ماتئو رنتزی: تغییر رادیکال فقط یک نیاز اقتصادی یا یک ارزش برآمده از یک نیاز انسانی برای ایران نیست ـ ۲۴تیر۱۴۰۰
عصر همگی به خیر من مائتو رنتزی هستم؛ نخستوزیر پیشین ایتالیا.
بسیار خوشبختم که در این واقعهٴ خاص و بسیار انگیزاننده.؛ با شرکت افراد بسیاری از نقاط مختلف جهان، در دوران مشکلات بزرگ و جدلها درباره آینده کشور تان. با شما هستم.
کشور شما کشوری نیست که فقط با تنشها و درگیریها شناخته شود. کشور شما کشوری است با تاریخی غنی. لطفاً اجازه دهید با شما صادق باشم.
من نخستوزیر پیشین ایتالیا هستم و میدانم چه معنی دارد وقتی که کشوری بزرگ باشید، با تاریخی غیرقابل باور، با گذشتهیی غیرقابل باور ولی نتوانید از این گذشته برای ساختن آینده استفاده کنید.
این واقعیت برای ایران بهطور خاص صدق میکند. به این دلیل که شما ستون تمدن ما در تاریخ هستید.
تاریخ کشورهای ما صفحات بزرگی از موفقیتها، مشکلات و امیدها را نگاشته است. اما اکنون به دلائل منعدد در موقعیت هولناکی هستیم.
عقیده من این است که ما در جهانی هستیم که در سالهای آینده با قدرت بسیار بسیار زیاد تغییر خواهد کرد. صادقانه میگویم، نظم جدید جهانی در سالهای آینده اساساً موضوع بحث است.
رابطه آمریکا و چین، در دهه پیش رو، بسیار بغرنج و در حین حال قابلتوجه خواهد بود. رابطه کشور شما با خاورمیانه و بهطور عام با اتحادیه اروپا و جهان، بالاخص قابلتوجه است.
چرا که در این منطقه ما نقش حیاتی برای آینده بشریت ایفا خواهیم کرد. در همین حال نوآوریهای دیجتالیزه شدن جهانی بعد از پاندمی صفحه جدیدی را در تاریخ بشر خواهد گشود.
اما ما نخواهیم توانست هیچکدام از این صفحات تاریخی را بدون این پیام بنگاریم که کشورهایی با تاریخی غنی باید بخشی از این صفحات جدید باشند و این ممکن نیست مگر ما اولویتهای امروز خود را مشخص کنیم.
برای همین من فکر میکنم که ایران یک نقطه حیاتی است.
من زمانی که نخستوزیر بود. تلاش کردم به همراه همکاران اروپاییم این صفحات جدید را بگشایم. من بهعنوان عضوی از ۷کشور صنعتی جهان به تهران سفر کردم.
من تلاش کردم با افرادی که در گفتگوهای ۶ +۱ مثل اروپا و آمریکا با رژیم نقش داشتند بحث کنم تا علیه دسترسی به بمب اتمی و تنشهای پشین به توافقی برسیم.
ما در این مسیر با قدرت کار کردیم. اما با اندوه پی بردم که ما شکستخوردهایم. این یک واقعیت است. ما شکست خوردیم!
به این دلیل که در رسیدن به ایده مهم «تغییر» در ایران، در ایده رسیدن به این هدف، متأسفانه شکست خوردیم. من اکنون این واقعیت را بازمیشناسم.
ما باید به ۳نکته بسیار مهم اعتراف کنیم:
اول: بدون پیامی روشنی در نفی استبداد مذهبی و دیکتاتوری، بدون این نفی، واقعاً غیرممکن است به صفحه جدیدی از آزادی و ارزش دمکراسی وارد شویم.
بنابراین امروز تنها راه برای اتحادیه اروپا این است که از تجربههای گذشتهٔ ما و از اشتباهات گذشتهٔ ما درس بگیرد.
برای اینکه ما واقعاً با قدرت تلاش کردیم که به یک نتیجهٔ صلحآمیز دست پیدا بکنیم. ولی این غیرممکن بود و ما مقصر آن نبودیم.
این اولین پیامی است که میخواهم به شما، یعنی کسانی که برای آزادی در ایران مبارزه میکنند برسانم.
واقعاً بسیاری از اروپائیان تلاش کردند حتی در جهت مخالف عقیده شما که بسیاریتان میگفتید «متئو، غیرممکن است.
تو نمیتوانی به چنین نتیجهیی دست بیابی». اما ما سعی خود را کردیم و شکست خوردیم!
نکته دوم: اگر آنچه گفتم صحیح است، پس اتحادیهٔ اروپا باید بپذیرد که سیاست قبلی را نفی کند و از کسانی که با رژیم مبارزه میکنند حمایت کند.
من فکر میکنم ما پیام بسیار خوبی داریم. اکنون زمان خوبی است، با وجود وضعیت در ایران و در سایر نقاط جهان، اکنون زمان آن است که از هر نوع قدرتی که داریم، اعم از قدرت سخت و نرم، استفاده کنیم تا رژیم ایران را در محاصره خواست خود برای تغییر قرار دهیم.
ما نمیتوانیم این را بپذیریم که در سال۲۰۲۱ بهسیاستی که علیه حقوق و آزادیها و امکان بازگشت ایران به جامعه جهانی است ادامه دهیم.
پیام روشن است مردم ایران به جامعه جهانی احتیاج دارند. اما دوستان من بگذارید بسیار صریح باشم. جامعه جهانی نیز به ایران محتاج است.
بهخاطر ارزشهای کشور شما. بهخاطر تاریخ کشور شما. بهخاطر عشق و اندوه کشور شما. بدون ایران، جهان فقیر است. جهان بدون ستون است.
اهمیت گذشته فقط برای بهخاطر سپردن در کتاب تاریخ نیست. گذشته برای این مهم است که با آن امروز چشمانداز آینده را بنا کنیم و بدون ارزشهای ایرانی، بدون تاریخ ایران، بدون سنتهای ایرانی، جهان فردا، جهانی ضعیف خواهد بود.
بنابراین اکنون زمان آن است که صفحه تغییر را بنگاریم. صفحه یک تغییر رادیکال را. و به حمایت از کسانی بپردازیم که مبارزه میکنند تا استبداد مذهبی را ملغی کنند و ایران را بهعنوان یک عضو به جهان جدید بازگردانند.
نکته سوم: اکنون زمان آن نیست که برای دسترسی به بمب اتمی در ایران تلاش شود. اکنون زمان آن است که علیه فقر در ایران مبارزه شود.
چرا که پذیرفتنی نیست کشوری که نه تنها تاریخی غنی دارد بلکه دارای منابع ثروتی چون کشور شما است بهدلیل حاکمیت این رژیم محل نامناسبی برای سرمایهگذاری جهانی باشد.
دوباره بگویم ما تلاش کردیم که تجارت جهانی (با ایران را) تشویق کنیم. ما تلاش کردیم. من شخصاً تلاش کردم، در سالهای ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ تا کمپانیها را تشویق کنم که گفتگو کنند.
اما متأسفانه رژیم ایران آن را بلوکه کرد. اولویت واقعی امروز فقط این است که مبارزه کنیم تا به کشور شما امکان از بین بردن فقر را داد نه امکان ساخت بمب و برنامه اتمی.
بنابراین من در تمام مدت عمرم بهطور سنتی عضوی از اپوزیسیون نبودم. من تلاش کردم تا بهعنوان یک سیاستمدار پراگماتیک، هر کاری بکنم تا گفتگو را تشویق کنم.
اما امروز باید اعتراف کنم وضعیت به واقع دشوار است و باید این پیام را بپذیریم که اگر میخواهیم صفحه جدیدی از امید برای آن منطقه باز کنیم باید استبداد دینی را ملغی کنیم.
باید این سیاست را ملغی کنیم و باید صفحه آزادی را بگشائیم. صفحهیی از آفرینش ارزشهایی جدید.
من سخنانم را با بیان یک عقیده شخصی به پایان میبرم. ما در جهانی زندگی میکنیم با هوش مصنوعی، با شیوهیی که «اینترنت چیزها»، دیجتالیزه شدن و طب جدید شخصی پیشرفت میکنند، ما در جهانی زندگی خواهیم کرد، که دهه۲۰۲۰ با پاندمیش چیزی مربوط به قرن گذشته باشد و رکود مربوط به قرن گذشته باشد و با رشدی عظیم روبهرو خواهیم بود.
البته روشن است که برای این رشد عظیم باید در زمینههای گوناگون سرمایهگذاری کنیم از قبیل آزمایشگاهها، ایدههای جدید و غیره. این کاملاً درست است. اما دقیقاً به همین دلیل ما در سالهای آینده نیازمند میراثی از ارزشهای مشترک خواهیم بود.
و منبع این میراث ارزشهای مشترک تاریخ ما است و جهان بدون سنتهای مردم شما ضعیف خواهد بود. ما باید درهای ایران را به روی جامعه جهانی و درهای جامعه جهانی را به روی ایران بگشائیم. اما، و این عقیده واقعی من است بعد از تلاشهایی که شخصاً کردهام و هر گونه گفتگو را تجربه کردم، که چنین چیزی امکانپذیر نیست مگر اینکه رژیم تغییر کند.
همچنین وضعیت امروز بعد از این انتخابات. بعد از همه مباحث درباره این انتخابات، بعد از مباحث در مورد رئیسجمهور جدید (رژیم) و نقشش در سال۶۷، بعد از چیزهای بسیاری که شما بهخوبی در این گردهمایی تشریح کردید، من فکر میکنم کاملاً متقاعد شدهام که هیچ راهی برای صلح و سعادت آینده ایران وجود نخواهد داشت اگر ما ایده تغییر رادیکال رژیم را نپذیریم.
بنابراین آرزوی شخصی من این است که ما قادر باشیم این نبرد را ادامه دهیم. من بخشی از این نبرد خواهم بود تا آنجا که به نقشم در جامعه اروپا برمی گردد.
اما لطفاً این را هم در نظر داشته باشید که تغییر رادیکال فقط یک نیاز اقتصادی یا یک ارزش برآمده از یک نیاز انسانی برای ایران نیست.
این یک ضرروت برای جامعه جهانی است. برای اینکه جهان بدون شما، جهانی ضعیفتر است و من فکر میکنم این یک مشکل برای خاورمیانه، و رابطه با اتحادیه اروپا و رابطه با سایر نقاط جهان خواهد بود.
اروپا امروز بخش کوچکی از یک مباحثه جهانی بین آمریکا و چین است.
ما باید بتوانیم نقشی در این میان ایفا کنیم. اما معتقدم برای ایفای این نقش، راه این است که یک دیدگاه وسیعتر در مورد منطقه داشته باشیم و سیاست این رژیم را که هم برای ایران و هم برای جهان خطرناک است نفی کنیم. بسیار متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر