاً فهمیده نمیشود. اصلاً فهم نمیشود. در داخل کشور بهمناسبت زندگی که آنها داشتند و این چهل سال رو گذراندند و آنها خوب فهمیده میشود، بهاصطلاح روزنامههایی که خوانده میشود در روز، در ایران، میگویند که خود اعضای مجلس هم به این نکته رسیدند که اگر دیر بجنبیم همه ماها سوار یک کشتی هستیم. من امید فراوان دارم به این که همه اونها غرق بشوند ولی آنها خودشون دارند نهایت کوشش میکنند برای اینکه حفظ بشوند ۴۰سال پیش که شورا را تشکیل دادیم در طی این مدت البته جزر و مدهای بسیاری داشتیم. شورا اکیپی است، مقاومت آخرین گروهی بود که به تبعید آمد. پیش از آن تمام کسان دیگر که یا ناراضی بودند از جمهوری اسلامی از امام امت و یا میترسیدند از عواقب، آمده بودند، یعنی من منظورم آدمهای سیاسی، ما آخرین نفرهایی بودیم که آمدیم و طی این چهل سال مقاومت کردیم، سخت بود. نقش مسئول شورا خیلی مهم بود، ایشان هم خوش فکر بود، هم معتقد بود به کاری که میکند، و هم شهامت ریسک کردن را داشت. چندین بار در طول این ۴۰سال ما این راامتحان کردیم، خیلی طبیعی است که آدمهایی که جمع میشوند یک جا و از افقهای مختلف فکری و سیاسی و فرهنگی میآیند، بتوانند با خودشان تفاهمی ایجاد بکنند، به همین دلیل هم ما خیلی رفت و آمد داشتیم، میآمدن و میرفتند، ولی خوب نقش مسؤل شورا این بود که توازن را نگه دارد و در این زمینه موفق بود. یعنی نتیجهاش را حالا داریم میبینیم بعد از ۴۰سال، موفق بود و الآن که نگاه میکنیم توی صحنه داخلی ایران فقط یک سازمان وجود دارد، سازمان مجاهدین خلق و یک انقلاب که آن هم در راه است و دارد میآید. من باز بر میگردم به مسئول شورا، ایشان پرونده شورای ملی مقاومت را در خارج کشور جایی که ما در آن هستیم باز کرد. هم چنین ایشان تفسیر خودش را از پیام فرستاده خدا، گذاشت جلوی پیامی که خمینی از رسول خدا داشت میداد. این کار مهمی بود، خیلی کار مهمی بود. البته غبار زدایی بیزحمت هم نبود، مسیر هم آسان نبود. پیامدها و نتایجش هم کم نبود. اما انجام داد. از نظر من این کار بسیار مهمی بود. او جنبش مقاومت را تبدیل کرد به یک مقاومت آرمانگرا که بهلحاظ سیاسی میداند که چه میخواهد و میداند چکار میخواهد بکند. خیلی مهم است، این امر خیلی مهمی است و من فکر میکنم که اگر در خارج کشور، دولتها، محافل از کشورهای مختلف و این پا و آن پا میکردند برای این است که یقین بکنند که روی شانس برنده دارند بازی میکنند.
سخت است که باور کنند. برایشان سخت است، منتهی الآن دیگر اینقدر جا افتاده است، و اینقدر هیچکس دیگر نیست، در میدان، که دیگر مجبور هستند. میشود اینجوری حساب کرد که خوب حالا ما مجبوریم با اینها کنار بیایم.
مریم رجوی: با تشکر از آقای دکتر هزارخانی اگه صدای من رو میشنوید دلم میخواهد به شما بگویم که مثل همیشه پایدار و مقاوم و جنگآور در همه صحنهها هستید. این روش از جلسه شورا بار اول است ولی شما ماشالله با روحیه مقاوم نشستهاید و دارید ادامه میدهید کاش وقت میبود و از خاطرات زیبایتان از همه جلسات شورا در این سالها بهخصوص روزهای سختی که این شورا داشت و شما مستحکم و استوار با مسئول شورا با مسعود در همه نشیب و فرازها در واقع چون کوه ایستادید و این نتیجهاش رو همچنان که خودتون گفتید نتیجه بعد از چهل سال، به هرحال امیدوارم که خاطرات بسیار درس آموز شما در فرصتی برای ما بازگو بشود. با تشکر زیاد از شما آقای دکتر خیلی ممنون.
مسلم اسکندر فیلابی، مسئول کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت ایران:
با درود به همرزمان عزیزم در شورای ملی مقاومت و همچنین با درود به تمام رزمندگان این مقاومت در کسوت مجاهد خلق که در این چهل سال بهخصوص در برابر ظلم وجور ملاها سکوت نکردید و همچنین با سپاس از تمامی اشرفنشانها و آنهایی که در سرما و گرما برف و باران آمدند و در تمام کشورها از این مقاومت حمایت کردند هم باوقتشان هم با کمکهاشون از هر نوعش و با صد درود به آقای مسعود رجوی بنیانگذار شورای ملی مقاومت که در ۳۰تیر ۱۳۶۰ با دوراندیشی و آزادیخواهی و استقلال طلبی، شورای ملی مقاومت ایران را بنانهاد و جمع کثیری از افراد میهنپرست را در این شورا گرد آورد.
من آغاز چهلمین سال تأسیس شورا را به آقای مسعود رجوی تبریک میگویم، شورایی که استحکام و وحدتش را مرهون زحمات طاقتفرسای او و بعد خانم رجوی میدانم که باید به ایشان هم تبریک بگویم و درود بفرستم. شورای ملی مقاومت ادامه راه و آرمان مصدق بزرگ است که آرزو کرده بود در آینده فرزندان مجاهد و فداکار وطن، راهش را ادامه خواهند داد تا ملت ایران را به آزادی و کشور را به استقلال برسانند. دکتر مصدق در اولین مصاحبه بعد از نخستوزیر شدنش به مردم ایران چنین گفت: هموطنان عزیز هیچ وقت فکر نمیکردم که با ضعف مزاجی که دارم مسئولیت چنین کار خطیری را تقبل کنم؛ ولی در راه شما جان ما چیز قابلی نیست و از صمیم قلب راضی هستم که آن را فدا کنم . مصدق در بیدادگاه شاه گفت من در راه آزادی و استقلال وطن نه زن و بچه میشناسم و تنها چیزی که در جلوی چشمان دارم وطنم ایران است. از همین جا میتوان علت کینتوزی خمینی و رژیم ضدایرانی آخوندها با مصدق را فهمید از آن طرف این شورای ملی مقاومت و شخص مسؤل شورا بود که در مقابل خمینی و رژیم او جایگاه و شأن مصدق را بهرسمیت شناخت و بالا برد. من با تجربهای طولانی که در شورا دارم ادامه و تکامل راه مصدق را در این شورا و در رهبری آقای مسعود رجوی و مجاهدین خلق ایران میدانم که همچنان که مصدق آرزو کرده بود در راه وطن از هر چه دارند می گذرند و سقف ایثار و فدا را برای رسیدن به آزادی ایران تا حد غیر باوری بالا بردند. آقای رجوی خودش در بیدادگاه نظامی شاه گفت ما فرزندان مصدق هستیم و راه او را ادامه میدهیم.
دوستان همرزمان و همسنگرهای عزیز! ما برای آبادی کشور و آزادی مردم و استقلال میهنمان در چهل سال گذشته با آخوندهای جنایتکار مبارزه کردهایم، ولی مهمترین کار ما این بود که بر سر اصولی که آقای رجوی شورا را بر اساس آن پایهریزی کرد وفادار مانده و قبل ازهر چیز مرزبندی با دو دیکتاتوری شاه و شیخ را رهنمود راه خود قرار دادهایم و خون شهدای ما در این راه نثار شده است. بهقول مصدق ما گناهی جز این نداریم و این بزرگترین گناه ما هست که حاضر نشدهایم به وابستگی و دیکتاتوری یعنی همان شاه و شیخ باج بدهیم؛ ولی کسانی که بهخاطر همین ایستادگی شورا و بهخاطر نقض این مرزبندیها اخراج شدهاند در کمال ناجوانمردی حقیقت و واقعیت را پوشانده و تهمت و افترا و غیردموکراتیک بودن شورا و مسؤل آن میزنند. من عمیقاً معتقدم که مناسبات شورای ملی مقاومت و آییننامه و تاریخچه شورا، دموکراتیکترین تجربه تشکیل یک ائتلاف با عقاید گوناگون را رقم زده است . همین مناسبات مبتنی بر دموکراسی و احترام به عقاید یکدیگر از یکطرف و ایستادگی بر سراصول، دلیل استحکام شورا هست.
قدرت و موقعیت کنونی این آلترناتیو هم که در کهکشان امسال چشم جهان را خیره کرد؛ از همین واقعیت است. علت لجنپراکنیها و ناسزاهای ناجوانمردانهای که نثار شما میشود و منشأ آنها به گواهی اسناد و مدارک مستقیم و غیرمستقیم به وزارت اطلاعات آخوندها میرسد، همین واقعیت است افشای مزدور نفوذی اطلاعات و رژیم آخوندها توسط برادر عزیزمان آقای ژورک نمونه بسیار عبرت انگیزی است و همانطور که خود ژورک نوشته بود از زندان و شکنجهگاه تا روزنامه و رادیو تلویزیون در داخل ایران یک هدف مشخص داشته و دارد و آن شخص مسعود رجویست که بر همین اصول پافشاری کرده است. ما میخواهیم در آینده قدرت بدون دخالت استعمار ناشی از رأی مردم باشد و در یک جمهوری آزاد بر اساس جدایی دین و دولت و در چارچوب تمامیت ارضی ایران، همه آزاد باشند و آزادانه در انتخابات شرکت کنند. در انتخابات آزاد صد البته اگر مردم به رقبای ما رأی دادند، ما نیز خوشحال خواهیم شد که ملت ایران افرادی را برگزیدهاند که به آنها اطمینان دارند.
خانم رجوی! هر چند مدتهاست از دیدار مسعود عزیز محروم هستم ولی دلم میخواهد در این نشست تاریخی در آغاز چهل سالگی شورا با افتخار به او تعهد بدهم و بگویم من تا آخرش با او هستم و روی من تا هرکجا بخواهد حساب کند و افتخار دارم که مثل رزمندگان کانونهای شورشی حاضر حاضر حاضر خود را بگویم درود بر شورای ملی مقاومت درود بر مسعود و مریم عزیز.
مریم رجوی: درود بر شما آقای فیلابی من پاسخ الطاف شما به خودم را نمیتوانم بدهم ولی فقط یک چیز میتوانم بگویم از روز اول هم گفتید من شاهد پیوستن روز اول شما به شورا و عهد و پیمانتان با مسعود بودم؛ توی این سالها پایداری و پافشاری بر این عهد وپیمان را دیدم. الآن هم مجدداً به نظر من فراز جدیدی است به کوری چشم دشمن و همه آخوندها که به خود از این عهد و پیمانها باید بگوئیم خواهند لرزید درود بر شما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر