در تابستان سوزان ۱۴۰۴، مردم ایران زیر بار خاموشیهای گسترده، بیآبی، تعطیلی کسبوکارها و فروپاشی کشاورزی کمر خم کردهاند.
در حالی که دولت پزشکیان با بازیهای زبانی و مقصر جلوه دادن مردم، به دنبال عادیسازی وضعیت است، واقعیت بحران جای دیگری نهفته است؛ در تاریکخانهای پر از ماینرهایی که برق ملت را میبلعند تا بیتکوینهای طلایی برای نهادهای سرکوبگر حاکمیت تولید کنند. این مقاله، از توجیهات رسمی فراتر رفته و به افشای پشتپردهی یکی از ساختارمندترین پروژههای چپاول منابع ملی میپردازد؛ پروژهای به رهبری سپاه پاسداران و بیت علی خامنهای.توجیهات دولتی؛ آدرس غلط برای بحران ساختگی
در روزهایی که خانهها در خاموشی فرو رفتهاند و زمینهای کشاورزی ترک خوردهاند، سخنگوی دولت پزشکیان، مهاجرانی، با ژستی همدلانه ظاهر شد و گفت:
«این ناترازی حاصل یک روز و دو روز نیست... به جای اینکه قطع برق صرفاً به صنایع تحمیل بشه، مقداریش به مصرف خانگی معطوف شده...»
اما آیا واقعاً توسعه شبکه یا مصرف خانوار عامل این فاجعه است؟ یا دولت در حال فریب افکار عمومی و پوشاندن واقعیت تلختری است؟
استانهای فلجشده، مردم سرگردان
در استان گلستان، قطع برق چاههای آب را از کار انداخته و صف کامیونهای کشاورزی به کیلومتر رسیده است. ۹۵٪ منابع آب این استان از چاههای زیرزمینی تأمین میشود که حالا بدون برق، زندگی در بسیاری از روستاها مختل شده است. این فقط یک نمونه است؛ وضعیت مشابهی در خوزستان، فارس، یزد و حتی حاشیههای تهران هم دیده میشود.
عامل واقعی: مزارع استخراج رمزارز در دستان سپاه و بیت خامنهای
بحران برق از سال ۱۳۹۸ و همزمان با خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها، جهش کرد. در همان سال، پروژهای محرمانه آغاز شد: استخراج گسترده رمزارزها با برق یارانهای ایران، به دستور مستقیم علی خامنهای و با مشارکت سپاه پاسداران. همکاری چینیها، زمینهای ارزان، و برق تقریبا رایگان، ترکیب ایدهآلی برای شکلگیری مزارعی بود که امروزه بیشترین مصرفکننده انرژی کشور هستند.
سایت اقتصاد آنلاین در همان زمان نوشت:
«بزرگترین مزارع ماینینگ ایران در اختیار چینیهاست که با همکاری نهادهای حکومتی فعالیت میکنند.»
قانونیسازی یک غارت
در سال ۱۳۹۹، دولت با تصویب قانونی در هیأت وزیران، کنترل استخراج رمزارز را به وزارت صمت واگذار کرد؛ نهادی که عملاً در اختیار سپاه قرار دارد. رضا اردکانیان، وزیر وقت نیرو، با صراحت گفت:
«هر کسی که مجوز دارد، میتواند رمزارز استخراج کند.»
اما این مجوزها فقط برای نهادهای حکومتی صادر میشوند.
عدد و رقمهایی که زنگ خطر را به صدا درمیآورند
طبق گزارش رسمی پژوهشکده راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای استخراج هر بیتکوین، بیش از ۲۱۵۰ کیلوواتساعت برق مصرف میشود؛ معادل ۲۰ بشکه نفت. در سال ۱۴۰۴ که قیمت بیتکوین به مرز ۱۰۰هزار دلار رسیده، سود این مافیا سرسامآور است.
مجرمان واقعی کیستند؟
در بهمن ۱۴۰۳، رسانه حکومتی «برنا نیوز» نوشت:
«۹۵درصد مزارع غیرمجاز به سرقت برق مشغولاند.»
اما هیچیک از این «غیرمجازها» سر از زندان درنمیآورند؛ چرا که پشتشان گرم است به نهادهایی که خود قوانین را مینویسند و از قضا، به چپاول مشروعیت میدهند.
نتیجه مستقیم این استراتژی: جامعهای فروپاشیده
خاموشیهای پیدرپی، افت کیفیت زندگی، بیآبی، ترک تحصیل دانشآموزان، نابودی محصولات کشاورزی و قطع زنجیرههای تولید، فقط بخشی از هزینههاییست که مردم میپردازند. این بحران نهتنها نتیجه بیکفایتی نیست، بلکه محصول یک طرح مهندسیشده برای تأمین مالی دستگاه سرکوب رژیم است.
جمعبندی:
بحران برق در ایران نه تصادفی است و نه طبیعی؛ این بحران، برنامهای هدفمند و مهندسیشده برای تبدیل برق یارانهای مردم به رمزارزهایی است که ماشین سرکوب رژیم را زنده نگه میدارد. آنچه امروز در قالب خاموشی، بیآبی، فقر و بیکاری به مردم تحمیل میشود، بهای سکوت در برابر یکی از بزرگترین طرحهای غارت نظاممند در تاریخ معاصر ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر