در سپیدهدم ۴ خرداد ۱۳۵۱، سه جوان مؤمن و آگاه بر خاک افتادند. محمد حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان، بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، بهدست رژیم شاه تیرباران شدند؛
اما آنچه بهظاهر پایان راه بود، آغازی شد برای جنبشی که امروز شصتسالگیاش را با افتخار جشن میگیرد.۴ خرداد فقط یک تاریخ در تقویم نیست. این روز در حافظه تاریخی مبارزه معاصر ایران، به نقطهای حیاتی برای تولد یک اندیشه و یک مسیر متفاوت بدل شده است؛ اندیشهای که اسلام را نه ابزار سلطه، بلکه نیروی رهاییبخش تعریف کرد و راهی گشود برای پیوند عدالت اجتماعی، ایمان، و مبارزه آگاهانه علیه استبداد.
وقتی ایمان، علم و مبارزه در یک مسیر همراستا شدند
در دهه ۴۰ شمسی، زمانیکه فضای فکری و سیاسی ایران یا به دامان مارکسیسم میلغزید یا در سنتگرایی دینی متوقف میماند، محمد حنیفنژاد و یارانش با درک خلأ موجود، راهی تازه گشودند. آنها با خوانشی نوین از اسلام، مبارزه را از یک واکنش هیجانی به یک فرآیند علمی، سازمانیافته و هدفمند تبدیل کردند.
از نگاه حنیف، مرز اصلی نه بین مذهبی و غیرمذهبی، بلکه بین ستمگر و ستمدیده بود. همین نگاه باعث شد تا دین، بهجای آنکه تکیهگاه حاکمیت باشد، به نیرویی برخاسته از دل محرومان بدل شود.
سازمان مجاهدین خلق؛ پاسخی به پراکندگی و بیسازمانی
آنها میدانستند که بدون تشکیلات منسجم، هیچ حرکت پایداری شکل نمیگیرد. مجاهدین خلق، با تکیه بر ایدئولوژی مشخص، تشکیلاتی منضبط و فرهنگ فدا، الگویی بیسابقه از مبارزهی سازمانیافته را پایهگذاری کردند؛ الگویی که نهتنها در برابر دیکتاتوری شاه ایستاد، بلکه در برابر ارتجاع مذهبی پس از انقلاب نیز مقاومت کرد.
۴ خرداد؛ نه پایان، که آغاز اسطوره
اعدام بنیانگذاران، بهجای آنکه نقطهی پایان باشد، روح تازهای در پیکر این جنبش دمید. حنیفنژاد و یارانش به جای عقبنشینی، جانشان را دادند تا راهی که آغاز کرده بودند بیدغدغه ادامه یابد. این روحیه بعدها در حماسهی قتلعام ۶۷، ایستادگی در اشرف و لیبرتی، و مقاومت در زندانها بارها تکرار شد.
از حنیف تا مسعود؛ استمرار خط ایمان و مبارزه
رهبر بعدی سازمان، مسعود رجوی، راه و ایدئولوژی حنیف را توسعه داد و آن را به سطوح بالاتری از سازماندهی، استراتژی سیاسی و بینالمللی ارتقاء داد. از تأسیس شورای ملی مقاومت تا سازماندهی ارتش آزادیبخش، این مسیر همچنان حول همان اصول اولیه: صدق، فدا، وفاداری و ایستادگی، ادامه یافته است.
۴ خرداد در حافظه جمعی جنبش مقاومت
هر سال، این روز در یاد و جان هواداران مقاومت، نه صرفاً یک سالگرد، بلکه آیین بازسازی هویت و تعهد است. این یک یادآوری است که مسیر آزادی، مسیری از خون و ایثار بوده و هست.
۴ خرداد، روزی است که یک اندیشه زنده شد؛ روزی که «نه» گفتن به ظلم، تبدیل به فرهنگ شد؛ روزی که سه تن، اما در واقع هزاران نام، مسیر آینده را ترسیم کردند.
در دنیایی که بسیاری از آرمانها در برابر وسوسههای قدرت رنگ میبازند، ۴ خرداد نماد پایداری بر اصول و وفاداری به عهد است. این روز، نقطه عزیمت نسلی است که هنوز هم بر همان پیمان نخستین ایستاده است.
ما با نام حنیف و یارانش، امروز را میسازیم، تا فردا از آن مردم ایران باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر