پایه گذاری سازمان مجاهدین خلق ایران- مگر این پرواز چیه که این قدر مهمه؟ این جواب سئوالیه که خودت دفعه قببل پرسیدی.
گفتی مگر می شد، در آن شرایط سال ۶۰ بعد از تظاهرات ۳۰ خرداد و آن سرکوب سیاه، شورا و اتحاد تاسیس کرد. و جلسه گذاشت؟ یعنی چی؟ از روزی که تاسیس شورای ملی مقاومت در ۳۰ تیر سال ۶۰ اعلام شد باید زمینه فعالیتهای آن، و گسترش این فعالیتها فراهم می شد. باید جایگزین سیاسی یا آلترناتیو حکومت آخوندی معرفی می شد، تا حاصل مقاومت انقلابی سراسری یک جایی به ثمر برسد و بصورت دست آوردهای سیاسی محقق بشود. هدف معرفی یک آلترناتیو سیاسی مشخص، تعیین مرز بندی ها و به تصویر کشیدن چشم اندازهای ایران دمکراتیک بود. البته چنین چیزی در داخل ایران ممکن نبود. پس چکار باید کرد؟ این سئوال در جلسه مرکزیت مجاهدین مورد بحث قرار گرفت نتیجه این شد، که برای معرفی این آلترناتیو در سطح بین المللی باید مسئول شورا یعنی مسعود رجوی و بی صدر، به خارج بروند. بنی صدر آن موقع رئیس جمهور رسمی کشور بود، و خمینی می خواست حذفش بکند خودش هم از رژیم جدا شده بود، اما رفتن به خارج نباید معمولی انجام می شد بلکه با یک پرواز مخفی پر مخاطره.
مهدی ابریشمچی: واقعیت این هستش که ما نمی توانستیم تصمیمی نهایی را بگیریم، بررسی ها انجام شده بود ریسکها، نقاط قوت، نقاط آسیب پذیر، همه بررسی شده بودند، اما ما نمی توانستیم تصمیمی بگیریم . چرا؟ بدلیل اینکه اگر جواب منفی می دادیم، برایمان کاملا واضح و روشن بود که مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی، که نتیجه بالفعل این پرواز بزرگ تاریخی بود را از دست می دادیم. مگر می شد اینطوری تصمیم گرفت؟ اگر جواب مثبت می دادیم جواب مثبت ریسک روی جان مسعود. خوب چه کسی می توانست این ریسک را بپذیرد؟ می بینی قرار گرفتن در بین دو مسئله، بسیار، بسیار حیاتی و اساسی از یک سو جان مسعود و از یک طرف دیگر عالی ترین مصلحت سیاسی آن موقع سازمان یعنی راهگشایی سیاسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر