مردم شهرکرد با لبهایی تشنه در خیابان شعار میدهند. آنها پاسخ ابتداییترین خواستهشان یعنی آب که اولیهترین حق حیات است را اینطور پیدا کردند: «فقط کف خیابون بهدست میاد حقمون»
در بیآبی ساعتها تعیینکننده هستند چه رسد به روزها. و حالا با گذشت بیش از ده روز از بیآبی آن هم در پایتخت آب ایران، شهری که به هزاران چشمه شناخته میشود، دستگاه فلج ولایت نمایشی جز ویرانی همهجانبه در چهل و اندی ساله حکومتشان حرف دیگری برای گفتن به مردم تشنه لب ندارد. مردم شهرکرد شعار میدهند: «زاده سرچشمهایم تشنهایم تشنهایم»
مدیریت بحرانی که هر کدام تقصیر را گردن دیگری میاندازند و در آخر هم راهکار میشود به انتظار نشستن تا اینکه آب چشمه دیگر گلآلود نشود! این پاسخی است که در میان همه اخبار مربوط به بیآبی شهرکرد از زبان سرکردگان ولایت شنیده میشود.
آنچه امروز در شهر کرد در قحطی آب اتفاق افتاده روی دیگر همان ستم دولتی است که پیش از این در فاجعه سیل در سایر شهرها اتفاق افتاد. امری که قابل پیشبینی و پیشگیری بود و حالا در زیر سایه حکومت غارت و سرکوب ولایت نتیجهاش آن هم در قرن پیشرفت علم، آبرسانی با تانکر و زدن چاه شده است!
به گفته خبرگزاری سپاه پاسدارن- خبرگزاری فارس: «مسئولان استان که خودشان را برای چنین روزهایی آماده نکرده بودند دست و پای خود را گُم میکنند در صورتی که بهگفته فرماندار شهرکرد این شرایط با توجه به بارندگیهای سیلآسای هفتههای اخیر قابل پیشبینی بود».
تکرار مکرر این حرف که آنچه تحت عنوان بحران مردم ما با آن دست به گریبان هستند نه بحران که حوادثی قابل پیشبینی و پیشگیری بوده حرف جدیدی نیست و فقط نتیجه حاکمیتی است غارتگر و سرکوبگر.
احمد راستینه رئیس مجمع نمایندگان شهر کرد میگوید: «متأسفانه کمتوجهی و بیتوجهی مدیران به این مسأله مشکل امروز بحران و تنش آبی شهرکرد است»
راستی که این سقف جدیدی از وقاحت است که بیآبی پر آبترین شهر کشور را به حد کمتوجهی کمرنگ میکنند. صحبت از سرزمینی است که تنها یک درصد از کل مساحت کشور را به خود اختصاص داده اما ۱۱درصد آب شیرین کل کشور را تولید میکند.
البته به قابل پیشبینی بودن این اوضاع، تکرار مکرر وعدههای پوشالی را هم اضافه کنیم. وعده حل مشکل که از همان ابتدای بیآبی هر روز و هر روز توسط سرکردگان این نظام تکرار شد تا شاید بر خوشههای خشم پرخروش این مردم مهر سکوت بزنند اما آنچه نصیبشان شد بهگفته حتی خبرگزاریهای حکومتی «وعدههایی که با عملی نشدنشان تنها ناامیدی و بیاعتمادی را به جامعه تزریق میکند».
مردم شهرکرد آب ندارند و برای حداقل حق حیات اعتراض میکنند اما آنچه به جای آب دریافت میکنند خیل بیامان مأموران انتظامی است زیرا که این نظام هیچ پاسخی جز سرکوب ندارد. اما مردم دلیر شهرکرد هم برای سرکوب پاسخ دارند و اعتراضشان برای بیآبی به شعار مرگ بر رئیسی تبدیل میشود. اینان همان دلیرانی هستند که بارها یادآوری کردهاند که: «وای اگر ایل ما برنو بهدست بگیرد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر