آزادیهای مصرح در اعلامیه جهانی حقوقبشر
ارزشهایی که رئیسجمهور برگزیده مقاومت در برنامه ۱۰مادهای خود برای ایران آزاد فردا از آنها دفاع میکند، ارزشهایی جهانشمول هستند و جهان آزاد امروزه بر مبنای آن بنا شده است. در ماده ۳ روی این موارد تأکید میشود:
تضمین آزادیها و حقوق فردی و اجتماعی طبق اعلامیه جهانی حقوقبشر، انحلال دستگاههای سانسور و تفتیش عقاید، دادخواهی قتلعام زندانیان سیاسی، ممنوعیت شکنجه و لغو حکم اعدام
برای آن که تصویر دقیقتری از این ماده داشته باشیم، لازم است نخست ببینیم اعلامیه جهانی حقوقبشر چیست و آزادیهای فردی و اجتماعی کدامند؟
اعلامیه جهانی حقوقبشر
اعلامیه جهانی حقوقبشر یک میثاق بینالمللی است که بعد از جنگ جهانی دوم و در واقع ۳سال پس از تأسیس سازمان مللمتحد، در ۱۰دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسید. این اعلامیه ـ که به حقوق بنیادی انسان میپردازد ـ از روی پیشنویس رنه کسن نوشته شده، پیشنویس کسن در ادامه پیشنویس جان پیترز هامفری تهیه شده بود. اعلامیه شامل یک مقدمه و ۳۰ماده میباشد و از زمان تصویب تاکنون از اعتبار حقوق بینالمللی برخوردار است و بسیاری از کشورها آن را در قانون اساسی خود گنجاندهاند.
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی یکی از عهدنامههای سازمان مللمتحد بر پایه اعلامیه جهانی حقوقبشر است. این میثاق در ۱۶دسامبر ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در ۲۳مارس ۱۹۷۶ اجرای آن الزامآور گردید. میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی دارای یک مقدمه و ۵۳ماده است.
کنوانسیون منع شکنجه
کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها و مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز در ۱۰دسامبر ۱۹۸۴ در سازمان ملل به تصویب رسید و دارای یک مقدمه و ۳۳ماده میباشد و در آن هر نوع شکنجه و رفتار تحقیرآمیز علیه آحاد انسانی منع شده است.
***
رئیسجمهور برگزیده مقاومت، در ماده ۳ برنامه ۱۰مادهای خود، پایبندی مقاومت ایران را به تمامی این کنوانسیونها اعلام میدارد. کنوانسیونهای گفته شده و سایر کنوانسیونهای سازمان ملل ریشه در اعلامیه جهانی حقوقبشر دارند و دربرگیرنده ارزشها و آرزوهایی هستند که مقاومت ایران از دیرباز برای تحقق آنان در ایران به کارزاری همهجانبه دستزده و بهای آن را به تمام و کمال پرداخته است.
آزادیها و حقوق فردی و اجتماعی
درباره مبحث فوق، دراعلامیه جهانی حقوقبشر چنین آمده است:
ماده ١٢
نباید در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات هیچکس مداخلههای خودسرانه صورت گیرد یا به شرافت و آبرو و شهرت کسی حمله شود. در برابر چنین مداخلهها و حملههایی، برخورداری از حمایت قانون، حق هر شخصی است.
ماده ١٨
هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهرهمند شود. این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد، در قالب آموزش دینی، عبادتها و اجرای آیینها و مراسم دینی بهتنهایی یا بهصورت جمعی، بهطور خصوصی یا عمومی است.
ماده ١٩
هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق، مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.
***
لازمه حفظ این آزادیها، انحلال دستگاههای سانسور و تفتیش عقاید است، دادخواهی قتلعام زندانیان سیاسی یکی از فرایندهای پایان دادن به جنایت سیستماتیک دولتی در زمینه شکنجه و اعدام زندانیان به جرم دگراندیشی یا فعالیت سیاسی است.
دیکتاتوری آخوندی رکورد دار نقض فاحش حقوقبشر
برای پی بردن به اهمیت این ماده در بین سایر مواد برنامه ۱۰ مادهای، لازم است بدانیم که دیکتاتوری آخوندی، در زمینه نقض حقوقبشر، دست دیکتاتوریهای سلف خود را از پشت بسته است. ۶۸بار محکومیت این رژیم به علت نقض شدید حقوقبشر در شورای حقوقبشر و مجمع عمومی مللمتحد، ابهامی باقی نگذاشته است که این رژیم قرونوسطایی به هیچیک از استانداردهای جهان امروزین پایبند نیست.
شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانتآمیز، استفاده گسترده و سیستماتیک از بازداشت خودسرانه، گروگانگیری افراد دوتابعیتی و شهروندان خارجی، شرایط بد زندانها، محرومیت دسترسی به درمان پزشکی مکفی، اعمال محدودیتهای گسترده و جدی علیه حق آزادی بیان، عقیده،
صلحآمیز با استفاده از فضای مجازی یا برونخطی و اذیت و آزار و تهدید و ارعاب و شکنجه مخالفان سیاسی، مدافعان حقوقبشر و فعالان حقوق زنان و اقلیتها، رهبران کارگری، فعالان حقوق دانشجویان، فیلمسازان، روزنامهنگاران و بلاگرها، مدیران صفحات رسانههای اجتماعی، کارکنان رسانهها، رهبران مذهبی، هنرمندان، وکلا و افراد متعلق به اقلیتهای مذهبی شناختهشده و شناختهنشده و خانوادههای آنها و محکومیتهای سخت ناروا، شامل مجازات مرگ و تبعید داخلی طولانیمدت، انتقامگیری علیه افراد بهخاطر همکاری آنها با مکانیسمهای حقوقبشری سازمان ملل و تبعیض و نقض حقوقبشر زنان و دختران و اقلیتهای مذهبی، قومی، زبانی و سایر اقلیتها، از دیگر مواردی است که قطعنامههای مجمع عمومی مللمتحد خواستار توقف و پایان بخشیدن به آنها توسط رژیم ایران شدهاند.
شصتوهشتمین قطعنامه نسبت به «تعداد زیاد هشداردهنده اعمال و اجرای مجازات اعدام»، «استفاده گسترده و سیستماتیک از دستگیریها و بازداشتهای خودسرانه»، «محروم کردن عمدی دسترسی زندانیان به درمان و تجهیزات پزشکی کافی»، «اعمال وحشتناکی که توسط زندانبانان زندان اوین انجام شده»، «آزار و اذیت، ارعاب، از جمله آدمربایی، دستگیری و اعدام، مخالفان سیاسی، مدافعان حقوقبشر» و «دستگیری و بازداشت خودسرانه و شکنجه و سایر رفتارها یا مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز با تظاهرکنندگان»، «استفاده از شکنجه برای گرفتن اعتراف، و موارد مرگ مشکوک در زندان» ابراز نگرانی میکند.
این قطعنامه همچنین با «تأکید بر اهمیت تحقیقات معتبر، مستقل و بیطرفانه در پاسخ به همه موارد نقض جدی حقوقبشر، از جمله ناپدید شدن اجباری، اعدامهای فراقانونی و از بین بردن شواهد مربوط به این تخلفات»، خواهان پایان دادن به «معافیت از مجازات برای چنین تخلفاتی» میگردد.
در ماده سوم از مواد ۱۰گانه رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای ایران آزاد فردا، به جملهای برمیخوریم که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت. یک تاریخچه پر رنج و خون و درعینحال آیندهای شکوهمند در پشت آن به چشم میخورد.
«ممنوعیت شکنجه و لغو مجازات اعدام»
انحلال دستگاههای سانسور و تفتیش عقاید و نیز ممنوعیت شکنجه و لغو مجازات اعدام در کشوری که حاکمیت آن بدون سرکوب و اعدام حتی یک روز هم نمیتواند سرپا باشد به راستی خرقعادتی بزرگ و تصمیمی شجاعانه است.
اعدام چیست؟
نوعی کیفر محکومان است و اشد مجازات نامیده میشود. این کیفر یکی از موارد پیشبینی شده در قانون برخی کشورهاست که در آن براساس حکم دادگاه عمومی، جنایی، نظامی و غیره زندگی یک انسان سلب میشود. اولین سند تدوینشده رسمی بهجا مانده به ۱۸قرن قبل از میلاد مسیح و حکومت حمورابی شاه بابل بازمیگردد که در آن برای ۲۵نوع جنایت، مجازات اعدام پیشبینی شده است. در یونان باستان نیز از مجازات اعدام بهطور گسترده استفاده میشد اگرچه افلاطون معتقد بود اعدام تنها باید در مواردی اعمال شود که مجرم اصلاحناپذیر است.
از آن زمان تاکنون انواع روشهای مجازات اعدام در سراسر جهان شامل مصلوب کردن، غرق کردن، ضربوشتم منجر به مرگ، سنگسار، سوزاندن در آتش، چهارمیل کردن، گیوتین، دار زدن، تیرباران، صندلی الکتریکی و تزریق کشنده و اتاق گاز جهت مجازات مجرمان بهکار میرود.
در ایران آخوندزده بهطور گسترده از این مجازات استفاده میشود بهنحوی که به نسبت جمعیت، رتبه اول اعدام در جهان از آن حاکمیت ولایت فقیه است.
استفاده گسترده حکومت آخوندی از اعدام
اعمال مجازات اعدام در رابطه با جریمههای اجتماعی به موضوع بررسیهای علمی دانشمندان در یک قرن اخیر تبدیل شد که آنها از طریق مطالعه علمی اثبات کردند که ازدیاد اعدام تأثیری بر میزان جرایم در جامعه ندارد و از قضا در بسیاری از جوامع که اعدام در آن منسوخ شده میزان خشونتهای اجتماعی نیز کاهش یافته است.
ماندگاری پدیده شوم اعدام تا این برهه از زمان مرهون استفاده ابزاری آن توسط صاحبان قدرت سیاسی و دینی است. آخوندهای حاکم بر ایران به خزیدن به سریر قدرت بادآورده، بهزودی دریافتند که میتوانند با استفاده از اعدام در جامعه وحشت مداوم ایجاد کرده و علاوه بر آن مخالفان سیاسی خود را نیز بهصورت فیزیکی از میان بردارند.
در تابستان سال ۱۳۶۰ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، خطاب به همپالگیهایش گفت: «ماشین اعدامها را راهاندازی کنید، ترور خودش پا در خواهد آورد». هدف کشتار وحشیانه مجاهدین بعد از ۳۰خرداد ۶۰ این بود که هم دهانهای مخالفان را میبست و هم پیام وحشت به تودههای مردم میداد تا پا در راه پرمخاطره مخالفت با حکومت نگذارند. اجرای اعدامها در ملأعام و در حضور چشمان حیران و وحشتزده زنان و کودکان، چیزی جز وحشتپراکنی و قفل کردن جامعه را دنبال نمیکند.
اجرای اعدام در حضور کودکان در ایران
در سال ۱۳۶۰ آخوند رفسنجانی که رئیس مجلس ارتجاع بود بهطور رسمی طی سخنرانی خود اعلام کرد: «۴حکم بر اعضای اینها(مجاهدین) لازمالاجراست: «۱ـ کشته شوند ۲ـ بهدار آویخته شوند ۳ـ دست و پایشان قطع شود ۴ـ از جامعه جدا شوند».
قوانین جزایی حکومت آخوندی به صراحت از صلب(به صلیب کشیدن)، سنگسار، قتل با شمشیر، زیر دیوار گذاشتن، از بلندی انداختن و یا زنده در آتش سوزاندن محکومان سخن به میان میآورد. طبق آییننامه اجرایی حکم اعدام در حکومت آخوندی، «انسان مجرم گناهکار، آلوده و پلید است؛ قبل از طلوع آفتاب باید معدوم شود تا تابش نور خورشید او را تطهیر نکند و آلوده و ناپاک از دنیا برود! در ماده ۱۸ این آییننامه گفته شده، متهم بعد از بهدار کشیده شدن تا مدت یک ساعت در بالای دار میماند مگر اینکه اطمینان به مرگ وی حاصل شود سپس از دار به پایین آورده میشود».
به راستی این همه شقاوت، حتی در حق جسم قربانی از کدام دیدگاه ناشی میشود؟
تاریخچه لغو مجازات اعدام
در تاریخ مدنی بشر برای اولین بار در چین مجازات اعدام برای مدتی کوتاه کنار گذاشته شد: بین سالهای ۷۴۷ تا ۷۵۹ میلادی. یکی از اولین نوشتهها علیه اعدام که در دست است، در سال ۱۳۹۵ در انگلیس برای عموم منتشر شده بود. قبل از قرن ۱۸ میلادی مخالفان اعدام بسیار پراکنده بودند و حرفشان چندان شنوایی نداشت. جنبش ضداعدام، در قرن ۱۸ میلادی با تاثیر از آثار منتسکیو و ولتر پا به عرصه وجود گذاشت. بر اثر تلاشهای گسترده این جنبش امروزه بیش از نیمی از کشورهای دنیا مجازات اعدام را لغو کرده و یا اجرای حکم اعدام را متوقف کردهاند.
در منطقه توسکانا در سال ۱۷۸۶ مجازات اعدام از میان برداشته شد. ونزوئلا، سان مارینو و کستاریکا جزو اولین کشورهایی هستند که مجازات اعدام را لغو کردهاند: ونزوئلا در سال ۱۸۶۳، سان مارینو در سال ۱۸۶۵ و کستاریکا در سال ۱۸۷۷.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ موضوع لغو مجازات اعدام بهطور جدی در سطح بینالمللی مطرح شد. اعلامیه جهانی حقوقبشر که در سال ۱۹۴۸ بهتصویب رسید، در ماده ۳ بهطور ضمنی از لغو مجازات اعدام پشتیبانی میکند. در این ماده آمده است: «هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد». در سال ۱۹۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامهیی خواهان لغو مجازات اعدام شد.
در انگلیس مجازات اعدام، بهجز در مورد «خیانت به کشور»، در سال ۱۹۷۱ لغو شد. پس از اینکه بریتانیا پیماننامه اروپایی حقوقبشر را در سال ۱۹۹۹ امضا کرد، در سراسر بریتانیا مجازات اعدام لغو شد. آلمان غربی ـ بهاستثنای برلین غربی ـ یکی از اولین کشورهای اروپایی بود که در سال ۱۹۴۹ مجازات اعدام را لغو کرد. در برلین غربی نیز بعد از حدود ۲سال مجازات اعدام در سال ۱۹۵۱ ممنوع اعلام شد. لغو مجازات اعدام در کانادا در سال ۱۹۷۶، در فرانسه در ۱۹۸۱، در اسپانیا در ۱۹۹۵ و در آذربایجان در ۱۹۹۸ اتفاق افتاد. از سال ۲۰۰۰ تاکنون بسیاری از کشورها از جمله شیلی، صربستان، مونتهنگرو و ترکیه به کشورهایی که در آن مجازات اعدام لغو شده، پیوستهاند.
در حال حاضر:
در ۱۰۳کشور(۵۳٪) مجازات اعدام وجود ندارد.
در ۶کشور(۳٪) مجازات اعدام به جز برای جرایم در شرایط خاص(مثل زمان جنگ) منسوخ شده است.
در ۵۰کشور(۲۶٪) مجازات اعدام بهرغم وجود قانون مورد استفاده قرار نمیگیرد یا متوقف است.
در ۳۶کشور(۱۸٪) مجازات اعدام قانونی است و انجام میشود.
دلایل لغو مجازات اعدام
افرادی که از ممنوعیت مجازات اعدام طرفداری میکنند، اعدام را عملی غیرانسانی میدانند. پایان دادن به زندگی یک انسان، فرقی با قتل ندارد. تنها فرقش این است که به این نوع قتل، از نظر قانونی مقبولیت بخشیده شده است. ضمن اینکه مسأله دیگری که تاکنون بارها هم اتفاق افتاده، این است که فردی بیگناه به اتهام یک جنایت دستگیر و سپس اعدام شده و تازه (سالها) بعد از اعدام بیگناهیاش اثبات شده است. مشکل دیگر اینجاست که با اعدام یک فرد، این امکان را از او میگیریم که بتواند خودش را اصلاح کند و دوباره وارد جامعه شود. در واقع عمده کسانی که دست به جنایات سنگین میزنند، بیماری روانی دارند. آنها بیماران جوامع خشن انسانی هستند. بیمار باید تحت کنترل و درمان قرار بگیرد، نه اینکه اعدام شود. مجازات اعدام خود نوعی خشونت است که تعداد بیماران جامعه را افزایش میدهد. خود کسانی که اعدام را اجرا میکنند، بیمار هستند، که اگر نبودند هیچگاه نمیتوانستند انسانی را بهراحتی بکشند و بدتر اینکه شغلشان آنان را بیمارتر هم میکند. مجازات اعدام نه تنها باعث امنیت بیشتر در جامعه نمیشود بلکه به خشونت دامن میزند.
دیکتاتوری آخوندی رکورددار اعدام در جهان
در حالی که طی ۲قرن اخیر کشورهای جهان به سمت لغو مجازات اعدام حرکت کردهاند، در ایران تحت حاکمیت آخوندها آمار اعدامهای مجرمان عادی نیز پیوسته افزایش یافته است. آخرین آمارها ایران را بهلحاظ تعداد اعدامها در رتبه دومین کشور جهان قرار میدهد، البته به نسبت جمعیت در رتبه یک قرار دارد.
علی خامنهای طی سخنانی در رادیوی حکومتی به تاریخ ۱۵آذر ۶۷ به دفاع از قتلعام زندانیان سیاسی پرداخت و گفت: «...و اما اعدامها، اعدامهای جمعی در ایران... ما در جمهوری اسلامی مجازات اعدام را داریم... این آدمی که از داخل زندان با حرکات مجاهدین که حمله مسلحانه کردند به داخل مرزهای جمهوری اسلامی ارتباط دارد، او را بهنظر شما باید برایش نقل و نبات ببرند، خوب ما محکوم به اعدامش میکنیم».
در حاکمیت این رژیم فقط شمار اعدامشدگان سیاسی به ۱۲۰هزار نفر میرسد. کشتن «حق حیات» فقط به درون مرزهای ایران و با اتباع ایران محدود نمیشود. صدور مرگ و ترور بخشی جداییناپذیر از اندیشه و عمل آخوندها بوده و هست.
لغو مجازات اعدام در برنامه ۱۰مادهای مریم رجوی
رئیسجمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی در آذر ۸۳ طی سخنانی در پاریس بهمناسبت روز جهانی حقوقبشر اعلام داشت: «...رنجها ادامه دارند و ما امروز، به کارنامه حکومتی مینگریم که در تمامی ۵۷سالی که از تصویب اعلامیه جهانی حقوقبشر میگذرد، هیچ حکومتی در جهان به اندازه آن، این اعلامیه را نقض نکرده است. در اعلامیه جهانی حقوقبشر «حق حیات» اساسیترین حقوق انسانی است. اما مردم ایران اسیر رژیمی هستند که رکورددار بیگفتگوی اعدام انسانهاست. این سند(دستخط خمینی) فرمان مکتوب خمینی برای قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد است. این یک فرمان نابودی جمعی است که به موجب آن ۳۰هزار زندانی بیدفاع در سال ۱۳۶۷ قتلعام شدند».
آری، ایران آزاد فردا، یک ایران عاری از چوبههای نفرتانگیز دار و تیرکهای خونآلود تیرباران خواهد بود و مرگ برای همیشه در آن دامن برخواهد چید. در ایران آزاد فردا هیچ انسانی طعم مرگ را نخواهد چشید. لایحه ضدبشری قصاص، قوانین قرونوسطایی جزا، تختهای شکنجه، دستگاههای قطع دست و پا و نیز صلیب و سنگسار برچیده خواهند شد و باید برچیده شوند.
ایران آزاد فردا، ایران بدون اعدام
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر