در قسمت قبلی خمینی را جایی رها کردیم که گفتیم در نجف مشغول درس خواندن بود . تا سال ۵۶ یک خط پیام هم علیه شاه نداد اما سال ۵۶ چه شرایطی پیش امد خمینی چیکار کرد و چرا ؟
از دی سال ۵۵ در آمریکا کارتر با شعار حقوق بشر به ریاست جمهوری رسید . کارتر به این نتیجه رسیده بود که تلاش مردم برای کسب حقوقشان در کشورهایی مثل ایران ، اوضاعی انفجاری به وجود آورده و با این سیاست می خواست که مانع از تبدیل نارضایتی مردم ، به انقلاب بشود در آبان ۵۶ ، شاه در باز گشت از آمریکا روی سیاست جدید، و استمرار فضای باز تاکید کرد در این رابطه ارتشبد قره باغی آخرین رئیس ستاد مشترک رژیم شاه، هم نوشته : به تدریج مخالفان دولت در گوشه و کنار جلساتی ترتیب داده ، و به شعر خوانی و تنقید از دولت می پرداختند. این تغییر سیاست در تاریخ ۱۵ مرداد ۵۶ با استعفای آقای هویدا و تشکیل دولت آقای جمشید آموزگار ، وضع علنی تری به خود گرفت و از طرف دولت سیاستی به نام ایجاد فضای باز سیاسی ، و دادن آزادی تدریجی به مردم شروع شد . پس فضای جامعه داشت باز تر می شد در ان دوران رهبران مبارزه مسلحانه در زندان بودند. و سازمان مجاهدین هم در گیر عبور از خیانتی بود که اپورتونیستها به آنها تحمیل کرده بودند . خمینی فرصت طلبانه شرایط را مناسب دید تا وارد صحنه سیاسی -اجتماعی ایران بشود .
مسعود رجوی :
خمینی ۵ ماه دیگر صبر کرد تا کاملا اطمینان پیدا کند که سیاست آمریکا فرق کرده است . سپس در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶ آخوند ها را به بهره برداری ، از فرجه ای که ایجاد شده فرا خواند و گفت امروز یک فرجه ای پیدا شده من عرض می کنم به شما، یک فرجه پیدا شده اگر این فرجه پیدا نشده بود این اوضاع امروز نمی شدالان . این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان . بنویسنداعتراض بکنند ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر