کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران
از آبان سال ۱۳۵۸ موضوع انتخابات ریاستجمهوری در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی به موضوع مورد توجه همه مردم ایران تبدیل شد.
چرا مسعود رجوی کاندیدای ریاستجمهوری شد؟
واقعیت این بود که مجاهدین خواهان حفظ مسالمت و فعالیت مسالمتآمیز سیاسی بودند و میخواستند تا آنجا که امکانپذیر است از طریق مسالمت و مبارزه سیاسی و پارلمانی در چهارچوب قوانین همین رژیم یعنی با التزام به همین قوانین، آن را اصلاح کنند و تغییر بدهند.
تا دیماه سال ۱۳۵۸، یعنی نزدیک به یک سال بعد از انقلاب، اگر چه در هر یک از روزهای آن، خمینی به یکی از قول و قرارهایی که به مردم داده بود پشت پازده بود، و در اثر افشاگریهای مجاهدین و سایر نیروها، ماهیت آخوندهای حاکم برای مردم کم کم روشن میشد اما فرصتی که مردم بهطور یکپارچه تقابل خود را بهصورت علنی، با او نشان بدهد. در دیماه ۵۸ فرا رسید. نام این فرصت، انتخابات ریاستجمهوری بود.
مهمترین سؤالی که پیش روی همه عناصر و نیروهای سیاسی مترقی قرار گرفته بود این بود که در برابر نیروی مهیبی که همه دستاوردهای انقلاب بهمن را پایمال میکند، چه باید کرد؟
موجی از تقاضا و دعوت نیروهای سیاسی، از اطراف و اکناف کشور، به سوی دفتر مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران روانه شده بود. آنها از مسعود رجوی، دعوت کرده بودند که بهعنوان نماینده نیروهای انقلابی و ترقیخواه، نامزد برای ریاستجمهوری شود.
علت کاندید شدن مسعود رجوی از زبان خودش
مسعود رجوی در یکی از جلسههای کلاس تبیین جهان به تاریخ ۲۸دیماه ۱۳۵۸ در مورد علت کاندیدا شدن خود برای ریاستجمهوری گفت:
«ما برای اینکه شاید بتوانیم تا حدودی در جهت رفع پراکندگیها جنگافروزیها مؤثر باشیم، دست به معرفی کاندیدا زدیم. اولین قدمی که در تحقیق این مطلب انجام دادیم، بررسی لایحه انتخاب اولین رئیسجمهور ایران مصوب شورای انقلاب بود که در تاریخ اول دی در روزنامهها منعکس است. در آنجا مطابق همان قانون ۴شرط پیشنهاد شده بود برای ریاستجمهوری یعنی برای نامزدیش. شیعه ایرانیالاصل بودن، سن بیشتر از سی سال، عدم سوء پیشینه و ماده بعدی مدیر و مدبر و الی آخر. در این قانون به همان ترتیبی که گفتم در هیچ قانون دیگری در هیچ کجای جهان هم، یا لااقل ما خبر نداریم، که بشود اقلیتی را از حقوق مصوب در قانونی که طبعاً اکثریت به آن رأی داده محروم بکنند. هیچ قید و شرط دیگری نبود با این همه ما طی تماسهای متعددی که گرفتیم باز هم بیشتر خاطر جمع شدیم که این امکان برایمان هست. این امکان را هم ما خودمان اینطور میدیدیم به سابقه مجلس خبرگان، طبیعتاًً ما خبرگان نمیخواستیم ما مؤسسان میخواستیم، ولی وقتی ایجاد شد به هرحال میخواستیم تاثیر مثبت و سازنده خودمان را بگذاریم و با خیلی از نیروهای دیگر در آن شرکت کردیم. اینجا هم همینطور. یعنی از همان درصد یا قطره آزادی و دموکراسی هم هست که از کانال آن بشود تاثیر گذاشت طبیعتاًً نمیخواستیم دریغ بکنیم و این چیزی است که طبیعتاًً جناح مقابل خیلی بایستی خواستار آن باشد. بر این اساس به ما گفتند که میتوانید ثبت نام بکنید. ولی برخلاف سایر کاندیداها خودمان به هیچوجه اعلام نکردیم برای اینکه به فرض اگر اشکال قانونی هست باز هم بررسی بشود.»
مسعود رجوی در همین جلسه کلاس تبیین جهان فتوکپی نامهیی را که سازمان مجاهدین خلق ایران به وزارت کشور نوشته بود به حضار نشان داد؛
«وزارت محترم کشور
سازمان مجاهدین خلق ایران بدینوسیله برادر مجاهد مسعود رجوی را بهعنوان کاندید ریاستجمهوری معرفی و مدارک مربوطه را نیز به پیوست تقدیم میدارد -با تشکر مجاهدین خلق ایران».
مسعود رجوی نامهیی را که به معاون وزارت کشور نوشته بود را نیز قرائت کرد:
«وزارت محترم کشور
جناب آقای دکتر میرسلیم
ضمن اعلام آمادگی برای نامزدی ریاستجمهوری تقاضا میکنم تا اطلاع ثانوی از اعلام نام اینجانب بهویژه در مطبوعات کشور خودداری فرمائید. بهخصوص اینکه با توجه به مطالبی که جناب آقای فلانی که عمداً اسم را نمیگویم در جریانش هستند هرلحظه امکان صرفنظر کردن از کاندیداتوری وجود دارد».
مسعود رجوی سپس گفت:
«این را منضم کردم به آن و فرستادم. منظور ما این بود که مطالعه بکنند چون قصد خیری داشتیم و در صورتی که به هرحال وضعیت اقتضا نمیکند قانون که وضعیتش روشنه و اعلام نکنند».
اعلام رسمی کاندیداتوری مسعود رجوی
روز شنبه پانزدهم دیماه ۵۸ مسعود رجوی رسماً بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران معرفی شد.
به این ترتیب مجاهدین با اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی برای انتخابات ریاستجمهوری در روز پانزدهم دیماه ۱۳۵۸ وارد یک کارزار سیاسی جدید شدند.
استقبال عمومی از کاندیداتوری مسعود رجوی
اعلان کاندیداتوری مسعود رجوی، ناگهان فضای جامعه را دگرگون کرد. بهخصوص هموطنانی که در رژیم آخوندی بهعنوان اقلیت قومی یا مذهبی تلقی میشدند، استقبال بسیار نمایان و پرشوری از آن کردند.
مسعود رجوی با اعلام یک برنامهٔ سیاسی ـ اجتماعی کامل که مورد توافق کلیه نیروها و جریانهای سیاسی مترقی و آزادیخواه بود، وارد میدان مبارزات انتخاباتی شد.
مسعود رجوی بهعنوان کانون و تجسم وحدت تمامی نیروهای مترقی و آزادیخواه و همه تنوعات ملی، قومی و مذهبی و فکری، بهخصوص زنان که در دستگاه ارتجاعی خمینی درجه۲تلقی شده و از ابتداییترین حقوق خود محروم بودند، مورد استقبال قرار گرفت.
یکی از ایدههای مهم مسعود رجوی از همان ابتدا عبارت بود از وحدت نیروهای آزادیخواه در مقابل نیروی خمینی که یک نیروی انحصارطلب و مرتجع کامل بود. هدف مسعود رجوی این بود که بتواند ائتلافی آزادیخواه و مترقی بهوجود بیاورد. در پاسخ به این نیاز، سازمانهای مترقی، همه شخصیتها، همه اقوام و همینطور ملیتها و مذاهب از کاندیداتوری ریاستجمهوری مسعود رجوی استقبال کرده و او را بهعنوان کاندید خودشان معرفی کردند.
حمایت گسترده از مسعود رجوی در انتخابات
گروهها، انجمنها، سازمانها و احزاب حمایتکننده از کاندیداتوری مسعود رجوی
جبهه دموکراتیک ملی ایران
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
جامعه سوسیالیستهای ایران
حزب دموکرات کردستان ایران
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومله)
کانون سیاسی خلق ترکمن
سازمان اسلامی شورا (ساش)
گروه مشترک اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی
گروه بررسی مسایل ارامنه
مرکز کانون ناشران و کتابفروشان مسلمان
کانون پژوهشگران ملیگرا
انجمن مادران مسلمان
بخشی از جنبش مبارزان خلق عرب
هیئت نمایندگی خلق کرد
هیئت جوانان آشوری
سازمان همیاری ملی
برخی از انجمنها و کانونهای معلمان
نزدیک به ۸۰انجمن و کانون دانشجویی و چند صد انجمن دانش آموزی در سراسر ایران
نزدیک به ۱۵۰کانون و تشکل کارگری
۵۰۰نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران و تعداد قابل توجهی از استادان دانشگاهها
حمایت احزاب و گروهها و... از مسعود رجوی
کارزار میلیشیا مجاهد خلق برای معرفی کاندیداتوری مسعود رجوی
با کاندیداتوری مسعود رجوی، زمان به میدان آمدن میلیشیا فرا رسید. دختران و پسران دانشآموز و دانشجو، کارگران انقلابی و دیگر اقشار آگاه مردم با تمام قوا برای معرفی برنامهٔ مسعود رجوی و جلب حمایت مردم از کاندیدای نسل انقلاب بپا خاستند.
کاندیداتوری مسعود رجوی، یکی از مهمترین فرازهای رویارویی سیاسی مجاهدین با رژیم خمینی در دو سال و نیم اول حکومت خمینی بود. این خود منشأء بسیاری فعل و انفعالات در صحنه سیاسی ایران شد، با اعلام نامزدی مسعود رجوی در انتخابات ریاستجمهوری یک شور انقلابی فضای سیاسی جامعه را در برگرفت در فاصله بسیار کوتاهی جبههبندی وسیعی شکل گرفت و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی با ارسال تلگراف با موضعگیری سیاسی حمایت خودشان را از کاندیداتوری مسعود رجوی برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کردند
وقتی کاندیداتوری مسعود رجوی مطرح شد سازمان مجاهدین با ازدیاد نیروها در بخش اجتماعی مواجه شد و مجبور گردید در بخشی از قسمتها سازماندهیها را تغییر دهد.
کاندیدا شدن مسعود رجوی آیا بهخاطر جاه و مقام بود؟
سردار خیابانی در بخشی از سخنرانی خود بهمناسبت معرفی مسعود رجوی برای کاندیداتوری به این سؤال پاسخ میدهد:
«... طبیعی است که ما برحسب مسئولیتها و وظایفمان وارد این صحنه شدهایم و نه از روی جاهطلبی. ما اگر اهل جاهطلبی بودیم، درها به روی ما بسته نبود. ما اگر اهل جاهطلبی بودیم، اکنون این همه منافق نثار ما نمیشد».
سردار خیابانی در قسمت دیگری از این سخنرانی خود گفت:
«مسعود رجوی تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است. بهلحاظ ایدئولوژیک که رسالت ویژه سازمان ما بود، یک فرد صاحبنظر مکتبی است. در گروه ایدئولوژی سازمان در کنار شهید حنیفنژاد، به کار تحقیق و تدوین ایدئولوژی مشغول بود و بعد از سال۵۰ ضمن ۷سال و نیم تحمل شکنجه و زندان رسالت مبارزاتی خود را در زندان دنبال نموده است. در این سالها میتوانم بهجرأت بگویم که بیشترین فشارها را تحمل کرده و بهخصوص بعد از سال ۵۳ بعد از ضربه اپورتونیستها بیشترین فشارها و سختیها را تحمل کرده تا از میراث ایدئولوژی سازمان که در معرض تهدید و خطر قرار گرفته بود حراست کند».
بخشی از سخنان مسعود رجوی در میتینگ معرفی کاندیدای مجاهدین برای ریاستجمهوری
مسعود رجوی ـ که بعد از موسی خیابانی سخنرانی کردـ هدف از کاندیداتوری خود را دفاع از آزادی عنوان کرد:
«خواهران، برادران، هممیهنان عزیز، امروز به اینجا نیامدهایم که برای انتخاب یک فرد یا یک سازمان، تبلیغات بکنیم و رأی بهدست بیاوریم، نه، مسأله در اساس اصلاً این نیست. مسأله ما بردن و برنده شدن در انتخابات نیست. بلکه تجمع امروز ما اساساً یادآوری و تذکار فلسفه انقلاب، یعنی آزادی است.»
مسعود رجوی در این سخنرانی بهروشنی صورت مسأله اصلی ایران را، که همانا رویارویی انقلاب و ضد انقلاب، بر سر آزادی بود، مشخص کرد.
«بهخاطر پایان دادن به جنگافروزیها، تفرقهها و تمایلات انحرافی و واپسگرا، در این انتخابات شرکت میکنم. و به همین دلیل ضرورت شرکت هر چه فعالتر نیروهای انقلابی را بهخاطر منظورهایی که گفتم طرح میکنم»
مسعود رجوی در کارزار انتخابات ریاست جمهوری
مسعود رجوی در بخشی دیگر از این سخنرانی گفت:
«به این ترتیب این نه رأی دادن به یک فرد یا سازمان بلکه اساساً تأیید یک برنامه انقلابی و بلکه یک جبهه انقلابی و بل کل انقلاب رهاییبخش است. اگر غیراز این بود جنبش انقلابی به دور از هر گونه شائبه جاهطلبی و مقامپرستی در صحنه حاضر نمیشد. و هرگز شرکت نمیکرد. آیا جز این است که انقلاب را انقلابیونش بایستی اداره بکنند».
مسعود رجوی همچنین سوگند خورد که به برنامهاش جامه عمل بپوشاند.
«من اینجا در مقابل محراب مقدس خلق و میهن بایستی تصریح بکنم و سوگند بخورم که بهدلیل سوابق خونبار عملی جریان پرافتخاری که در طول تمام سالهای اختناق افتخار همگامی با آن را داشتم برعهده میگیرم که همه برنامهها و حرفها کلام به کلام و حرف به حرف جامه عمل بپوشم. من وسایل ضروری تحقق این برنامه را ـ که در رأسش اتکا به یک سازمان متشکل انقلابی است ـ در اختیار دارم و به آن پشتگرم هستم.».
میلیشیا دیوار شهرها را پر از اسم مسعود رجوی کرد
مسعود رجوی کاندیدای نسل انقلاب
ارتجاع و چماق به دستانش به اوج رسیده بود. روزی نبود که در شهرهای سراسر کشور به دختران و پسران فداکار میلیشیا، این پیکها و پرستوهای آزادی حمله نکنند و آنها را با چوب و چماق و دشنه در هم نکوبند. اما با این حال آنان با تلاش وقفهناپذیر به کار خود ادامه داده و تمامی دیوار شهرها را حتی در دور افتادهترین محلها مملو از اسم مسعود رجوی کردند. این شعارها آنقدر گسترده بود که بهرغم تلاش رژیم و مزدورانش برای پاک کردن آنها، هنوز پس از گذشت سالها بر دیوار شهرها میتوان آن شعارها را دید. تلویزیون ابوظبی روز ۳خرداد سال ۸۰ضمن گزارش مصوری از دیوارهای شهرها که در آن اسم مسعود رجوی نقش بسته بود، گفت: «رویارویی با مجاهدین خلق مانع آن نشده که نام مسعود رجوی از دیوارهای شهرهای ایران محو شود. شعارها در خصوص مسعود رجوی به زمان آغازین انقلاب اسلامی ایران و اولین انتخابات ریاستجمهوری این کشور برمیگردد. در این شعارها خواسته شده است که مسعود رجوی بهعنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود».
مسعود رجوی کاندیدای نسل انقلاب
مسعود رجوی نقطه تلاقی همه آرزوها و آرمانهای اقشار آگاه و همه کسانی شد که به نوعی خودشان را در معرض تهدید ارتجاع خمینی میدیدند، پیروان مذاهب گوناگون، زنان، روشنفکران، هموطنان کرد و ترکمن و عرب و خلاصه همه کسانی که بهنحوی حقوقشان توسط ارتجاع تضییع شده بود، پاسخ ستمها و اجحافاتی را که به آنها میشد در مسعود رجوی بهعنوان کاندیدای نسل انقلاب جستجو میکردند.
آیا خمینی اجازه میداد مسعود رجوی رئیسجمهور شود؟
یک خون پاشیده شده بر صحن خیابان، به ما میگوید: نه! این خون، خون کارگر شهید عباس عمانی است که برای تشویق مردم برای رأی دادن به کاندیدای م محبوبش، مسعود رجوی به فعالیت تبلیغاتی پرداخته بود.
نیروهای چماقدار رژیم، باندهای سیاه ارتجاعی، دستاندرکار بودند و میخواستند با ضرب چماق، تا آنجا که میتوانند جلوی پیشرفت فعالیتهای تبلیغاتی مجاهدین را بگیرند و در واقع در این مسیر بود که مجاهدین اولین شهید خود، عباس عمانی را تقدیم خلق قهرمان ایران کردند.
برآوردها میگفتند مسعود رجوی پیروز احتمالی انتخابات خواهد بود
بسیاری حدس میزدند که در صورتی که انتخابات برگزار شود، نام مسعود رجوی از صندوقها بیرون خواهد آمد؛ حتی مخالفان و رقبای مسعود رجوی نیز به یقین میگفتند که ۶الی۷میلیون رأی خواهد آورد. این در آن روزگار بهمثابه سر برداشتن یک آلترناتیو و یک تهدید جدی برای رژیم بود. برخی هم بر آن بودند که در صورت شرکت مسعود رجوی انتخابات به مرحله دوم کشیده خواهد شد که باز هم خطرناکتر است.
مسعود رجوی ـ به کلیه نیروها و شخصیتهایی که از نامزدی او حمایت کردند
تنگنای خمینی برای مقابله با محبوبیت مسعود رجوی
خمینی اکنون بر سر دو راهی قرار گرفته بود. محبوبیت مسعود رجوی روزبهروز در حال افزایش بود و خمینی چنین چیزی را نمیخواست. از طرف دیگر، بگیر و ببندها و چماق و دشنه و ژ۳کارگر نیفتاده بود، تنها پاسخ مسأله این بود که خمینی پردهها را کنار بزند و با پذیرش یک رسوایی بزرگ اقداماتی انجام دهد. او برای اجرای این منظور، ابتدا هیأت مؤتلفه را جلو انداخت. آنها در یک آگهی رسمی در صفحه اول مطبوعات آن روزگار مسعود رجوی را به ترور تهدید کردند و اینکه حکم اسلام را در مورد او جاری خواهند کرد این تهدید مؤثر نیفتاد.
دخالت خمینی برای حذف مسعود رجوی از کاندیداتوری
به این ترتیب خمینی که پیش از آن اعلام کرد: «اینجانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم چنانچه بنا ندارم کسی را رد کنم و از تمام احزاب و گروهها میخواهم که از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و رد شود، ندهند» مجبور به دخالت شد.
او درست در آستانه برگزاری انتخابات و زمانی که پیشاپیش حمایت وسیع تودههای مردم از مسعود رجوی را دید به صحنه آمد و گفت:
«کسی که به قانون اساسی رژیم رأی نداده، حق شرکت در آن ندارد».
با این موضعگیری عملاً امکان شرکت مسعود رجوی در انتخابات از بین رفت.
این یک نقض عهد آشکار بود؛ زیرا خمینی رک و صریح گفته بود کسی را حذف نخواهیم کرد. البته او قبل از آن با یک جمله عجیب و غریب، نقضعهدها و خیانتهای خود را نهادینه کرده بود:
«امروز ممکن است یک حرفی بزنم و فردا درست عکس آن را بگویم.»
دخالت خمینی در انتخابات ریاستجمهوری و حذف مسعود رجوی
رای ندادن به قانون اساسی بهانه خمینی برای رد کاندیداتوری مسعود رجوی
از آنجا که مجاهدین در همهپرسی قانون اساسی خمینی شرکت نکرده و به آن رأی نداده بودند، بهنظر میرسید که ممکن است ارتجاع همین را بهانه قرار دهد و برای جلوگیری از تشکیل جبهه نیروهای مترقی، در مرحله ثبت نام مسعود رجوی بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری مانع ایجاد کند. از این رو، مجاهدین پیشاپیش این موضوع را هم از شخص خمینی از طریق پسرش احمد خمینی و هم از وزارت کشور سؤال کردند و آنها پاسخ دادند که از نظر قانونی منعی در مورد کاندیدا شدن کسی که به قانون اساسی رأی نداده، وجود ندارد.
مسعود رجوی حتی به این هم اکتفا نکرد و شخصاً موقع ثبت نام، این موضوع را با وزیر کشور وقت (هاشمی رفسنجانی) مطرح کرده و تأکید نموده بود که اگر قانون شما چنین اجازهیی نمیدهد، ما از ورود به این قضیه و ثبت نام بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری صرفنظر میکنیم. رفسنجانی گفته بود که از نظر قانون کسی نمیتواند متعرض کاندیداتوری شما شود و من این مطلب را از موضع مسئولیتی که بهعنوان وزیر کشور دارم میگویم.
فوران خشم مردم از حذف کاندیداتوری مسعود رجوی
بهدنبال دخالت خمینی، خشمی ناشی از احساس توهین و خیانت و ناجوانمردی، همه اقشار، نیروها، گروههای مترقی و جریاناتی که خود را برای رأی دادن به مسعود رجوی آماده کرده بودند فرا گرفت. خشمی که بیم آن میرفت که به ناگاه شعله بکشد و در پاسخ حمله و هجوم چماقداران خمینی به مراکز مجاهدین، به تهاجم تبدیل شود. اما مسعود رجوی، همه را به خویشتنداری فراخواند و بهرغم حمله و هجوم پیاپی چماقداران رژیم به مراکز مجاهدین، به حامیان خود اکیداً توصیه کرد که از نشاندادن هر گونه واکنش تند نسبت به این رویداد بپرهیزند.
انصراف مسعود رجوی از شرکت در انتخابات
روز ۳۰دیماه ۵۸، مسعود رجوی با پیامی انصراف خود از شرکت در انتخابات را اعلام کرد. مسعود رجوی در پایان این کارزار سراسری، خطاب به خلقی که بیدریغ به حمایت از او برخاسته گفت:
«برای نخستین بار در تاریخ سازمانهای انقلابی که دوران طاغوت را با نبرد مسلحانه شهری سر کردهاند، با چنان استقبال مردمی مواجه میشویم که بیش از پیش مبین آمادگی خلقی قهرمان در ارتقاء به مراحل نوین تکامل اجتماعی است و درست در همین نقطه است که بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازندهیی داشته باشد، من نیستم!... ».
مسعود رجوی در بخش دیگری از این پیام گفت:
«پس باز هم بگذارید تأکید کنم که من آگاهم که اعتماد شما نه فقط منوط به یک فرد یا گروه، بلکه اساساً متوجه برنامهییست که بگونهیی عملی و راستین بهروزی و مروت و انصاف را نوید میدهد.».
اگر مسعود رجوی از انتخابات حذف نمیشد
ناظران سیاسی در همان زمان بر این نظر بودند که اگر مسعود رجوی حذف نشده بود، بهطور قطع انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم کشیده میشد. یقینا در آن صورت خمینی با هر ترفند و نیرنگی مانع انتخاب مسعود رجوی میشد. اما نفس اینکه انتخابات به دور دوم کشیده میشد، جایگاه سیاسی مجاهدین و نیروهای ترقیخواه، بهعنوان یک اپوزیسیون قدرتمند و آلترناتیو خمینی به ثبت میرسید. ترس خمینی هم به این خاطر بود و همین چشمانداز را میدید.
مسعود رجوی و انتخابات ریاست جمهوری
انتخابات مجلس و دست بردن خمینی در میزان آرای مسعود رجوی
با اینکه نام مسعود رجوی از لیست کاندیداهای ریاستجمهوری حذف شد اما مجاهدین برای حفظ فضای مسالمتآمیز سیاسی و پرهیز از خشونت و خونریزی، در اواخر اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات دور اول مجلس شورای ملی، [که هنوز توسط خمینی به مجلس شورای اسلامی تغییر نام پیدا نکرده بود]، شرکت کردند.
وزارت کشور رژیم به هنگام شمارش نتیجه آرای مجلس شورای ملی در خاتمه انتخابات، مسعود رجوی را تا ۲روز در رادیو و تلویزیون و مطبوعات در ردیف اول تهران نام میبرد اما در پایان انتخابات او را با اعلام ۵۳۲۰۰۰رأی به ردیف کسانی برد که باید در مرحله دوم شرکت کنند.
مسعود رجوی ـ انتخابات مجلس
در مورد پایگاه وسیع اجتماعی سازمان مجاهدین و استقبال مردم از برنامههای سازمان مجاهدین خلق ایران و بهخصوص از مسعود رجوی یک هموطن روز ۲۳اسفند ۸۳ در تماسی با رادیو آمریکا در مورد اولین انتخابات مجلس و رأی مسعود رجوی گفت: «همون موقع که رأی آقای رجوی را که ۲میلیون رأی آورد، بنده چون دوستان من در مرکز آمار بودن میدونم، رأی آورد ولی آقای خلخالی آمد اونجا، اینها را کرد رجایی».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر