با توجه به شکست رژیم در انتخابات قلابی ریاستجمهوری هیچ ترفند و یا تبلیغات مضحکی در مورد این نمایش بهاصطلاح «باشکوه» اما فضیحتبار نمیتواند رسوایی شکست انتخابات را بپوشاند.
با این حال آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در اولین سخنرانیاش در مشهد مدعی شد: «حتماً این انتخابات با شکوه شما که افراد میخواهند در تحلیلهایشان کم حساب کنند» (تلویزیون شبکه خبر ۱تیر ۱۴۰۰).
پاسدار محمد باقر قالیباف رئیس مجلس نیز ادعا کرد: «مردم نجیب حماسهای بس بزرگ آفریدند» (تلویزیون شبکه خبر۳۱خرداد ۱۴۰۰).
آخوند حسن روحانی هم کسانی را که علت شرکت نکردن مردم در انتخابات و آرای باطله را به نفرت آنها از نظام تعبیر میکنند سرزنش کرد: «بیخودی هم من درآوردی علت درست نکنید» (تلویزیون شبکه خبر۲ تیر۱۴۰۰).
اضافه بر اکثریت مردم که در انتخابات شرکت نکردند و نفرت خود را نشان دادند، میزان رأی باطله ۱۵درصدودومین مقام را در خیمهشببازی انتخابات داشت.
در همین رابطه روزنامه شرق نوشت «این دوره حجم آرای باطله قریب به ۱۵درصد شد. برخی به طنز میگویند که چهار نامزد در صحنه انتخابات حضور نداشتند بلکه پنج نفر بودند! در واقع برای آرای باطله نام مستعار نامزد پنجم را در نظر میگیرند» (شرق ۳تیر۱۴۰۰).
اگر چه آخوند روحانی برای رفع و رجوع مشارکت پایین گفت: «اینکه ما غصه میخوریم چرا ۴۸درصد چرا ۵۸درصدنشد خوب این یعنی چی؟» (تلویزیون شبکه خبر۲ تیر۱۴۰۰)، اما علی ربیعی سخنگوی دولت او اعتراف کرد: «عدم مشارکت ورای باطله را نباید نادیده گرفت». (سایت ایران پرس نیوز ۱ تیر ۱۴۰۰)
روزنامه شرق وابسته به باند روحانی نیز آرای باطله را آرای اعتراضی نامید و عدم مشارکت مردم در انتخابات و یا بهقول این رسانه حکومتی «کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات» را نشانه نفرت مردم دانست و اذعان کرد انتخابات «در مجموع مورد رضایت عمومی واقع نشده است» و «انتخابات ۱۴۰۰ دو پدیده مهم داشت که هر کدام رکوردهای سابق بر خود را جابهجا کردند؛ نخست کاهش مشارکت و دوم آرای باطله بود که نسبت به تمام ادوار ریاستجمهوری در صدر نشست و حتی جالبتر آنکه آرای باطله رتبه دوم را به خود اختصاص داد». (شرق ۳تیر ۱۴۰۰)
محمد سلامتی یکی از عناصر باند مغلوب نیز در این رابطه اعتراف کرد: «به نظر من آرای باطله نشاندهنده اعلام عدم اعتقاد به صندوقهای رأی بهعنوان تنها راه تعیین سرنوشت بود. همچنین این پدیده نشانهای از اعتراض بهنحوه فرایند مقدمات برگزاری انتخابات است». (سایت اعتماد آنلاین ۲ تیر۱۴۰۰)
روزنامه ستاره صبح هم ضمن اشاره به به میزان کم مشارکت برای انتخاب اعضای شورای قلابی شهر تهران که میزان آن «۲۶درصد» و «درصد آرای باطله آن ۱۲درصد» بوده، نوشت: «با کسر آرای باطله از کل آراء درصد مشارکت برای انتخاب اعضای شورای ششم در پایتخت ۱۴درصد بوده است. این میزان مشارکت نشان از قهر و بیتوجهی مردم نسبت به صندوق رأی است». (ستاره صبح ۲تیر۱۴۰۰)
یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام ذبیح الله اعظمی هم در این رابطه گفت: «تمام جنبههای عدم مشارکت بخشی از مردم و حجم بالای آرای باطله در انتخابات اخیر از منظر سیاسی، جامعه شناختی، اقتصادی، دلایل نارضایتی و مطالبات آنها توسط نهادهای ذیربط بررسی و برای آن چارهاندیشی شود» (خبرگزاری مجلس ۲تیر ۱۴۰۰).
خامنهای تنها چاره برای حفظ رژیمش را دنبال کردن خط انقباض و بستن شکاف در حاکمیت تشخیص داد و به همین دلیل رئیسی آخوند جلاد، قاتل زندانیان سیاسی و مجاهد در سال۶۷ را از صندوقها بیرون آورد.
او در سخنرانی اول فروردین سال ۱۴۰۰ پیشاپیش مشخصات رییس جمهور مورد نظرش را مشخص کرد و با این گفته که رئیسجمهور « دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد؛ یعنی با عملکرد اُتوکشیده نمیشود کار کرد. . یک حرکت جهادی و انقلابی لازم است؛ بایستی عملکردش این جوری باشد... یک رئیسجمهوری با این خصوصیّات را پیدا کنید. البتّه پیدا کردنش برای همه آحاد مردم آسان نیست؛ خب میتوانند به کسانی مراجعه کنند»، چهره کریه رئیسجمهور مورد نظرش آخوند ابراهیم رئیسی جلاد را برملا کرد (سایت خامنهای ۱فروردین ۱۴۰۰).
اما عدم شرکت مردم در انتخابات و میزان آرای باطله آنها، بیانگر این است که ولایت خامنهای و گماشته جلاد او از نظر آنها باطل هستند.
مردم نشان دادند که درسر بزنگاهها در ایفای وظیفه ملی خود در نه گفتن به حاکمیت آخوندی و خیمهشببازی انتخابات قلابی آن درنگ نمیکنند.
بیدلیل نیست که این روزها آه و فغان سردمداران و رسانههای هر دو باند حکومتی نسبت به شرکت نکردن مردم در انتخابات قلابی بلند است و این اقدام انقلابی مردم را جهت تأمین هدف براندازان تعبیر و حتی صاحبان آرای باطله را برانداز میدانند.
آخوند محمد خاتمی به اینکه عدم مشارکت بهمعنای پیروزی براندازان است اعتراف کرد و محمدعلی وکیلی عضو سابق مجلس ارتجاع تحریم انتخابات توسط مردم را «پژواک صدای براندازان» دانست: «این تحریم بهانه را داد دست براندازان و خب دیدید هم کمپینهای مختلفی تحت عنوان نه به جمهوری اسلامی یا نه به رأی راه انداختند و یا هشتگ های مختلفی تحت عنوان نه به رأی راه انداختند. در داخل هم تقریباً این کمپینها اثر خودش را گذاشت و یک نوع بازسازی داخلی هم شد و ما در صحنه رقابتهای انتخاباتی در این روزهای پایانی شاهد صدای رسای تحریم کنندهها بودیم». (تلویزیون شبکه دو ۳۰ خرداد ۱۴۰۰)
واقعیت این است که مقاومت انقلابی و برانداز در جریان انتخابات توانست صدای رسایش را با شعار «رای من سرنگونی است» به عموم مردم برساند.
پس از این نیز حاکمیت آخوندی با رئیسجمهور جلادش که آمده است تا با سرکوب مردم امنیت نظام را تأمین کند، نمیتواند مانع فعالیتهای انقلابی مردم و مقاومت پیشتاز آنها بشود.
مقاومتی که توانست در جریان سیرک انتخاباتی چهره کریه رئیسی جلاد را به جهانیان معرفی کند.
آری این مقاومت انقلابی و مردم براندازند که دست آخر رژیم آخوندی و رئیسجمهور جلاد آنرا تعیینتکلیف و روانه زبالهدان تاریخ خواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر