در هفته دوم مهر ۱۴۰۴، مجلس رژیم به صحنهای از اعترافات بیسابقه دربارهٔ فروپاشی معیشتی مردم تبدیل شد.
در حالیکه گرانی و تورم کمر جامعه را شکسته، نایبرئیس مجلس، حاجیبابایی، در جلسه ۱۵ مهر گفت:
«مهمترین موضوع ما در مجلس رضایت عمومی مردم است.»
او با تأکید بر «آزردگی مردم از گرانیها» وعده همکاری با دولت و قوه قضاییه برای «ایجاد رضایت در مردم» را داد — عبارتی که بیش از آنکه نشانی از دلسوزی باشد، نشانهای از هراس است.
در جلسه ۱۳ مهر نیز چندین نماینده از جمله علیمردانی، صمصامی، نیکبین و گودرزی، لب به اعتراف گشودند.
علیمردانی گفت:
«اقتصاد کشور با فشارهای معیشتی بیسابقه روبهروست... حقوقبگیران هر سال یکبار افزایش حقوق دارند، اما قیمتها هر ساعت بالا میرود.»
صمصامی هم از «تورم افسارگسیخته»، «ششونیم برابر شدن نقدینگی در هشت سال» و «شصت برابر شدن قیمت سکه» سخن گفت.
اما این سخنان، تحلیل اقتصادی نیستند؛ سندی هستند بر شکست کامل الگوی حکمرانی آخوندی.
در ظاهر، نمایندگان از «نظارت دولت» و «سوءمدیریت» میگویند، اما در نظامی که تصمیمهای اصلی در دستان بیت خامنهای و نهادهای غیرپاسخگوست، چنین شعارهایی چیزی جز فرافکنی نیست.
ترس واقعی آنان نه از تورم، که از خشم مردمی است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
افزایش افسارگسیخته قیمتها، سقوط ارزش ریال و ناتوانی کارگران و بازنشستگان در تأمین یک وعده غذای مناسب، جامعه را در آستانه انفجار قرار داده است.
به همین دلیل، نطقهای مهرماه مجلس نه گزارش اقتصادی، بلکه اعترافنامهای سیاسی است:
نشانهای از وحشت حاکمان از قیام فرودستان.
نظامی که از درون به فروپاشی رسیده، دیگر نمیتواند ثبات اقتصادی یا اجتماعی را بازتولید کند.
گرانی تنها چهرهی بیرونی بحرانی عمیقتر است — بحران مشروعیت و بقای رژیمی که مردمش دیگر آن را نمیخواهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر