بیست و ششمین همیاری با تلویزیون ملی ایران ـ گلچین تماسهای هموطنان با سیمای آزادی ـ قسمت دوم ـ۱بهمن ۱۴۰۰
مهری از کرج: من خودم کسی هستم که عزیزترین هایم را توی این مسیر دادم. من پیامرسان دادخواهی مادران شهیدان هستم از ۶۷ تا آبان ۹۸.
ما نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. تا سرنگونی این جانیان دست از مبارزه برنمیدارم. من متأسفانه از مال دنیا چیزی ندارم که بدهم ولی یک جان دارم که امروز و اینجا سوگند میخورم که در راه آزادی ایران فدایش میکنم. سوگند میخورم سوگند میخورم که تا پای جان ایستادهام. مبارزه میکنم تا آخرین قطره جانم.
حسین از تهران: من تحت تأثیر این خواهرم قرار گرفتم. چون من برعکس این خواهرم هستم. ما در خانوادهای بزرگ شدیم که نهایت کمک را به این دجالان کردند. خانوادهای که بسیار حزباللهی. من شش ماه است که با کانون آشنا شدم. تازه داریم متوجه میشیم که با چه حکومتی داریم زندگی میکنیم با چه حکومتی و آدمهای سنگدلی داریم زندگی میکنیم که مردم برایشان هیچ مهم نیستند. من از کسانی بودم که نزدیک به ۴۵روز در سوریه بودم. ۴۵روز من با صلیبسرخ رفتم واسه سوریه. ۴۵روز کامل من آنجا بودم. من دیدم بچههای سوریه چه جوری جون دادند. من دیدم چطوری بچههای سوریه توی آتیش سوختند. تو آتیش انتقام یک عده حرامزاده. بابا این فقط دارند خون ما را میمکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر