از زمانی که سران رژیم بهخصوص خامنهای مردم را دعوت به شرکت در نمایش قلابی انتخابات کردند و رسانههای حکومتی خصوصاً رادیو تلویزیون دروغپرداز نیز در این رابطه بازار گرمی کردند، جواب مردم ایران به این دعوتها و بازارگرمیها یکه «نه» بزرگ بود و اینکه رایشان سرنگونیاست.
بعد از دور اول نمایش مناظره بین کاندیداها که برای بازارگرمی و تنیدن در تنور انتخابات بود، درست به عکس وضعیت آنقدر افتضاح بود که حتی خودیهای نظام هم در مورد بازتاب منفی آن به زبان آمدند.
آخوند علیرضا سلیمی عضو مجلس ارتجاع این مناظره را به «مفاحشه (فحش دادن)» تعبیر کرد: «مناظره یا مفاحشه! واقعا برخی کاندیداها هیچ مرز اخلاقی را رعایت نکردند. اینان که تفاوت مناظره را با مفاحشه نمیدانند چگونه خود را منجی ملت میخوانند!» (خبرگزاری مجلس ۱۶ خرداد۱۴۰۰).
اضافه بر «مفاحشه» آنها طبق معمول شعارهایی دادند که صرفاً حرفهای دهان پرکن بود که بیش از پیش باعث نفرت مردم نسبت به نظام و سیرک انتخاباتش شد.
ابعاد تحریم توسط مردم به حدی است که عبدالناصر همتی یکی از کاندیداها در جلسه مناظره گفت: «اعتراضتان را میخواهید با قهر از صندوق نشان بدهید اکثر شما تا حالا تصمیم دارید که رأی ندهید».
علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی هم گفت: « دیدگاهههایی مبتنی بر بیفایدگی صندوقهای رأی ترویج میشود. براساس این دیدگاهها چون فرد برآمده از صندوق، ضمانتهای حقوقی یا توانایی فردی برای پاسخ به مطالبات جامعه را ندارد، لذا این دسته نیز با نگاه تقلیلگرایانه، قهر از صندوق را توصیه میکنند» (روزنامه ایران ۱۷خرداد ۱۴۰۰).
واقعیت این است که پس از دور اول مناظره مردم بهویژه جوانان شورشی بیش از گذشته بر عزم خود بر تحریم این نمایش تأکید میکنند.
در ویدئو کلیپهایی که در رسانههای اجتماعی منشتر شده است یک جوان گفت: «من نه رأی میدهم و نه توصیه میکنم کسی رأی بدهد» یک جوان دیگر هم «گفت ما به کسی رأی نمیدهیم» جوان دیگری گفت: «ما به این آشغالها رأی نمیدهیم».
این رویکرد مردم بهویژه جوانان در پاسخ به التماس و درخواست سردمداران رژیم برای شرکت مردم در شعبده انتخابات است.
آخوند علمالهدی امام جمعه خامنهای در مشهد ضمن توصیه مردم به شرکت در انتخابات التماس کرد: «دست دیگران را بگیرید و به صندوق بیاورید. هر کدام از شما ده نفر را» (تلویزیون آستان قدس ۱۴خرداد ۱۴۰۰).
آخوند طباطبایینژاد امام جمعه اصفهان هم با زبان شکایت از مردم خواست که آنها شرکت کنند. او گفت مردم «سریک چیزهای جزیی میگویند ما رأی نمیدهیم، ما نمیرویم رأی بدهیم» (تلویزیون شبکه اصفهان ۱۴خرداد ۱۴۰۰).
آخوند دژکام نیز مانند رئیس دجالش شرکت نکردن در انتخابات را در زمره گناهان کبیره دانست: «در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره هست نه گناه عادی در رأس گناهان کبیره هست اصل قضیه را زیر سؤال ببریم این بسیار گناه بزرگی خواهد بود همه باید حاضر باشند همه باید حمایت بکنند» (تلویزیون شبکه فارس ۱۴خرداد ۱۴۰۰).
اما جواب به این التماسها را یک جوان هموطن داد که گفت: «سید علی خامنهای به دنیا آمدهام براندازی کنم و بجز براندازی کاری ندارم»
در هراس از نفرت مردم و عدم شرکت قاطع آنها در سیرک انتخاباتی خامنهای، کار به جایی رسیده که خلفیزاده مدیر مسئول خبرگزاری حکومتی آنا عاجزانه گفت: «چیز دیگر اینکه اگر خیلی اعتراض دارید و به هیچ گزینهیی اعتقاد ندارید بیایید رأی سفید بدهید» (تلویزیون شبکه آرا ۱۴خرداد ۱۴۰۰).
این گفته او در حالی است که پیش از این خامنهای شرکت در «انتخابات نظام جمهوری اسلامی» را «برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی و واجب عینی» دانست و در مورد پاسخ به سؤالی در مورد دادن رأی سفید هم گفت: «در هر صورت اگر رأی سفید دادن موجب تضعیف نظام اسلامی باشد، حرام است» (سایت خامنهای ۲۸اردیبهشت ۱۴۰۰).
بهراستی علت این همه اصرار و درماندگی سردمداران و ایادی حاکمیت چیست؟
علت هراس از سرنگونی است. محسن مهدیان سردبیر خبرگزاری فارس گفت مردم میگویند: «مارای نمیدهیم تا اینها ادب بشوند». این پاسدار اذعان کرد که رأی ندادن مردم «مثل این میماند یک نفر برگردد و بگوید من برای ادب کردن ناخدا، کشتی را سوراخ میکنم» (تلویزیون شبکه آرا ۱۴خرداد ۱۴۰۰).
طبیعی است که مردم ایران نه تنها سوار کشتی نظام ولایت نیستند، بلکه از اساس آنرا قبول ندارند و از مدتها قبل هم با اعتراضات و قیامهای براندازانه خود آنرا سوراخ کرده، و در آخرین مرحله عمر ننگین آن نیز میخواهند آنرا در دریای خشم خود غرق کنند.
کشتیای که سکاندار آن علی خامنهای و مشتی دزد و جانی هستند که چهار دهه مردم را سرکوب و غارت و خونشان را هم در شیشه کردهاند.
در مناظرهای که کاندیداهای دستچین شده انجام دادند به جای ارایه برنامه خود، هرکس برای دیگری خط و نشان کشید که حریف را به دادگاه میکشاندو ممنوع الخروج میکند تا محاکمه کند.
کسانی که خود از سردمداران و مهرههای کلیدی در این رژیم بوده و در تمامی جنایات و چپاولگریهای آن دست داشته و کشور و مردم را به وضعیت فلاکتبار کنونی کشاندهاند.
اما اکنون برای در بردن خود از زیربار این جنایات و فساد تلاش میکنند در مناظره نقش بهاصطلاح مخالف وضعیت موجود را بازی کنند.
گویی خودشان در این حاکمیت پست و مقامی نداشتهاند. بهاعتراف یک کارشناس حکومتی در روزنامه اعتماد «ایام انتخابات به یک معرکه تقوا فروشی، عوام گرایی و عوامفریبی با تلاش» باندهای «پرنفوذ و ذینفع تبدیل شدهاند» (اعتماد ۱۷خرداد ۱۴۰۰).
روشن است که در رأس این عناصر و این عوامفریبان خامنهای است که این بساط مضحک را راه انداخته تا عنصر جلادی مانند ابراهیم رئیسی را بر مسند ریاستجمهوری نظامش بنشاند.
اما این بساط مضحک نه تنها مردم را تشویق به شرکت در انتخابات نکرده، بلکه عزم مردم برای شرکت نکردن در شعبده انتخابات را جزمتر کرده چنانچه شعار رأی من سرنگونی است به شعار عموم مردم ایران تبدیل شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر