با جنگافروزی ۸ساله خمینی و ویران شدن استان خوزستان و بقیه استانهای مرزی، دیگر رمقی برای زندگی و امکانی برای شکوفایی آن به چشم نمیخورد.
اما مصیبت تازه آغاز شده بود. سپاه جرار خلیفه ارتجاع و جانشینش اهداف پلید و برنامههای شومی برای این بخش از ایران دنبال میکردند. سیاستهایی که به نابودی محیطزیست و تداوم خرابیهای ناشی از جنگ ضدمیهنی و گسترش فقر و بیکاری برای مردم بومی این استان منجرشد.
در حالی که عمده تأسیسات و منابع نفت و گاز و پتروشیمی در آن قرار دارد. در سال گذشته اعتراضهای مردم محروم بخش غیزانیه اهواز با ۸۳روستا و ۲۵۰هزار نفرسکنه، از نبود آب آشامیدنی، خبر یک رسانههای داخلی و خارجی شد که چطور ثروتمندترین ناحیه ایران به چنین روزی افتاده است. بهرحال پس از گذشت چهل سال حکومت جور و ستم بر این مردم، اسناد و اخبار متعددی افشا گردیده است که یک طرح و برنامه رذیلانه برای کمرشکن کردن مردم استان خوزستان در بیت خلیفه ارتجاع شکل گرفته است که امروزه گوشهای از نتایج آن را بهصورت نبود آب آشامیدنی و کشاورزی به چشم میبینیم. همین چند روز پیش بود که احمدینژاد رئیسجمهور محبوب خامنهای فاش کرد «یک "طرح امنیتی"برای"عدم توسعه متوازن" در این استان ریخته شده است. وی گفت، شورای عالی امنیت ملی پس از جنگ، طرحی را تصویب کرده بود تا مانع هر گونه سرمایهگذاری در خوزستان شود چرا که توسعه خوزستان میتواند برای حکومت دردسرساز باشد»
ریشه مشکلات کلان خوزستان
استان خوزستان دارای پنج رود بزرگ و مهمی است که حیات مردم آن به آنها وابسته است. علاوه بر تأمین آب آشامیدنی، متکفل آب کشاورزان نیز میباشند. بنابراین هر گونه آسیب و انحراف و کاستی این منابع حیاتی، زندگی را برای ساکنان این خطه امکان ناپذیر میسازد.
این استان با جمعیتی حدود ۵میلیون نفر و دارا بودن ۱۴درصد از تولید ناخالص داخلی (عمدتا ناشی از صنایع نفتی) اما نرخ مشارکت اقتصادی ۴۰درصدی دارد. بیکاری جمعیت بین ۱۵ تا ۲۴سال این استان، چیزی بیش از ۳۳درصد و نرخ بیکاری کل بیش از ۲۵درصد است. بخش مهمی از بیکاران را نیز تحصیل کردههای دانشگاهی تشکیل میهند. همچنین بیش از ۲۵درصد از مردم زیر خط فقرند و حاشیهنشینی در استان مقام دوم را در کشور کسب کرده است! آسیبهای اجتماعی هم روی سایر مشکلات قرار گرفته است و بهخاطر همه این عوامل، مهاجرت از استان به دیگر نقاط کشور یکی از اهدافی است که رژیم آخوندی برای خالی کردن ساکنان اصلی خوزستان در این سرزمین دنبال میکند.
بنابراین کارون، دز، کرخه، جراحی و زهره که زمانی رودهای پر آب منطقه و بلکه کشور بودند امروزه بهخاطر آب دزدیها و غارتگری و سوء مدیریت تبدیل به مویرگهایی خشکیده شدهاند.
در خوزستان همه مقصریم!
حالا که مردم خوزستان فریاد «انا عطشان» سر میدهند و ملتهای جهان هم صدای آنها را شنیدهاند، مجرمین ندا میدهند که مقصرند: «خوزستان یکشبه دچار این همه معضل نشده است که بتوان آن را یکشبه درمان کرد. ورای این مسأله میشود از دولت هاشمی تا همین دولت رو به اتمامِ روحانی را بازخواست کرد، میشود همهٔ مجالس و تمامی نمایندگان و کلهم اجمعین استانداران این استان را نیز پشت میز سؤال و جواب کشید. و این یعنی در فقرهٔ خوزستان، «همه مقصریم»! (آفتاب یزد ۲۹تیر۱۴۰۰)
امروز حتی اصلاحطلبان قلابی هم خود را در معرض پرسش از سوی هم باندیهای خود میبینند که با خوزستان در زمان حضور در قدرت چه کرده اید؟ کیانوش راد عضو مجلس دوره ششم میگوید: «با تأسف، همه دولتهای مرکز نشینِ پس از انقلاب، از چپ و راست، اصلاحطلب و اصول گرا، همه در انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی ایران برای مصرف صنایعی چون فولاد و کشاورزی و برنج کاری، همداستان بوده و هستند. مردم خوزستان هم این را فهمیدهاند که با دلخوش کردن به اصولگرا یا اصلاح طلب، هاشمی، خاتمی یا احمدینژاد و روحانی و حالا رئیسی، هیچ تفاوت و تغییری در سیاستهای کلان انتقال آب نخواهد افتاد» (انصاف نیوز ۲۸تیر۱۴۰۰)
وقتی هم اعتراضها و قیامهای مردم خوزستان و دیگر استانهای همپیمان بالا گرفت، اندک اندک اسناد و طرح و برنامههای خائنانه خامنهای و پاسداران از صندوقخانهها بیرون آمد. مجتبی یوسفی، عضو اهوازی مجلس، نسبت به اجرای پروژههای غیرکارشناسی و محرمانه انتقال آب استان خوزستان اعتراض کرد. «خوزستان در سال۹۸ شاهد سیل خود ساخته وزارت نیرو بود (!) چرا که میخواستند بگویند خوزستان منابع آب مازاد دارد و آن را انتقال بدهند» (ایسنا ۳۱تیر۱۴۰۰)
۵۴ روز فاصله تا صفر شدن آب سد کرخه باقی است
بحثهای کارشناسی و ارزیابیهای علمی در طول این چهل سال که بارها تکرار شده است که نبایستی آب را از خوزستان به نقاط دیگری منتقل کرد و یا این کار باید با نهایت دقت برای حفظ محیطزیست و حیات ساکنان آن باشد. نباید این همه سد بر روی رودها ایجاد کرد که ضررش بسیار هنگفت و غیرقابل برگشت است. نباید کشت نیشکر با انواع ضایعات زیستمحیطی در دشتهایی که ظرفیت چنین کاری ندارند انجام داد... هیچگاه به گوش بسته کارگزاران رژیم آخوندی فرو نرفت و ثمره آن این شد که میلیونها تن از هموطنان بهدنبال قطرهای آب سرگردان باشند.
«یک منبع آگاه در وزارت نیرو گفت: حجم زنده و قابل استفاده پشت سد کرخه در حال حاضر بر اساس پایشهای روز جاری ۷۶۰میلیون مترمکعب است و با این حجم از برداشت تنها ۵۴روز با صفر شدن آب سد کرخه فاصله داریم» (همشهری۳۰تیر۱۴۰۰)
بیآبی در خوزستان نتیجه غارت منابع است
قیام های متوالی مردم ایران و در روزهای اخیر قیام و شورش جوانان دلیر خوزستانی در برابر ستم و جور خامنهای و پاسدارانش، مورد تأیید و توجه افکار عمومی جهانی نیز قرار گرفته است. روزنامه فرانسوی لیبراسیون از قول کارشناس امور ایران خود مینویسد: «بی آبی جاری در خوزستان و ایران ناشی از خشکسالی نیست. مسبب اصلی آن رهبران جمهوری اسلامی هستند که معتقدند تولید اقتصادی از طریق غارت و تخریب منابع طبیعی و نه باز تولید آنها به دست میآید. نشانههای خبردهنده یک فاجعه زیستمحیطی در ایران به طرز خطرناکی روی هم انباشته شدهاند. سوءمدیریت و غارت منابع بیش از پنجاه درصد روستاهای ایران را خالی از سکنه کرده و جابهجاییهای مهم جمعیت در کشور را در پی داشته است. خوزستان بهطور سنتی از مناطق شورشی ایران است و یکی از کانونهای اصلی اعتراضهای آبان ماه ٩٨ بود. با توجه به آنچه گفته شد، اعتراضهای جاری مردم خوزستان طبیعی است و از مدتها پیش قابل پیشبینی بود».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر