رو در روی مزدوران وزارت اطلاعات ـ دادخواهی شهیدان قیام آبان ۹۸ ـ۱۰دی۱۴۰۰
جنبش دادخواهی ملت ایران زنده است. پاینده ایران
پدرشهید قیام آبان مهدی سلمانزاده:
این آخرین مراسم یادبودی است که من برای بچهام میگیرم و منتظرم که جمهوری اسلامی سقوط بکنه و سر این مزار جشن میخواهم برگزار بکنم. نه مراسم یادبود. نه مراسم ختم. پاینده ایران. جمع: پاینده ایران.
پاینده ایران و ایرانی.
مادر شهید قیام آبان پویا بختیاری: برای گرامیداشت یاد یکی از فرزندان برومند ایرانزمین اینجا دور هم جمع شدهایم تا یاد این بزرگوار رو گرامی بداریم. یاد مهدی سلمانزاده در همه خاطرات باقی خواهد ماند و در تاریخ ایران ثبت شده و همچنان استوار و پا برجا خانوادههای آبان داغدار آبان هستند، ولی همچنان دادخواه هستند. و دادخواهی خانوادههای آبان در اولویت قرار دارد. ما دیشب منزل امیرحسین زارع زاده بودیم. امروز اینجا در بهشت سکینه بر سر مزار عزیزمون مهدی سلمانزاده با سن کم ولی بزرگ. سن تقریبی ایشون ۱۴ سال بوده ولی از نظر من و از نظر همه ملت ایران بزرگمرد بوده. الآن گرچه عزیزان ما زیرخروارها خاک خفتهاند ولی نامشان بر قله سترگ ایران میدرخشد، بر تارک ایران میدرخشد، ما دادخواهیم و هرگز از دادخواهی خود دست بر نمیداریم تا روز انتقام و روزپیروزی ایران آزادی ایران آبادی ایران آرزوی فرزندان ما بوده و الآن که فرزندان ما نیستند ما هستیم تا راه اونها رو ادامه بدیم. پاینده ایران.
یکی از مادران: ما دادخواهیم.
یکی از مادران: ما مادران آبان به بچههامون افتخار میکنیم که سینه شون رو سپر کردند برای خاک ایران برای مملکتشان خودشون رو به کشتن دادند. افتخار میکنیم به بچههامون.
یکی از مادران شهیدان آبان: ما صدای بچههامون هستیم. صدای بچههامون رو خاموش کردند ما صدای بچههامون هستیم. تا جان در بدن داریم صدای بچههامون هستیم. دادخواهیم.
پاینده ایران
مادر پویا بختیاری: ما تا انتقام این جنایتهای سنگین رو از آمران و عاملانش نگیریم آرام نخواهیم نشست.
صحبتهای تلفنی مادر شهید قیام امیر حسین زارع زاده با مأمور اطلاعات:
نه، میگذارم، عکس میذارم. دوربین می ذارم فیلم بر می دارم. عکسهای بچههای آبان را می گذارم. من اجازه دست خودمه. اجازه دست منه نه اجازه دست شما ها. بچههای مارا کشتید، چی می خواهید از جان ما. شما مادر دارید. مادر دارید. نه درگیری برای چی مگر بچه من جانی بود. بچه من جنایتکار بود. بچه من خلافکار بود. بچه من چی بود که الآن بیایید شما به من بگید که مثلا ساکت. برای چی ساکت بشم. هر کی کشته باید اگر صد سال هم بگذره... انشااله. انشااله. نگا، من دو سال شب و روز می گم به زمین می گم انشااله سرنگون بشه. شب و روز می گم ولی شما نباید با ما اینجوری رفتار کنید... . .
من... چیزی دیگه نمیگم. شما الآن هزار مأمور بیایید وایستید دور من از عکس بچه من هم میترسید. از مزار بچه من میترسید ببین من یک مادرم یک پدر... بفرمایید. من بنر بزرگ زدم با بچههای آبان. ببین من میزنم چون اونها هم بچههای خودم بودن. اونا بچههای خودم بودند. جلوگیری. می خواهید مرا ببرید بکشید. نه شما می خواهید مرا ببرید بکشید. بکشید منو. من راضیم الآن تو راهه امیرحسینم که بیگناه کشته شد بمیرم. من خودم راضیم تو راهه امیر حسین کشته بشم. خوب اون ها هم بچههای خودم هستند بچههایی که تو آبان ۹۸ کشته شدن. اونها هم بچههای خودم هستند. چون چرا هستند چون اونها هم بیگناه کشته شدندنه اینکه برم فرمانداری، فرمانداری میدونی به من چی گفت فرمانداری به من گفت مادر تو برو. همون دادگاه رئیس دادگاه به من گفت مادر تو برو بشین. موهات هم مثل دندون هاست سفید شد، قاتل کجا بود. چرا باید این حرف رو بزنه. بچه من را چرا کشته. برای چی کشتن. برای چی. مگر بچه من ماشین داشت. بچه من چکار کرده بود که شب بنزین شبی شد سه هزار تومان. بچه من کشته شد. ۴۲ روز بچه من عذاب کشید. من میرم مراسم اصلاً اجاره هم کسی احتیاج ندارم که بیاد به من بگه بیا مراسم پسرت را بگیر. من عکسهای بچهها رو میآرم آنجا کسی نیست که بیاد به من بگه مادر عکسهای کسی رو بگذار.
مادر امیر حسین زارع زاده بر سر مزار وی: گریه نمیکنم. گریه نمی کنم چون اینجا دشمن ایستاده.
مادر پژمان قلیپور
خدا تکهتکه شون کنه. انشاالله عزیزاتون پر پر بزنند. خدا ازشون نگذره.
سالار شهیدان دشمنان سالار شهیدان از روبهرو میجنگیدند. اینها از پشت مردم را قتلعام کردند. زن و مرد و دختر و پسر و جوانها را نشونه گرفتند گلهای مملکت را مادر جون. مادر پیرم
مادر پویا بختیاری: . اما مادر امیر حسین هم من بهوجودم افتخار میکنم هم خودت به خودت افتخار کن... برای اینکه پایههای حکومتشون را داشت میلرزاند. پسرهای همه مون پایههای حکومتی جمهوری اسلامی را لرزاندند بچههای ما. حالا ما مادران داریم پایههای حکومتشون را می لرزانیم. همین که امروز نگذاشتند شما سر مزار حضور داشته باشید. همین که از حضور مادران آبان ممانعت کردند. این نشانه قدرت مادران آبانه. افتخار کنید به خودتون.
امروز روز جان باختن امیر حسین عزیزم هست... امروز نگذاشتند در کنار مزار امیر حسین و مادر عزیزش و خانوادهاش همدردی کنیم کنارشان باشیم. آمدیم منزلشان در کنار مادرشون باشیم و همدر دی کنیم با ایشون و افتخار میکنیم به امیر حسین افتخار میکنیم به مادر امیر حسین که همچی شیرمردی را پرورانده و افتخار میکنم به خودم که مادر مهرداد معین فر هستم. افتخار تمام وطنم ایران هست. افتخار مهردادم و افتخار میکنم که همچین مادری هستم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر