آموزش برای نسل جوان (شماره ۹) ـ مسعود رجوی ۱۸تیر۱۳۷۹
راستی چهکسی شک دارد که جای شیخ در همان زُبالهدان مسجد شاه است! تا پس از تحکیم وحدت بین دیکتاتوریهای شیخ و شاه، مشترکاً در آنجا بهیکدیگر «لبخند اصلاحات» بزنند و ملت هم بهقبر پدر هر دو نظام استبدادی «فاتحه» بخوانند!
***
همزمان، مرزبندیها و قطببندی در صحنه سیاسی تکامل مییابد و مواضع جبهه استحاله و حفظ حاکمیت آخوندی در برابر جبهه مقاومت و حاکمیت مردم روشن و روشنتر میشود.
و دیدیم که تمامی باندها و محافل رنگارنگ جبهه استحاله و حفظ نظام آخوندی و پاسداران سیاسی رژیم در خارج کشور، با آهوافسوس و با عقدهگشایی علیه مجاهدین و مقاومت ایران، قیام را «فاجعه» خواندند و بهاشکال مختلف با برچسب «خشونتگرایی» در برابر مردم و دانشجویان، موضع گرفتند.
این جبههبندی در تمامی موارد مشابه، پرده را از چهره میانهبازان ضد انقلابی که ریاکارانه بر خود نام اپوزیسیون مینهندـ کنار زده است. بهنحوی که آنها، در هیأت پاسداران سیاسی رژیم آخوندی و هیأت نوحهخوانان و مرثیهسرایان استبداد مذهبی، بارها و بارها نسبت بهخطر سقوط رژیم و روی کار آمدن آلترناتیو دمکراتیک هشدار داده و در منتهای وقاحت شعار البته خمینی را سردادهاند؛ که از نظر سیاسی و در عمل، با شعار «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله» پهلو میزند. مضمون حرکتهای اجتماعی مردم، مبارزه علیه استبداد مذهبی و رژیم ولایت فقیه و برای تحقق آزادی، دمکراسی و استقرار حکومت مردمی و غیرمذهبی است. خصلت رادیکال و شعارهای این جنبش نشاندهنده جهتگیری آن برای سرنگونی رژیم ارتجاعی حاکم و تمامی دستهبندیهای درونی آن است. گسترش خیزشهای مردمی، بهرغم خفقان حاکم و بهرغم فراخوانهای تسلیمطلبانه، در ارتباط مستقیم با مقاومت سازمانیافته و ضربات فزاینده نظامی و سیاسی آن بر پیکر رژیم برای سرنگونی است.
جوانان و دانشجویان آگاه،
در شرایطی که زندگی روزمره مردم، روزبهروز وخیمتر، دردناکتر و حقیقتاً غیرقابل تحمل میشود، شما، تکتک شما، وظایف و مسئولیت سنگینی در برابر مردم و میهن خود بر عهدهدارید:
در برابر چپاول و ستم و سرکوب رژیم آخوندی و فقر و مشقت توده مردم، نباید سکوت کنید و آرام بگیرید. باندهای فاشیستی جنایتکار و خطامامی که تا همین دیروز در رکاب امام رذیلتپیشگان در آن کودتای سیاه فرهنگی، دانشگاه را بهخاک و خون میکشیدند و در شکنجه و اعدام انقلابیون و آزادیخواهان حد و مرز نمیشناختند، اکنون که مهماتشان تمام شده و کشتی خط امام بهگل نشسته، با سر در لجن وابستگی و دریوزگی در آستان استعمار فرو رفتهاند و اهل «اصلاح و لبخند» شدهاند. افعی (خمینی) هرگز کبوتر (اصلاح) نمیزاید و کفچهمار هرگز لبخند نمیزند. بهلبخند بوزینگان و بزمجگان سیاسی که همان بچهپاسداران و نوچههای لاجوردی باشند اعتمادی نیست! دانشگاه را بهکانون اعتراض و قیام علیه تمامیت رژیم آخوندی و دفاع از خواستهای مردم بهجان آمده تبدیل کنید. قیام تیرماه را باید در هر فرصتی با تظاهرات و اقدامات انقلابی علیه رژیم نامشروع آخوندی، استمرار بخشید. بهیاری مردم بهستوهآمده آبادان و خرمشهر و هموطنان دردمندمان در سایر نقاط کشور بشتابید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر