روز ۱۰دسامبر و سالگرد تصویب «اعلامیه جهانی حقوق بشر» توسط سازمان ملل متحد است که در سال۱۹۴۸ و پس از دومین جنگ بزرگ جهانی به تصویب رسید.
در واقع بشریت در این سال و بر روی خون ۷۰ تا ۸۰میلیون کشته جنگ جهانی دوم به این رسید که به احترام نفوس انسانی، حداقلهای حقوق فردی را در یک سازمان سیاسی بینالمللی بهصورت تدوینشده و مکتوب از زیر دست سیاستمداران عبور دهد تا شاید با تصویب و رسمی کردن این حقوق، آنها را وادار کند که به آزادیهای شخصی انسانها احترام بگذارند.البته خاستگاه این اعلامیه، تنها جنگ جهانی دوم نبود و ریشههای آن را میتوان به چند قرن قبل و تا انقلاب کبیر فرانسه نیز امتداد داد که یکی از چند انقلاب مادر در طول تاریخ است و در عصر روشنگری با تلاش و خونهای بسیاری از انسانها به نتایج بزرگی با دموکراسی، آزادی و برابری، جدایی دین از دولت، تفکیک قوا و حقوق شهروندی و... رسید. در اساس عبارت «حقوق بشر» هم برای نخستین بار در «اعلامیه حقوقبشر و شهروند» به کار رفت که در سال۱۷۸۹ در گرماگرم انقلاب فرانسه به تصویب مجلس ملی این کشور رسید و دارای ۱۷ ماده بود. این اعلامیه مبنای قانون اساسی فرانسه و بسیاری از قوانین اساسی کشورهای اروپایی شد و مفاهیم پایهیی آزادی، عدالت، برابری، حقوقبشر و... به قوانین اساسی کشورها راه یافت.
اعلامیه جهانی حقوقبشر
«اعلامیه جهانی حقوق بشر» مصوب ۱۹۴۸ دارای ۳۰ ماده است و نسبت به «اعلامیه حقوقبشر و شهروند» جامعتر است و آزادیهای بیشتری را در نظر گرفته است. با توجه به وضعیت وحشتناک نقض حقوقبشر در دوران سیاه رژیم آخوندی به ضرس قاطع میتوان گفت که تمام مواد و مفاد این اعلامیه در ایران کنونی نقض شده و جایی برای حرمت و کرامت انسان باقی نمانده است. برای اینکه ثابت کنیم ذرهیی اغراق در این گفته نیست فقط به سه ماده اول این اعلامیه نگاهی بیاندازیم:
ماده یک: تمام انسانها آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند.
ماده دو: همه انسانها بیهیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی... سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و... هیچ تمایزی وجود ندارد
ماده سه: هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
در ماده یک صحبت از آزاد زاده شدن انسانها و تساوی در حرمت و حقوق است. یک قلم وقتی خبرگزاریهای حکومتی اعتراف میکنند که «یک میلیون بیشناسنامه در کشور وجود دارد. بیش از ۴۰۰هزار نفر از این تعداد، کودک و ۴۵۰۰نفر نیز در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند» (ایسنا، ۵دی ۱۴۰۰) پس صحبت از آزاد زاده شدن بیمعناست چون کودک بدون شناسنامه نه آموزش و پرورش دارد. نه تحصیلات دارد. نه بهداشت و درمان دارد. نه حقی دارد و نه حقوقی و نه آیندهای.
از موارد دیگر تبعیض و نابرابریها و بیحرمتیها بگذریم. ماده دوم و سخن از تساوی انسانها فارغ از رنگ و مذهب و عقیده هم در ایران اشغالشده فعلی، محلی از اعراب ندارد و تنها نگاهی به تبعیضی که در حق هموطنان بلوچ و سنیمذهب و اقلیتهای مسیحی و بهایی روا میشود کافی است که این ماده را هم کانلمیکن تلقی کنیم. اینجا سرزمینی است که به جرم اعتقاد به بهاییت اعدام میکنند! در قسمت بعدی این ماده هم که صحبت از تساوی در قلمرو قضایی بین انسانها شده است از قتلعام ۶۷ و سیهزار بگذریم و فقط به نمونه اعدام ناجوانمردانه محسن شکاری بسنده کنیم که خود رسانههای رژیم از آن با عناوین «خلاف شرع و قانون»، «طناب دور گردن عدالت»، «پیام زهرچشم به جامعه» و «ماراتن سرعت برای گرفتن جان یک انسان»! یاد میکنند. در حالیکه بزرگترین اختلاسگران و قاتلان زنجیرهیی ماهها و سالها از کیفر و مجازات فرار کرده و میکنند کل فراینده محاکمه تا اعدام محسن فقط ۱۸روز طول کشید!
ماده سوم را هم که سزاواری هر انسان به آزادی و امنیت فردی است، تکتیراندازها و لباسشخصیهای خامنهای بهرسمیت نمیشناسند. کدام سزاواری؟ کدام انسان؟ اینها همان کسانی هستند که در ساعتی بیش از صد نفر را در تظاهرات بعد از نمازجمعه زاهدان به گلوله میبندند و فرد و حقوق فردی و «امنیت فردی» برایشان کوچکترین محلی از اعراب ندارد. میزنند، میکشند، آدمربایی میکنند، جنازه را سربهنیست میکنند، حتی اعضای داخلی جنازه را هم دزدیده و میفروشند و... «هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا، آنچه این نامحرمان با جان انسان میکنند».
بقیه مواد هم همینطور است و میشود ماده به ماده، از ماده چهارم تا آخرین را بررسی کرد و مشاهده کرد که چطور دستآوردهای بشریت حاصل از قرون و اعصار، لگدکوب این جماعت سفله ضدبشر شده است. در مقابل این همه جفا و وحشیگری و خونریزی، تنها خبر خوش، قیام دموکراتیک مردم ایران برای پایان دادن به ظلم و خودکامگی و برای بنای ایرانی در منتهای آبادی و آزادی و حقوقبشر و کرامت انسانی است.
امید که در سالگرد آتی اعلامیه حقوقبشر، ایران آزاد شده و نوین، الگویی بیهمتا از حداکثر احترام به «حقوق بشر» و «آزادیها» باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر