دوستان عزیز،
حقیقت این است که موتور محرک و نیروی اصلیِ سمت دهندهٔ اوضاع، کشاکش میان رژیم و آمریکا در پرونده اتمی یا جدال میان دو جناح حاکم رژیم نیست.
نبرد اصلی، میان مردم و مقاومت ایران با رژیم ولایت فقیه بوده، هست و خواهد بود.
مقاومتی که در دلِ زندانهای سیاسی، کانونهای شورش و اعتراض برپا میکند، . مقاومتی که آنتیتز تروریسم و صدور بنیادگرایی است.
مقاومتی که مجاهدان پاکبازش، در سختترین شرایط، پایداری تاریخی بینظیری را ارائه کردهاند.
اینها به گویاترین صورت، توانایی و ظرفیت مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهٔ آنها را برای تغییر رژیم، نشان میدهد.
به قول مسعود مقاومتی که «صلح و امنیت و دموکراسی و حقوقبشر و ثبات و سازندگی و یک ایران غیراتمی را در این منطقه از جهان پیشنهاد میکند».
آری، شعار خلق جهان بدانند
آری، مقاومتی که طی ۳۳سال، از کورهٔ گدازان همهٔ آزمایشها، عبور کرده است، قطعاً میتواند به مقصد آزادی و حاکمیت مردم دست یابد. بله میتوان و باید.
هموطنان
رژیم آخوندی در داخل و خارج ایران به توطئهها و اقدامات گسترده علیه مجاهدین و مقاومت ایران دست میزند. از جمله هزاران نوشته، صدها کتاب، دهها فیلم و سریال تلویزیونی و صدها نمایشگاه علیه مجاهدین و این مقاومت. راستی اینها برای چیست؟
بهخاطر این است که از محبوبیت و اثرگذاری همین مقاومت، میترسند.
با وجود این همه ترس و وحشت، اما آخوندها مدعیند که این مقاومت در داخل ایران پایگاهی ندارد.
پاسخ ما این است: آزادی و امنیت اعضا و هواداران این مقاومت را تأمین کنید تا یک راهپیمایی در خیابانهای تهران برگزار کنند، آن وقت میبینید که چگونه سراپای رژیمتان را در مینوردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر