در چهار دهه گذشته، یکی از کلیدیترین اقدامات در مهار برنامه تسلیحات اتمی جمهوری اسلامی، به افشاگریهای مداوم و مستند مقاومت ایران بازمیگردد.
این افشاگریها که عمدتاً توسط شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شده، مانعی حیاتی در مسیر دستیابی حکومت ایران به بمب اتمی بوده و به شکلی جدی صلح و امنیت منطقهای و جهانی را حفظ کرده است.از آغاز جنگ ایران و عراق، مقامات جمهوری اسلامی دستیابی به قدرت هستهای را بخشی از راهبرد بقای خود قلمداد میکردند. حتی هاشمی رفسنجانی در مصاحبههایی علناً اعتراف کرده که در همان دهه ۶۰ به دنبال تهیه تجهیزات اولیه بمب اتم از شبکه عبدالقدیر خان، دانشمند هستهای پاکستانی بودهاند. این پروژه، در سکوت جهانی پیگرفته شد و پس از پایان جنگ نیز با شدت بیشتری ادامه یافت.
در این میان، مقاومت ایران بر خلاف سکوت کشورهای غربی، از اوایل دهه ۱۳۷۰ فعالیتهای مخفی هستهای را یکی پس از دیگری افشا کرد. اوج این افشاگریها در سال ۱۳۸۱ بود؛ زمانی که سایتهای نطنز و اراک توسط نمایندگی شورای ملی مقاومت در واشنگتن معرفی شدند—افشاگریای که به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقش حیاتی در کشف شبکه پنهانکاری رژیم داشت.
افشاگریهایی که مقاومت ایران انجام داد، پایهگذار شش قطعنامه مهم شورای امنیت و تحریمهای گسترده علیه تهران بود—تحریمهایی که نهایتاً رژیم را مجبور به پذیرش توافق برجام کرد. نقش تعیینکننده مقاومت ایران در این مسیر، نهتنها از سوی رسانهها و نهادهای بینالمللی مورد تأیید قرار گرفته، بلکه در موضعگیریهای رسانههای داخلی نیز به شکلی ناخودآگاه اعتراف شده است.
در افشاگریهای اخیر نیز بار دیگر نام مجاهدین خلق به میان آمده است؛ همانطور که رسانههای حکومتی با اضطراب به آن واکنش نشان دادهاند. تکرار این الگو تنها نشاندهنده این است که مقاومت ایران همچنان نقشی مؤثر و واقعی در شکل دادن به آینده کشور و مقابله با جاهطلبیهای هستهای حکومت ایفا میکند.
بدون تردید، تاریخ از نقش مقاومت ایران در جلوگیری از فاجعهای جهانی یاد خواهد کرد—نقشی که امروز نیز جهان آزاد، ناخواسته یا آگاهانه، مدیون آن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر