سلام بر مرجان صدای شورش زن ایرانی -۱۶خرداد۱۴۰۰
بهیاد مرجان شورشگر و آتشافروز در سالگرد جاودانگیاش
یک سال پس از پرواز مرجان هنرمند محبوب مقاومت و مردم ایران، فریاد شورشگر و آتشین او در جبهه خلق و مقاومت و آزادی رو در روی جبهه ارتجاع و دیکتاتوری و حفظ نظام و رژیم قتلعام، طنینی هر چه رساتر و جاودانه دارد
شب خودشو باخته به روز آخر این بازی شده
عاشقا رو صدا بزن وقت براندازی شده
و شوری که او با ترانههایی چون «وقت براندازی شده» میدمید، در متن الهامبخشی گستردهٔ مقاومت، در «رویش ناگزیر» و گسترش کانونهای شورشی چشمگیر است.
یاد مرجان آتشافروز و مقاومت درخشانش از سلولهای اوین تا ایستادگی در کنار و همراه با مجاهدان اشرفی، در کتاب بزرگ و تاریخچهٴ مقاومت ایران تا ابد ثبت و الهامبخش خواهد بود.
سلام بر مرجان صدای شورش زن ایرانی در برابر نظم ارتجاعی حاکم
پیام خانم مریم رجوی در پرواز مرجان
سلام بر مرجان صدای شورش زن ایرانی در برابر نظم ارتجاعی حاکم.
از درگذشت نابهنگام هنرمند محبوب ایران، مرجان عزیزم بسیار متاثرم.
سالهای پر درد و شکنجه و زندان مرجان در کنار زنان مقاوم و مجاهد، روح آزاده و وجدان نا آرام او را به راهی نو برای آزادی مردم و میهنش سمت داد.
در سالهای تبعید در کنار مجاهدین و مقاومت ایران قرار گرفت و طی دو دهه با شور و اشتیاق و با صدای روحبخش و لطیفش، صدای دختران و زنان ستمدیده میهنمان شد و در میان اندوه شب با صدایش از روز خبر میداد و روشنایی.
او با شورشاش بر آنچه که بود و هست، بر این حقیقت گواهی داد که تعهد انسان به آزادی، بزرگترین سرمایهٔ اوست و در دوران تاریک ارتجاع و اختناق، هنرمند مردمی باید به این تعهد بزرگ بپیوندد.
و کلمات او خطاب بهزن ایرانی از یاد نخواهد رفت که «عزیزانم کمر همت ببندید و بهعنوان چاووشان این کاروان پرشتاب جلودارمیدان مبارزه باشید و به همت و قدرت خودتان باور داشته باشید».
سلام بر مرجان. او رستگار و جاودانه شد
در آن باغی که توفان بلا زد همه گلها شدند تاراج و پرپر بهنام آهن و زیتون و گندم گلی بشکفت کز گلها همه سر
گفتگو با فریدون ژورک
واکنشهای مردمی خیلی بالا بود آنچنان بالا بود که داد رژیم را درآورد بهخصوص واکنش مردم در داخل کشور بخشی از هنرمندها آنچنان پشت این قضایا آمدند جلو که سوزش رژیم تا جایی رسید که ناچار به جعل نشریه مجاهد شد.
وزارت اطلاعات رژیم یک صفحه نشریه مجاهد جعلی به تاریخ یکشنبه ۱۸ خرداد۹۸ که سریعاً آن را به ۱۸خرداد ۹۹ تغییر داد برای تحت فشار قرار دادن هنرمندان و وادار کردن آنان به موضعگیری علیه مجاهدین بهخاطر تسلیتهایشان در سوگ مرجان منتشر کرد و به دروغ ادعا کرد نشریه مجاهد تصویر علی کریمی و ۱۵ بازیگر را تحت عنوان «سوگ هنرمندان در مرگ بانو مرجان» منتشر کرده است.
این در حالیست که نشریه مجاهد مدتهاست منتشر نمیشود و اخبار مجاهدین از طریق سایت مجاهد به اطلاع عموم میرسد.
سخنگوی مجاهدین جعل آشکار اطلاعات بدنام آخوندها برای تحت فشار قرار دادن هنرمندان را منتهای درماندگی و بور و کور شدن رژیم در برابر موج عظیم حمایت و همبستگی مردم و هنرمندان با مرجان شورشگر توصیف کرد.
متعاقباً رهبر مقاومت گفت:
بیچاره خامنهای و اطلاعات بدنام نظام که از ترس مریم رهایی و مرجان آتشافروز به انتشار نشریه جعلی مجاهد روی آورده است. ”مقام معظم ولایت“ به این درجه از ترس و جعل و سفلگی هرگز ندیده ملتی!
خانم مریم رجوی: مرجان همچنان که خودش گفته بود میخواست که اشرفی باشه میخواست که شورشی باشه و اینچنین شد – جمعیت و خواهر مریم درود درود درود
اون اسمی که باهاش پر میگیرم توی گوش دنیا میزنم هوار
منم میخوام اشرفی باشم – همره ستارهها شم
فریدون ژورک
زندگی کوچه سبزی است میان دل و دشت
که در آن عشق مهم است و گذشت
زندگی مزرعه خوبی هاست
زندگی راه رسیدن به خداست
این شعری بود که همیشه مرجان میخواند.
این تزش بود. مهر محبت عاطفه و آزادیخواهی.
مرجان قصه بسیار زیبا و با شکوهی بود. کتابی بود با افتخار، آزادی طلبی در میهنش رو داشت. متأسفم که پایانش تلخ بود برای من. ولی راهگشا بود بهنظر من برای کسانی که حتی اگر ذرهای از آزادیخواهی و انسانیت را درک کرده باشند بهخصوص جوامع هنری.
پیام خانم مریم رجوی
در اواسط زمستان ۶۲ در بند ۲۴۶ اوین؛ یک شب مرجان در حالی که قطرات اشک بر گونهاش میلغزید، بهیاد دختران مجاهدی که هر روز برای اعدام میبردند، این ترانه را در جمع زندانیان زمزمه کرد که «اونی که میخواستی تو غبارا گم شد. مرغی شد و پشت حصارا گم شد». از آن پیشتر مجاهدی بهنام شهین در لحظات پیش از اعدام طفل چند ماههاش را بهمرجان سپرده و بهسوی سرنوشت رفته بود.
مرجان از زندان آزاد شد؛ اما در این سی و چند سال درد آن شهیدان و زندانیان و دردها و رنجهای مردماش را بر شانههایش حمل کرد. در اوین رو در روی لاجوردی ایستاد و از هواداری مجاهدین دفاع کرد و در بیرون زندان در این سه دهه رو در روی رژیم و متحدان و سرانگشتاناش از آرمان مقاومت ایران حمایت کرد.
در آخرین وداع با تو مرجان عزیز گواهی میکنیم که بهعنوان یک هنرمند شورشی و متعهد تا آخرین لحظه بر تعهد مبارزاتیات پای فشردی!
گواهی میکنیم که وقتی هم که قلبات از حرکت ایستاد باز روح رزمندهات در جنگ با آخوندها بود. نگاه کن که چطور جامعه ایران و بسیاری هنرمندان بهتجلیل از تو برخاستهاند.
بله گواهی میکنیم که نام تو ای مرجان عزیز نام رمز تجلیل از پایداری در برابر آخوندها شده است.
گواهی میکنیم که تو نیز در صف هنرمندان فقید مقاومت مردم ایران از مرضیه تا عماد رام و منوچهر سخایی، آقای آندرانیک، بهرام عالیوندی و منصور قدرخواه برای مردم ایران افتخار آفریدی!
درودهای مردم و سلام و رحمت خدا نثار این ترانهخوان فروتن آزادی که ایران و هنر ایران را آزاد از استبداد و اختناق میخواست، و زنان ایران را رها از نابرابری و ستم.
بیچارشب پرستان، بیچاره دشمنان هنر و آزادی، که بعد از بیداد چهل ساله، با چنین نسلی از هنرمندان شورشی مواجهند.
گفتگو با فریدون ژورک
مرجان معتقد بود که ما کارهای نکرده مون را باید تکلیفامون را انجام بدیم ما حق نداریم که بیتفاوت نسبت به ظلمی باشیم که حکومتها دارن به مردمشون میکنند بهخصوص به ملت ایران معتقد بود من که هنرمندم و به شهرت و محبوبیتی رسیدم به یمن حمایت این مردم به اینجا رسیدم. من اگر مردم تحویلم نمیگرفتند، کمکم نمیکردند، حمایت ازم نمیکردند که مرجانی مطرح نبودم. حالا که این مردم دربندن مکلفم، انسانیت بهم حکم میکنه که کنارشون بایستم من حق ندارم عامل سرگرمیشون بشم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر