قال رسولالله من کنت مولاه فهذا علی مولاه
عید سعید غدیر با مجاهدین ـ ۲۷ فروردین ۱۳۷۷
و سر سپار راهی گشتیم که ما را بدان فرا خوانده بودی. پس ای هدایت کننده گمراهان، نور خویش را بر ما تکمیل کن.
عید غدیر شایان تبریک مضاعف به نسلی است که فراتر از آزادی خلق و میهن، فضیلت آزادسازی یک ایدئولوژی از لوث وجود ارتجاع خمینی نصیبش شد.
الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن دِینِکمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ، امروز ناامید شدند مرتجعان حقستیز کسانی که رو در روی شما قرار گرفته بودند با معرفی علی (ع) و با تضمین آیندهداری ایدئولوژی و آئینتون و تضمین اینکه میتونه نیازهای آرمانی و عقیدتی شما رو پاسخگو باشه ناامید شدن، فَلاَ تَخْشَوْهُمْ، مبادا که از اونها بترسید، وَاخْشَوْنِ از من، از خدا بترسید، هوای خدا رو داشته باشید، پروای خدا رو داشته باشید. الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ، امروز کامل، تضمیندار و آیندهدار کردم وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی و نعمت خودم رو به پایان رسوندم وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِیناً و رضایت دادم به اینکه این آیین و آرمان جاودان شما باشد.
در مسیر تکامل انبیاء توحیدی از حضرت موسی و عیسی گرفته تا پیامبر اسلام، یعنی پیامبر خاتم، این تأکید بسیار گویاست که امروز تموم کردم و رضایت دادم به اینکه این آیین و عقیده شما باشد، با دینامیزمش، با سیالیتش، با ظرفیت و استعدادی که برای انطباق در شرایط مختلف تاریخی دَرَش نهاده شده. و این همون دعواییست که علاوه بر جنبه سیاسی و تاریخی دقیقاً بهلحاظ ایدئولوژیک هم بین ما... بین ما مجاهدین و خمینیچیها در جریانه و میباید که تعیینتکلیف بشه.
خمینی بسیار تلاش کرد که با سوءاستفاده از نام مطهر اسلام، با پوشیدن قبای ولایت، البته ولایت سفیانی که دست هر چه بازتری به اون میداد در سرکوب و خفقان و ترور خودش رو چنین جا بزنه. اما یادتون هست از شبهایی که بر سر قانون اساسی صحبت میکردیم در مسجد دانشگاه تهران با استناد به حکومت عدل علی تا اون روز که در امجدیه براش نهجالبلاغه میخوندیم بهشدت گزیده بود از امیر مؤمنان و بهشدت فاصله میگرفت. در آخرین ملاقاتی که در اوایل سال۵۸ با تعدادی از برادران مجاهدمون من و موسی با خمینی داشتیم باز هم من تکهای از نهجالبلاغه را براش خوندم. البته اخمها را در هم کشید و گفت خیلیها علیه شما آمدن و به من میگن، ... ...
در ابتدای این ملاقات هم عصبانیشو ابراز کرد، خیلی شدید و با داد و فریاد بر سر برادر شهیدمون محمود میرمالک که داشت عکس میگرفت، گفت عکس نگیر و ناگزیر پذیرفت که در اسلام به چیزی بیشتر از آزادی عنایت نیست، عنایت نمیشه و روز بعد همه مطبوعات تهران این جمله رو از اون با ملاقاتش با مجاهدین تیتر اول کردند. خصم آشکار امیرمومنان علی (ع) و شیوهها و روشهای او. چون حضرت علی به چیزهایی مشخصی شناخته شده است، به تعارض با فاصله طبقاتی در جنگ جمل که اصولاً یک جنگ طبقاتی بود، به مخالفت با تقسیم نامتساوی بیتالمال بود، به مخالفت با جنگافروزی و کشورگشایی، به مخالفت با تبعیض، هر نوع تبعیض، بین عجم و عرب... به مخالفت با سرکوب و دجالیت.
حقیقتاً به میزانی که مجاهدین تونستند بر اسلام انقلابی در برابر ارتجاع بهاصطلاح اسلامی پافشاری کنند از مولای متقیان آموختهاند. یادتون هست، خمینی که آمده بود هم بهعنوان مرجع تقلید که عکس او رو در ماه میدیدند هم دارای مشروعیت انقلابی ناشی از سرقت انقلاب ضدسلطنتی و هم بهعنوان رئیس کشور دارای مشروعیت قانونی، پس ما میباید با دشمنی مهیب سر برداشته از رسوبات ارتجاعی اعصار و قرون اما دارای قدرت دینی، قدرت سیاسی و قدرت قانونی، هر سه در یک جا گره خورده در او، برخوردار از مشروعیتِ مذهبی، انقلابی و قانونی، در کمتر کسی، کمتر رژیمی، این سه با هم جمع اومده در روزگار معاصر و درست به همین دلیل جوابش رو هم میباید مجاهدین میدادند با پرچم عاشورایی و سرانجام با ارتش آزادی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر